English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
turnover خطای منجر به از کف دادن توپ
Other Matches
explusion foul خطای منجر به اخراج
buttending خطای چوب منجر به پنالتی
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
charging خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
horizontal error خطای بر دو سمت خطای افقی
errors خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
conducive منجر شونده
redound منجر شدن
conduce منجر شدن
eventuate منجر شدن
leads منجر شدن
lead منجر شدن
trepan منجر شدن به
assists پاس منجر به گل
assisting پاس منجر به گل
assisted پاس منجر به گل
assist پاس منجر به گل
kluge 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kludge 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
blow resulting in death ضربه منجر به موت
endo تصادف منجر به واژگونی
magnetic deviation میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
pinning combination مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
stalement گره خوردن منجر به اعلام سرپا
concussion صدمه وتکان مغز که منجر به بیهوشی میشود
paths محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
path محل فایل در لیست زیر دایرکتوری منجر به آن
probative حقایقی که مالا" به اثبات مساله اصلی منجر شود
amuck یک نوع جنون دراثرمرض مالاریا که منجر به خودکشی میشود
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge. روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
bombed out شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombs شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bomb شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
recitals قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
recital قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
cruelty در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
upwash حرکت هوا بطرف بالا درجلوی لبه حمله بال مادون صوت که منجر به تولید برامیگردد
russian revolution وقایعی که در فاصله سالهای 5091 تا 7191 درروسیه اتفاق افتاد و بالاخره به تشکیل دولت سوسیالیستی در ان کشور منجر شد
Sophrosyne وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
internationalism روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
reduces تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
cumulative error خطای کل
foot fault خطای پا
transmission error خطای مخابره
transit error خطای عبور
transient error خطای گذرا
measuring error خطای سنجش
intermittent error خطای متناوب
uncertainties خطای تخمینی
hallucinations خطای حس اغفال
side out خطای سرویس
hallucination خطای حس اغفال
optical illusion خطای باصره
accidental error خطای اتفاقی
accidental error خطای تصادفی
undetected error خطای نایافته
accumulated error خطای انباشته
hard error خطای ملموس
space error خطای فضایی
spherical aberration خطای کروی
hacking خطای بدنی
miscalculations خطای محاسباتی
miscalculation خطای محاسباتی
probable error خطای احتمالی
probable error خطای ممکن
optical illusions خطای باصره
truncation error خطای برشی
hand out خطای سرویس
truncation error خطای برش
twentyfour second violation خطای 42 ثانیه
memory illusion خطای یاد
cumulative error خطای جمعی
absolute error خطای مطلق
soft error خطای ملموس
continuous error خطای متوالی
drift error خطای راندگی
line transmission error خطای انتقال
dynamic error خطای پویا
logic error خطای منطقی
logical error خطای منطقی
machine error خطای ماشین
major foul خطای عمده
error of estimate خطای براورد
error of expectation خطای انتظار
malfeasance خطای اداری
line generated error خطای انتقال
determinate error خطای معین
dimensional error خطای اندازه
divide exception خطای تقسیم
balked خطای توپزن
residual error خطای مانده
balking خطای توپزن
relative error خطای نسبی
balks خطای توپزن
baulked خطای توپزن
baulking خطای توپزن
baulks خطای توپزن
experimental error خطای ازمایشی
handling خطای دست
recording error خطای ضبط
foot fault خطای پا درسرویس
fractional error خطای نسبی
frequency error خطای فرکانس
traveling خطای رانینگ
tolerance خطای مجاز
tolerances خطای مجاز
tolerance limit خطای مجاز
uncertainty خطای تخمینی
matching error خطای تطبیقی
charges خطای حمله
charge خطای حمله
balk خطای توپزن
pushing خطای حمله
fatal error خطای مهلک
random error خطای بختایی
service over خطای سرویس
random error خطای تصادفی
fatal error خطای جدی
constant error خطای ثابت
offensive foul خطای حمله
PE خطای احتمالی
torts خطای مدنی
tort خطای مدنی
inherent error خطای ذاتی
inheritated error خطای موروثی
syntax error خطای نحوی
team foul خطای مهم
individual foul خطای شخصی
systematic error خطای منظم
systematic error خطای سیستماتیک
indeterminate error خطای تصادفی
indeterminate error خطای نامعین
civil wrong خطای مدنی
burst error خطای قطاری
permanent error خطای دائمی
permanent error خطای ماندنی
personal error خطای شخصی
observation error خطای مشاهده
computational mistake خطای محاسباتی
handing خطای دست
average error خطای میانگین
mean error خطای میانگین
hand خطای دست
backcourt foul خطای شخصی
apparent error خطای فاهری
backcourt violation خطای 01 ثانیه
anticipatory error خطای انتظاری
breaches خطای رد یک توافق
breached خطای رد یک توافق
breach خطای رد یک توافق
ti خطای فنی
common foul خطای عادی
time error خطای زمانی
temporary error خطای موقتی
standard error خطای معیار
standard error خطای استاندارد
standard error خطای پایه
intentional foal خطای عمدی
illusions خطای حسی
catastrophe خطای جدی
parallax distortion خطای توازی
standard error خطای معدل
chance error خطای تصادفی
variable error خطای متغیر
parallax distortion خطای پارالکس
standard error خطای استانده
illusion خطای حسی
catastrophes خطای جدی
chromatic aberration خطای رنگی
technical foul خطای فنی
continuous error خطای پیوسته
parity error خطای مقایسه
intermittent error خطای غیردائمی
terminal error خطای پایانی
he did me a great wrong خطای بزرگی .....
instrumental error خطای دستگاه
money illusion خطای پولی
south american revolution انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
wundt illusion خطای ادراکی وونت
compile time error خطای حین همگردانی
experimental ازمایشگاهی خطای ازمایش
sed خطای معیار تفاوت
standard error of difference خطای معیار تفاوت
recoverable error خطای قابل ترمیم
penalties امتیازمنفی خطای پرش
double dribble خطای دوبل در بسکتبال
double foul خطای هم زمان دو بازیگر
compensating error خطای اندازه گیری
zollner illusion خطای ادراکی زولنر
personal foul خطای بدنی به حریف
surveying error خطای نقشه برداری
three second violation خطای 3 ثانیه در بسکتبال
calibration error خطای درجه بندی
rounding error خطای گرد کردن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com