Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
communications
خطوط مواصلاتی ارتباطات
Other Matches
lines of communication
خطوط مواصلاتی
voice grade channel
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
stepped lines
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
communication channels
طرق مواصلاتی
isotherm
خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobar
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isohaline
خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
coragne line
خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
auxiliary contours
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
communication
ارتباطات
communications
ارتباطات
comms
ارتباطات
telecommunication
ارتباطات
avionics
ارتباطات هوایی
signal communications
ارتباطات مخابراتی
telecommunication engineer
مهندس ارتباطات
telecommunication installation
تاسیسات ارتباطات
telecommunication network
پبکه ارتباطات
telecommunication technique
تکنیک ارتباطات
optical communications
ارتباطات نوری
digital communications
ارتباطات دیجیتالی
avionics
ارتباطات فضایی
communication chief
رئیس ارتباطات
communication theory
نظریه ارتباطات
communications program
برنامه ارتباطات
agency of communications
شعبه ارتباطات
communications protocol
پروتکل ارتباطات
electrical communications
ارتباطات الکترونیکی
comunications parameters
پارامترهای ارتباطات
telecommunication tower
برج ارتباطات
telecommunication traffic
ترافیک ارتباطات
communication
ارتباطات مواصلات
voice communications
ارتباطات صوتی
telecommunications
ارتباطات از دور
data communications equipment
تجهیزات ارتباطات داده ها
data communication system
سیستم ارتباطات داده
logic
مراحل و تصمیمات و ارتباطات
main center office
مرکز اصلی ارتباطات
communications controller
کنترل کننده ارتباطات
binary synchronous communication
ارتباطات همزمان دودویی
data communications processor
پردازنده ارتباطات داده ها
telecommunications
ارتباطات راه دور
telecommunication
ارتباطات از راه دور
telemedicine
استفاده از ارتباطات راه دور
signal security
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
telecommunications specialist
متخصص ارتباطات راه دور
tcam
TelecommunicationsAccessروش دستیابی ارتباطات دورethod
logical
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
dce
CommunicationsEquipment Dataتجهیزات ارتباطات داده
telecommunications access method
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
adccp
پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده
tariff
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
combined communication board
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
We are living in the age of mass communication.
ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
tariffs
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
microcomputer
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
advanced
Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات
micro
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
basic telecommunications access method
روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
micros
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
EDAC
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
Ergonomics
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
frameworks
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
framework
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
fcc
CommunicationCommision Federalسازمان امریکایی مسئول منظم کردن ارتباطات
ack
علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود
office of the future
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
btam
BasicTelecommunicationsAccess روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی ethod
charting
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charts
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
transborder
ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
charted
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
chart
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
Manchester coding
روش کدگذاری داده و سیگنالهای زمانی که در ارتباطات به کار می رود
integral controller
واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
tricked
خطوط
cotidal lines
خطوط هم مد
trick
خطوط
tricking
خطوط
ccitt v.
در ارتباطات داده سری ای ازاستانداردها است که خصوصیات رابط را توصیف میکند
basics
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
teleinformatic services
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
basic
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
pact
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
pacts
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
isochromatique
خطوط همرنگ
fraunhofer lines
خطوط فرانهوفر
dedicated lines
خطوط اختصاصی
flow lines
خطوط جریان
extension lines
خطوط دنباله
equipotential lines
خطوط هم پتانسیل
emission spectrum lines
خطوط نشری
front lines
خطوط مقدم
isovent
خطوط هم باد
isocline
خطوط هم شیب
closed traverse
خطوط متقاطع
grid lines
خطوط شبکه
cotidal lines
خطوط مدیکسان
curvature lines
خطوط منحنی
flowlines
خطوط جریان
curvature lines
خطوط مدور
leading
فاصله خطوط
balmer lines
خطوط بالمر
isostatic lines
خطوط ایزواستاتیک
line spacing
فاصله خطوط
line to line fault
تماس خطوط
lines of force
خطوط قوا
lines of force
خطوط نیرو
zigzagged
خطوط منکسر
street railway
خطوط تراموا
zigzagging
خطوط منکسر
stream lines
خطوط جریان
zigzags
خطوط منکسر
spectral lines
خطوط طیفی
outside lines
خطوط حمله
line of induction
خطوط القا
line of flux
خطوط قوا
symmetry lines
خطوط تقارن
zigzag
خطوط منکسر
dark lines
خطوط تاریک
along line
در امتداد خطوط
air way station
خطوط هوایی
line of communications
خطوط مواصلات
absorption spectrum
خطوط جذبی
absorption lines
خطوط دراشامی
architecture
فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
byte
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
down line processor
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
bytes
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
rivulose
دارای خطوط مارپیچی
leased line network
شبکه با خطوط استیجاری
grid interval
فاصله خطوط شبکه
sheetlines
خطوط کناره نقشه
trackage
خطوط راه اهن
endline
خطوط موازی با 04 مترفاصله
sheetlines
خطوط حاشیه نقشه
equal cost lines
خطوط هزینه برابر
retrace blanking
خاموشی خطوط بازگشتی
phraseogram
خط یا خطوط نماینده عبارات
voltage between lines
ولتاژ بین خطوط
magnetic lines of force
خطوط قوای مغناطیسی
line of communications
خطوط ارتباطی زمین
magnetic line of force
خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force
خطوط نیروی مغناطیسی
inside lines
خطوط حمله شمشیربازی
hypen ladder
خطوط تیره نردبانی
hypen ladder
ردیف خطوط تیره
hoseline
خطوط لوله لاستیکی
magnetic path
مسیر خطوط قوا
gules
خطوط موازی عمودی
microwave transmission lines
خطوط انتقال ریزموج
open lines
خطوط باز شطرنج
vermiculate
دارای خطوط موجی
front lines
خطوط جلو جبهه
isohyetal map
نقشه خطوط هم باران
electric line of force
خطوط نیروی برق
zigzags
خطوط جناغی پیوسته
crawl trench
خطوط رابط سنگرها
meridian
خطوط نصف النهار
meridians
خطوط نصف النهار
zigzagging
خطوط جناغی پیوسته
zigzagged
خطوط جناغی پیوسته
advance of defensive line
در جلو خطوط پدافندی
zigzag
خطوط جناغی پیوسته
air line of communications
خطوط مواصلات هوایی
contour lines
خطوط میزان منحنی
contour interval
فاصله خطوط واصل
rivers
سفیدی بین خطوط
contours
خطوط کناره نما
curvilinear ornament
زینتکاری با خطوط خمیده
collimate
منطبق کردن خطوط
domestic air traffic
خطوط هوایی داخلی
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
contours
خطوط تراز زمین
river
سفیدی بین خطوط
cutting line of force
قطع خطوط قوا
dark line spectrum
طیف خطوط تاریک
coalition
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalitions
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
lineament
خطوط چهره صفات مشخصه
infiltrating
در خطوط دشمن نفوذ کردن
lineaments
خطوط چهره صفات مشخصه
lpm
تعداد خطوط دردقیقه inutes
boundry lines
خطوط اطراف زمین والیبال
infiltrate
در خطوط دشمن نفوذ کردن
lightface
حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
infiltrated
در خطوط دشمن نفوذ کردن
lineolate
خط دار دارای خطوط ریز
infiltrates
در خطوط دشمن نفوذ کردن
magnetic path length
طول مسیر خطوط قوا
converge
تقارب خطوط وجود تشابه
converged
تقارب خطوط وجود تشابه
converges
تقارب خطوط وجود تشابه
sideline
خطوط طرفین میدان بازی
floating lines
خطوط مواج عکس هوایی
overhead trolley
خطوط هوایی ترن برقی
sidelines
خطوط طرفین میدان بازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com