Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
stagger
خط اغاز مسیر هر دونده
staggering
خط اغاز مسیر هر دونده
staggers
خط اغاز مسیر هر دونده
Other Matches
lanes
مسیر هر دونده
lane
مسیر هر دونده
committee boat
قایق داوران در اغاز و پایان مسیر
face off
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
dawns
اغاز اغاز شدن
dawning
اغاز اغاز شدن
dawned
اغاز اغاز شدن
dawn
اغاز اغاز شدن
runners
دونده
runny
دونده
runner
دونده
cursorial
دونده
Runner
دونده
hurdler
دونده دو با مانع
orienteer
دونده دو صحرانوردی
dashman
دونده سرعت
distance man
دونده استقامت
road racer
دونده ماراتون
marathoner
دونده دو ماراتون
distance runner
دونده استقامت
front runner
دونده پیشتاز
front-runner
دونده پیشتاز
front-runners
دونده پیشتاز
tie up
بریدن دونده
metric miler
دونده دو 0051 متر
gressorial
وابسته به حشرات دونده
miler
دونده دو 0051 متر
sprinters
دونده دوهای سرعت
sprinter
دونده دوهای سرعت
on deck
دونده منتظر نوبت
serpiginous
دونده جابجا شونده
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
take off
بلند شدن دونده از زمین
steeplechaser
دونده 003 متر با مانع
intermediate hurdler
دونده دو 004 متر با مانع
takeoffs
برخاستن هواپیما از جا کندن دونده
takeoff
برخاستن هواپیما از جا کندن دونده
jogger
دونده با گامهای اهسته ومنظم
joggers
دونده با گامهای اهسته ومنظم
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
flag
خسته شدن دونده دراخر مسابقه
flags
خسته شدن دونده دراخر مسابقه
chopped
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
underdistance
روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
chop
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
block the plate
موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
beginning
اغاز
beginnings
اغاز
scratch line
خط اغاز
primordium
اغاز
originationu
اغاز
insteps
اغاز
kick off
اغاز
outset
اغاز
origin
اغاز
entrancing
اغاز
entrances
اغاز
authorship
اغاز
terminus a que
اغاز
instep
اغاز
kick-off
اغاز
kick-offs
اغاز
getaway
اغاز
getaways
اغاز
initiation
اغاز
entrance
اغاز
entranced
اغاز
origins
اغاز
inception
اغاز
commencement
اغاز
initation
اغاز
abinitio
از اغاز
venues
اغاز
venue
اغاز
incipience or ency
اغاز
inchoation
اغاز
get away
اغاز
initio
در اغاز
exordium
اغاز
jump off
اغاز
onset
اغاز
takeoff
اغاز پرش
incipit
شروع و اغاز
som
اغاز پیام
initial point
نقطه اغاز
thru
از اغاز تاانتها
inchoate
اغاز کردن
self initiated
خود اغاز
inaugurate
اغاز کردن
start bit
بیت اغاز
wire to wire
از اغاز تا فرجام
from a to izzard
از اغاز تا انجام
to take to
اغاز نهادن
at the start
در اغاز کار
to push off
اغاز کردن
at first
در اغاز کار
alpha and omega
اغاز و فرجام
start of taxt
اغاز متن
soft start
اغاز نرم
inaugurator
اغاز کننده
takeoffs
اغاز پرش
incept
اغاز کردن
start of message
اغاز پیام
start of heading
اغاز سرفصل
push off
اغاز کردن
introductive
اغاز کننده
begin
اغاز کردن
begin
اغاز شدن
begins
اغاز کردن
begins
اغاز شدن
birth
اغاز زاد
initial
واقع در اغاز
initialed
واقع در اغاز
initialing
واقع در اغاز
initialled
واقع در اغاز
initialling
واقع در اغاز
initials
واقع در اغاز
uppermost
از اغاز از ابتدا
revivals
اغاز رونق
revival
اغاز رونق
alpha
اغاز شروع
commencing
اغاز کردن
commences
اغاز کردن
initiate
اغاز کردن
initiated
اغاز کردن
initiates
اغاز کردن
initiating
اغاز کردن
nodal point
نقطه اغاز
inaugurated
اغاز کردن
inaugurates
اغاز کردن
inaugurating
اغاز کردن
debut
اغاز کار
debuts
اغاز کار
leadoff
اغاز ضربت
lead off
اغاز کردن
jump off
اغاز حمله
commence
اغاز کردن
commenced
اغاز کردن
alphas
اغاز شروع
births
اغاز زاد
launched
اغاز کردن
launch
اغاز کردن
primes
درجه یک اغاز
birth
اغاز کردن
primed
درجه یک اغاز
prime
درجه یک اغاز
launching
اغاز کردن
births
اغاز کردن
launches
اغاز کردن
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
kick off
ضربه اغاز بازی
kickoff
ضربه اغاز بازی
prefaces
اغاز پیش گفتار
start bit
ذرهء اغاز نما
eras
اغاز تاریخ عصر
era
اغاز تاریخ عصر
stages
قراردادن اتومبیل در خط اغاز
multilaunching
اغاز بکار چندتایی
stage
قراردادن اتومبیل در خط اغاز
aurora
سرخی شفق اغاز
new departure
اغاز رویه تازه
jump the gum
خطا در اغاز پرش
initial boiling point
نقطه اغاز جوشش
corrosive attack
اغاز و توسعه خورندگی
eolithic
متعلق به اغاز عصرسنگ
exordial
مربوط به اغاز یا مقدمه
flagman
پرچم دار خط اغاز
prefacing
اغاز پیش گفتار
christmas tide
هفتهای که اغاز ان 42دسامبراست
guard line
خط اغاز مسابقه شمشیربازی
hajime
اغاز مبارزه کاراته
prefaced
اغاز پیش گفتار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com