English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
corruption خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
Other Matches
disaster dump اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
rounding errors خطاهای ناشی از سرراست کردن
transmission خطای ناشی از اختلال در خط
transmissions خطای ناشی از اختلال در خط
faults تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
fault تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
faulted تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
inducing اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induce اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
quantize اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
abuse [خطاهای داده شده در شکل های معماری کلاسیک]
safe format عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
detect سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detected سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detects سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
hit دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hitting دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
electromagnetic اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
overwrite و خراب کردن هر داده دیگر در این محل
ambiguity خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
ambiguities خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
media خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند
checked خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checks خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
glitch یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitches یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
crash protected دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
viruses هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
virus هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
low cycle fatigue خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
tortious liability ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
saturated colour که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
direct plotting تعیین عناصر تیربدون استفاده از طرح تیر یاوسایل هدایت اتش
cluster تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bomb تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bombs تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
clusters تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
dud ترقه خراب هرچیز خراب
defective خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
slips in youth خطاهای جوانی
personal error خطاهای شخص
technical infringement خطاهای فنی
tean foul خطاهای فنی
incidental errors خطاهای اتفاقی
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
compensating errors خطاهای خنثی کننده
bursts گروهی از خطاهای پیاپی .
burst گروهی از خطاهای پیاپی .
personal error خطاهای انفرادی افراد
look ahead جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
monitors سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitored سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitor سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
minimax روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند
diagnostic نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
troubleshoot 1-رفع اشکال نرم افزار کامپیوتری .2-محل دادن ترمیم خطاهای سخت افزاری
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
parallelled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
search روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
preventive بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
ripple through effect نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
preventative بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
tail داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tails داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data processing پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
cats استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cat استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
debugger نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
diagnostics تعوابع یا آزمایشاتی که به کاربر کمک میکند خطاهای سخت افزاری یا نرم افزاری را پیداکند
fault یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
safety nets وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety net وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
tribulations اختلال
perturbation اختلال
disorder اختلال
disorders اختلال
impairment اختلال
distribance اختلال
irregularity اختلال
neuremia اختلال پی ها
disturbances اختلال
perturbations اختلال
noises اختلال
disturbance اختلال
tribulation اختلال
derangement اختلال
line hit اختلال خط
line noise اختلال
noise اختلال
impariment اختلال
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
mental defectives اختلال حواس
kettle of fish اشفتگی اختلال
ageusia اختلال چشایی
character disorder اختلال منش
unbalancing اختلال مشاعر
magnetic anomaly اختلال مغناطیسی
perturbation انحراف اختلال
lalopathy اختلال گویایی
psychiatric disorder اختلال روانی
mental abnormality اختلال مشاعر
paramnesia اختلال حافظه
unbalance اختلال مشاعر
developmental disorder اختلال رشدی
perturbations انحراف اختلال
unbalances اختلال مشاعر
mental disorder اختلال روانی
mental disorder اختلال مشاعیر
mental disturbance اختلال روانی
sexual disorder اختلال جنسی
unsoundness of mind اختلال مشاعیر
quantization noise اختلال تدریج
radar trapping اختلال رادار
dysmenorrhea اختلال قاعدگی
conduct disorder اختلال رفتاری
dysbulia اختلال اراده
clamper برای قط ع اختلال
neuroses اختلال اعصاب
emotional disturbance اختلال هیجانی
emotional disorder اختلال هیجانی
dyspepsia اختلال هضم
dystonia اختلال تونوس
factitious disorder اختلال ساختگی
personality disorder اختلال شخصیت
personality disturbance اختلال شخصیت
convulsive disorder اختلال تشنجی
perturbation theory نظریه اختلال
cyclic disorder اختلال دورهای
neuroses اختلال روانی
oppositional disorder اختلال نافرمانی
time jitter اختلال زمانی
apselaphesia اختلال بساوشی
organic disorder اختلال عضوی
dissociative disorder اختلال گسستی
time flutter اختلال زمانی
noise immunity مصونیت از اختلال
background noise اختلال پس زمینه
neuremia اختلال اعصاب
interference اختلال در سیگنال
neurosis اختلال روانی
thought disorder اختلال فکر
neurosis اختلال اعصاب
CDs دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
affective disorders اختلال های عاطفی
amimia اختلال بیانگری چهره
deranyement اختلال مرهم زنی
dysaesthesia اختلال حواس جسمانی
bipolar affective disorder اختلال عاطفی دو قطبی
dyscrasia اختلال مزاجی یا دماغی
formal thought disorder اختلال صوری فکر
font id conflict اختلال شناسایی فونت
acute brain disorder اختلال مغزی حاد
content thought disorder اختلال محتوایی فکر
disorderliness اختلال بهم خوردگی
dysmetria اختلال حرکتی- تخمینی
acopia اختلال استنساخ شکل
protanomaly اختلال سرخ بینی
schizophreniform disorder اختلال اسکیزوفرنی شکل
schizoaffective disorder اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
maims اختلال یا از کارافتادگی عضوی
dyspeptic دارای اختلال هاضمه
maiming اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maimed اختلال یا از کارافتادگی عضوی
neurotic دچار اختلال عصبی
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
pip اختلال مزاج خال
pipped اختلال مزاج خال
pipping اختلال مزاج خال
pips اختلال مزاج خال
eating disorder اختلال خورد و خوراک
shared paranoid disorder اختلال پارانویایی مشترک
somatization disorder اختلال جسمانی کردن
somatoform disorder اختلال جسمانی شکل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com