English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (7 milliseconds)
English Persian
debouchment خروج ازتنگنا
Other Matches
reeve ازتنگنا یا جای باریکی گذشتن نخ را از سوراخ سوزن گذراندن
exodus خروج
prolapsus خروج
propulsion خروج
emission خروج
outgo خروج
emissions خروج
leakage or breakage خروج
emersion خروج
egression خروج
egress خروج
exhaust خروج
exhausts خروج
exit خروج
exits خروج
emergency exit خروج اضطراری
ejaculated خروج منی
electron affinity انرژی خروج
ejaculates خروج منی
dump valve شیر خروج
defecation خروج مدفوع
ejaculating خروج منی
angle of emergence زاویه خروج
blow out خروج ناگهانی
capital outflow خروج سرمایه
debouch راه خروج
out flow of capital خروج سرمایه
exeat اجازهء خروج
exhaust valve شیر خروج
exhaust velosity سرعت خروج
prolapse of the uterus خروج سیبک
spermatism خروج منی
transpiration خروج نفوذ
work function انرژی خروج
emergency exit در خروج اضطراری
exit point نقطه خروج
ingress and egress دخول و خروج
light spill خروج نور
log off خروج از سیستم
log out خروج از سیستم
logout خروج از سیستم
order off حکم خروج
order off the field حکم خروج
ejaculate خروج منی
spurts خروج ناگهانی
emission صدور خروج
outlet مجرای خروج
eccentricity خروج از مرکزیت
outlets مجرای خروج
outages راه خروج
eccentricity خروج از مرکز
emissions صدور خروج
outage راه خروج
spurt خروج ناگهانی
eccentricities خروج از مرکزیت
spurted خروج ناگهانی
eccentricities خروج از مرکز
spurting خروج ناگهانی
eccentricity گریز یا خروج از مرکز
steam tight مانع خروج بخار
exophthalmos خروج تخم چشم
out flow of labor خروج نیروی کار
fifo خروج به ترتیب ورود
freedom of entry and exit ازادی ورود و خروج
gas tight مانع خروج گاز
inner work function انرژی خروج درونی
primer leak خروج گازاز ته چاشنی
outer work function انرژی خروج بیرونی
eccentricities گریز یا خروج از مرکز
exhausts تخلیه کردن خروج
clearing outwards اعلامیه خروج کشتی
clearance outwards مجوز خروج کشتی
shell برنامه خروج موقت
exhaust تخلیه کردن خروج
exhausts خروج گاز یابخار
infinite حلقهای که خروج ندارد.
exhaust خروج گاز یابخار
undoubling خروج از دوبلگی شطرنج
shelling برنامه خروج موقت
shells برنامه خروج موقت
eccentricity of the load خروج از مرکزیت بار
Where is the emergency exit? در خروج اضطراری کجاست؟
gangways محل ورود و خروج از ناو
gangway محل ورود و خروج از ناو
trap house محل خروج هدفهای متحرک
obturator الات مانع خروج گاز
ne exeat regno دستور عدم خروج از مملکت
break cover خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
exhaust pipe لوله خروج بخار یا دود
clearance outwards مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
choke ring حلقه مانع خروج گاز
Please show me the way out I'll show you ! لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
jets خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetted خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
blowing خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
to shut in تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
exit road راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
spermatorrhoea خروج منی بدون اراده احتلام
jetting خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
lithotomy برش مثانه برای خروج سنگ
jet خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exits خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
muzzle energy نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
port of exit مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
exit خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
blast ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blasts ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
valves دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valve دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
to take off one رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
blowdown خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
devices که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
jet propulsion نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
extravasattion خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
deflation port سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
i/o دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
turbostarter استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
marketing بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
jet propulsion جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
deffered entry ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
timeout 1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
clear air turbulence اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
mediastinal emphsema اسیب رسیدن به قلب و ریه درموقع خروج هوا از ریه
bifuel propulsion سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
secession تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
muzzle energy انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
last in , first out اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
overrunning هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrun هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overruns هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
cyclotron دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
locked in ناتوانی موج سوار در خروج از موج
period of concentration در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com