Dictiornary-Farsi | خسارات معنوی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 67 (5 milliseconds)

English	Persian
unliquidated damages	خسارات معنوی


Other Matches

civil damage assessment	ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
anagogic	معنوی
moral	معنوی
virtual	معنوی
incorporating	معنوی
spiritual	معنوی
incorporates	معنوی
abstracts	معنوی
abstracting	معنوی
immaterialist	معنوی
intellctual right	حق معنوی
incorporate	معنوی
metaphsical	معنوی
abstract	معنوی
moral damage	خسارت معنوی
constructive coercion	اجبار معنوی
spiritusoity	کیفیت معنوی
moral damage	ضرر معنوی
incorporeal	مجرد معنوی
spiritually	معنوی روحی
immaterial	معنوی جزئی
spiritual	روحانی معنوی
syllepsis	مطابقه معنوی
loss	خسارات
damages	خسارات
mystique	جذبه وشهرت معنوی
emblem	[تصویر سمبل معنوی]
spiritualize	بطور معنوی تفسیر کردن
liable for damages	مسئول خسارات
inflicted	واردکردن خسارات
inflict	واردکردن خسارات
damage control	کنترل خسارات
inflicting	واردکردن خسارات
inflicts	واردکردن خسارات
damage assessment	تعیین خسارات
swingeing damages	خسارات زیاد
particular average	خسارات جزئی
damage criteria	میزان خسارات
with particular average	مشمول خسارات خاص
damage control book	راهنمای کنترل خسارات
free of general average	معاف از خسارات عمومی
free of particular average	معاف از خسارات جزئی
damage control bills	دستورالعمل کنترل خسارات
damage control	کنترل کردن خسارات
anagoge	بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
anagogy	بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
coverings	تامین زیان و خسارات بیمه
cover	تامین زیان و خسارات بیمه
unliquidated damages	خسارات غیرقابل براورد به پول
area damage control party	گروه کنترل خسارات منطقه
novus actus intervenieus	قطع سلسله علیت در خسارات
with average	شامل خسارات خصوصی وجزئی
covers	تامین زیان و خسارات بیمه
metaphysically	از روی علم ماورای طبیعت بطور معنوی یا مبهم
inflicts	وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflict	وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
The losses run into hundreds of thousands.	خسارات بالغ به صدها هزار می شوند.
board of inspection and survey	هیئت بازرسی کننده خسارات وضایعات
inflicting	وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflicted	وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
barratry	خسارات ناشی از جرم عمدی ناخدا یا ملوان کشتی
weapon selector	مقیاس یا جدول تعیین خسارات اتمی یا میزان دوزدریافتی هدفها
ejectment	باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
gurantee period	مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
single track	فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
control and reporting center	تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی