English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
error of estimate خطای براورد
Search result with all words
standard error of estimate خطای معیار براورد
Other Matches
estimating تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimate تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimates تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimated تخمین زدن براورد براورد وضعیت
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
charging خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
estimates براورد کردن براورد
dam design براورد سد براورد بند
estimate براورد کردن براورد
estimated براورد کردن براورد
estimating براورد کردن براورد
horizontal error خطای بر دو سمت خطای افقی
errors خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
magnetic deviation میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
estimates براورد
surveys براورد
estimating براورد
estimation براورد
surveyed براورد
estimations براورد
estimated براورد
estimate براورد
appraisals براورد
evaluation براورد
appraisal براورد
evaluations براورد
survey براورد
line of regression خط براورد
commander's estimate براورد فرماندهی
calculated براورد کردن
rough estimate براورد تقریبی
calculate براورد کردن
calculating factor ضریب براورد
estimate of the situation براورد وضعیت
estimator براورد کننده
estimated of situation براورد وضعیت
estimate براورد کردن
cost calculation براورد هزینه
point estimation براورد نقطهای
calculates براورد کردن
assessment تقویم براورد
assessments براورد مالیات
estimated براورد کردن
assessment براورد مالیات
time estimation براورد زمانی
regression estimate براورد رگرسیون
cost estimate براورد هزینه
cost accountant براورد کننده
assessments تقویم براورد
surveyor براورد کننده
put at براورد کردن
surveys براورد کردن
surveyed براورد کردن
survey براورد کردن
biased estimate براورد سودار
interpolation براورد درونی
interpolations براورد درونی
appreciation of the situation براورد وضعیت
extrapolation براورد برونی
extrapolations براورد برونی
point estimate براورد نقطهای
calculation حساب براورد
overestimation براورد اضافی
surveyors براورد کننده
staff estimate براورد ستادی
interval estimate براورد فاصلهای
unbiased estimate براورد ناسودار
estimating براورد کردن
estimates براورد کردن
intelligence estimate براورد اطلاعات
underestimation براورد نقصانی
overestimates زیاد براورد کردن
overestimated زیاد براورد کردن
overestimate زیاد براورد کردن
overestimating زیاد براورد کردن
overrate زیاد براورد کردن
overrated زیاد براورد کردن
overrates زیاد براورد کردن
overrating زیاد براورد کردن
command budget estimate براورد بودجه یکان
conservative estimate براورد محافظه کارانه
overestimation پیش براورد کردن
over estimation بیش از حد براورد کردن
estimate [quote] براورد [تخمین] [اقتصاد]
least squares estimates براورد حداقل مربعات
estimable قابل براورد کردن
quantity surveyors براورد کننده مقادیر
quantity surveyor براورد کننده مقادیر
quantily surveyor براورد کننده مقادیر
pre design estimate براورد مقدماتی طرح
abstracting فهرست خلاصه براورد
abstracts فهرست خلاصه براورد
the estimative faculty قوه سنجش یا براورد
misestimate غلط براورد کردن
misvalue بناحق براورد کردن
calculable براورد کردنی قابل اعتماد
unliquidated damages خسارات غیرقابل براورد به پول
capitalization براورد ارزش حال سرمایه
unbiased estimators براورد کنندههای بدون تورش
i put the population at 0000 نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
damage assessment تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
forecast براورد کردن از قبل پیش بینی
forecasts براورد کردن از قبل پیش بینی
second revised estimate براورد تجدید نظر شده دوم
forecasted براورد کردن از قبل پیش بینی
overcapitalize بیش ازاندازه واقعی براورد کردن
to overcapitalize a company سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
cumulative error خطای کل
foot fault خطای پا
major foul خطای عمده
average error خطای میانگین
malfeasance خطای اداری
apparent error خطای فاهری
backcourt foul خطای شخصی
intermittent error خطای غیردائمی
intermittent error خطای متناوب
probable error خطای ممکن
probable error خطای احتمالی
line generated error خطای انتقال
line transmission error خطای انتقال
logic error خطای منطقی
logical error خطای منطقی
machine error خطای ماشین
backcourt violation خطای 01 ثانیه
anticipatory error خطای انتظاری
accumulated error خطای انباشته
matching error خطای تطبیقی
observation error خطای مشاهده
offensive foul خطای حمله
permanent error خطای دائمی
absolute error خطای مطلق
optical illusions خطای باصره
optical illusion خطای باصره
parallax distortion خطای پارالکس
parallax distortion خطای توازی
measuring error خطای سنجش
memory illusion خطای یاد
money illusion خطای پولی
personal error خطای شخصی
permanent error خطای ماندنی
accidental error خطای تصادفی
accidental error خطای اتفاقی
mean error خطای میانگین
civil wrong خطای مدنی
relative error خطای نسبی
cumulative error خطای جمعی
parity error خطای مقایسه
determinate error خطای معین
dimensional error خطای اندازه
divide exception خطای تقسیم
drift error خطای راندگی
continuous error خطای متوالی
continuous error خطای پیوسته
residual error خطای مانده
chromatic aberration خطای رنگی
chance error خطای تصادفی
error of expectation خطای انتظار
common foul خطای عادی
burst error خطای قطاری
computational mistake خطای محاسباتی
constant error خطای ثابت
dynamic error خطای پویا
recording error خطای ضبط
he did me a great wrong خطای بزرگی .....
random error خطای تصادفی
indeterminate error خطای نامعین
indeterminate error خطای تصادفی
individual foul خطای شخصی
inherent error خطای ذاتی
instrumental error خطای دستگاه
hard error خطای ملموس
hand out خطای سرویس
experimental error خطای ازمایشی
fatal error خطای مهلک
fatal error خطای جدی
foot fault خطای پا درسرویس
random error خطای بختایی
fractional error خطای نسبی
frequency error خطای فرکانس
intentional foal خطای عمدی
syntax error خطای نحوی
hallucinations خطای حس اغفال
hallucination خطای حس اغفال
ti خطای فنی
time error خطای زمانی
tolerances خطای مجاز
tolerance خطای مجاز
traveling خطای رانینگ
catastrophe خطای جدی
catastrophes خطای جدی
systematic error خطای منظم
systematic error خطای سیستماتیک
team foul خطای مهم
torts خطای مدنی
tort خطای مدنی
technical foul خطای فنی
temporary error خطای موقتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com