Dictiornary-Farsi | خطای جابجایی یا لغزش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
drunkennes	خطای جابجایی یا لغزش


Other Matches

thrashing	1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
rightsizing	فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
tasks	جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
task	جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
faults	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
charging	خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
horizontal error	خطای بر دو سمت خطای افقی
errors	خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error	خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
magnetic deviation	میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
peccadillo	لغزش
errors	لغزش
offence	لغزش
surefooted	بی لغزش
gaffe	لغزش
gaffes	لغزش
trip	لغزش
tripped	لغزش
error	لغزش
trips	لغزش
peccadillos	لغزش
lapsus	لغزش
slippage	لغزش
lap sus	لغزش
fingerfehler	لغزش
fauxpas	لغزش
line of sliding	خط لغزش
offense,etc	لغزش
peccabillo	لغزش
petty offence	لغزش
sure footed	بی لغزش
slides	لغزش
slide	لغزش
sure-footed	بی لغزش
slipping	لغزش
slithers	لغزش
slithering	لغزش
slithered	لغزش
slither	لغزش
faux pas	لغزش
slip	لغزش
anti skid	ضد لغزش
sliding	لغزش
lapse	لغزش
peccadilloes	لغزش
lapsing	لغزش
lapses	لغزش
slips	لغزش
offenses	لغزش
slipped	لغزش
yori ashi	لغزش پا
free from slip	بدون لغزش
free from slip	خالی از لغزش
infallible	لغزش ناپذیر
anti skid protection	حفافت از لغزش
anti skid system	سیستم ضد لغزش
infallibly	لغزش ناپذیری
glide plane	سطح لغزش
lapsus calami	لغزش قلمی
guide way	مسیر لغزش
balk	مایهء لغزش
inerrability	لغزش ناپذیری
inerrable	لغزش ناپذیری
Freudian slips	لغزش فرویدی
land alide	لغزش زمین
anti slip plate	ورقه ضد لغزش
fabllibility	لغزش پذیری
stumbling blocks	موجب لغزش
mistook	لغزش خوردن
Freudian slip	لغزش فرویدی
back slide	لغزش به عقب
court of petty offences	دادگاه لغزش
stumbling block	موجب لغزش
unerring	غیرقابل لغزش
baulks	مایهء لغزش
stumbling blocks	سنگ لغزش
baulking	مایهء لغزش
baulked	مایهء لغزش
balks	مایهء لغزش
asymmetrical sweep	لغزش انحرافی
earth fall	لغزش خاک
balking	مایهء لغزش
balked	مایهء لغزش
stumbling block	سنگ لغزش
non skid quality	خاصیت ضد لغزش
lapsus memoriac	اشتباه یا لغزش
to oversee oneself	لغزش خوردن
trip	سفر لغزش
lapsus linguac	لغزش زبان
lapsus linguae	لغزش زبانی
lapsus memoriae	لغزش حافظه
tripped	سفر لغزش
paralogism	لغزش منطقی
trips	سفر لغزش
metachronism	لغزش تاریخی
lapsus linguac	لغزش درسخن
to make a slip	لغزش خوردن
slip band	نوار لغزش
anti-slip foot	پایه ضد لغزش
slip of the tongue	لغزش زبان
slip plane	سطح لغزش
relocation	جابجایی
displeacement of water	جابجایی اب
commutation	جابجایی
head posisioning	جابجایی هد
convection	جابجایی
handling	جابجایی
deplacement	جابجایی
dislocation	جابجایی
displacement	جابجایی
displacement ton	تن جابجایی
bobbles	اشتباه کاری لغزش
police magistrate	رئیس دادگاه لغزش
schuss	لغزش بطورمستقیم وسریع
slip regulator	تنظیم کننده لغزش
slip proof	مقام در برابر لغزش
bobble	اشتباه کاری لغزش
falters	تزلزل یا لغزش پیداکردن
faltered	تزلزل یا لغزش پیداکردن
falter	تزلزل یا لغزش پیداکردن
inerrably	بطور لغزش ناپذیر
angle of sideslip	زاویه لغزش جانبی
cost of removal	هزینه جابجایی
allach	جابجایی بساوشی
alkyl shift	جابجایی الکیلی
shift reagent	واکنشگر جابجایی
shear displacements	جابجایی برشی
chemical shift	جابجایی شیمیایی
allesthesia	جابجایی بساوشی
block move	جابجایی بلوک
bimolecular displacement	جابجایی دو مولکولی
commutation relation	رابطه جابجایی
static relocation	جابجایی ایستا
commutation rules	قواعد جابجایی
commutative	جابجایی پذیر
stokes shift	جابجایی استوک
associative shift	جابجایی تداعی
commutativity	جابجایی پذیری
angular displacement	جابجایی زاویهای
commutative law	قانون جابجایی
dislocation defect	نقص جابجایی
materials handling	جابجایی مواد
hydride shift	جابجایی هیدریدی
dynamic relocation	جابجایی پویا
eluviation	جابجایی خاک
shifted	جابجایی شعاعی
shift	جابجایی مرکزقوس
shift	جابجایی شعاعی
shifted	جابجایی مرکزقوس
field displacement	جابجایی میدان
shifts	جابجایی شعاعی
doppler frequency	جابجایی دوپلر
handling of goods	جابجایی امتعه
handling of goods	جابجایی کالا
image shift	جابجایی تصویر
relocation register	ثبات جابجایی
doppler shift	جابجایی دوپلر
relocation factor	ضریب جابجایی
shifts	جابجایی مرکزقوس
program relocation	جابجایی برنامه
displacement current	جریان جابجایی
flounders	نوعی ماهی پهن لغزش
floundering	نوعی ماهی پهن لغزش
flounder	نوعی ماهی پهن لغزش
floundered	نوعی ماهی پهن لغزش
power slide	لغزش به کنار در پیچ مسیر
anti skid chain	زنجیر محافظ در برابر لغزش
plane of asymmetry	سطح مسیر لغزش انحرافی
commutative group [math.]	گروه جابجایی [ریاضی]
itineration	ازیک جابجایی دیگر
matrixes	جابجایی سط ر و ستون در آرایه
allocheiria	جابجایی بساوشی متقارن
rotation	جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .
image displacement	تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون
handling charges	هزینههای جابجایی کالا
commutative law	خاصیت جابجایی [ریاضی]
commutative property	خاصیت جابجایی [ریاضی]
translation	جابجایی [ریاضی] [فیزیک]
advection	جابجایی افقی هوا
hubble effect	جابجایی به سوی قرمز
commutative rule	خاصیت جابجایی [ریاضی]
modular constraint	محدودیت در جابجایی تصاویر
Abelian group [math.]	گروه جابجایی [ریاضی]
allochiria	جابجایی بساوشی متقارن
matrix	جابجایی سط ر و ستون در آرایه
free movement of capital	ازادی جابجایی سرمایه
blue shift	جابجایی به سوی ابی
ammunition handler	متصدی جابجایی مهمات
cargo handling at port	جابجایی کالا در بندر
stock handling cost	هزینه جابجایی موجودی
output per unit of displacement	توان در واحد جابجایی
red shift	جابجایی به سوی قرمز
sand cone method	طریقه جابجایی ماسه
surging	تکان خوردن لغزش پیدا کردن
slippage	میزان لغزش یا کم وزیادی چیزی از حد عادی ان
asymmetrical sweep	باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
cartridge	دیسک سخت قابل جابجایی
shifted	جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه