English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
firing line خط تیراندازی مدار اتش
Other Matches
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
firing position موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
firing range برد تیراندازی مسافت تیراندازی
rifle clasp نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
live fire تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
composite circuit مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pin یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
powder train مدار خرج مدار باروت
one hook مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
shelling report گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
shooting تیراندازی
musketry تیراندازی
gunnery تیراندازی
pops تیراندازی
archery تیراندازی
pop تیراندازی
popped تیراندازی
shootings تیراندازی
gunning تیراندازی
gunning تمرین تیراندازی
verification fire تیراندازی ازمایشی
the butts میدان تیراندازی
automatic fire تیراندازی خودکار
fire power قدرت تیراندازی
gunnery قوانین تیراندازی
handbow کمان تیراندازی
firing line خط شروع تیراندازی
gun تیراندازی کردن
guns تیراندازی کردن
horseback archery تیراندازی سواره
firing table جدول تیراندازی
offhand تیراندازی ایستاده
fire bay دهلیز تیراندازی
firing area منطقه تیراندازی
school shooting تیراندازی در مدرسه
fire تیراندازی کردن
dry sum مشق تیراندازی
combat firing تیراندازی جنگی
scheme of fire طرح تیراندازی
riflery تیراندازی تفنگداری
field archery تیراندازی صحرایی
ready position حاضربه تیراندازی
conduct of fire اجرای تیراندازی
conduct of fire هدایت تیراندازی
delivery error اشتباه در تیراندازی
shoot تیراندازی کردن
lived تیراندازی جنگی
order of fire روش تیراندازی
methode of fire روش تیراندازی
fire trench سنگر تیراندازی
fires تیراندازی کردن
fired تیراندازی کردن
shoots تیراندازی کردن
live تیراندازی جنگی
shots تیراندازی تیرانداز ماهر
shot تیراندازی تیرانداز ماهر
shots تیراندازی شده تیرخورده
shots گلوله تیراندازی شده
shooting galleries میدان تیراندازی تمرینی
gun fire توپ بامدادیاشام تیراندازی
squeeze off تیراندازی با فشار ماشه
set up اماده تیراندازی کردن
range firing تیراندازی در میدان تیر
skeet انداختن تمرین تیراندازی
main fire سیستم تیراندازی اصلی
range correction تصحیح برد تیراندازی
passive دفاع بدون تیراندازی
methode of fire روش اجرای تیراندازی
qualification badge نشان مهارت در تیراندازی
archery تیراندازی با تیر و کمان
squatting position وضعیت چمباتمه در تیراندازی
shootoff مسابقه اضافی تیراندازی
shot گلوله تیراندازی شده
field round یک دور تیراندازی صحرایی
shooting gallery میدان تیراندازی تمرینی
time fire تیراندازی با گلوله زمانی
absolute error اشتباه مطلق تیراندازی
field roving course مسابقه تیراندازی جنگلی
passives دفاع بدون تیراندازی
pit detail کمک مربی تیراندازی
firing battery اتشبار تیراندازی کننده
trap shoot تیراندازی به هدفهای متحرک
firing data عناصر مربوط به تیراندازی
field arrow تیرهای تیراندازی صحرایی
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
open fire شروع به تیراندازی کردن
recoiled دفع ضربت تیراندازی
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
recoils دفع ضربت تیراندازی
recoiling دفع ضربت تیراندازی
recoil دفع ضربت تیراندازی
dwell at به تیراندازی ادامه دادن
expert badge نشان مهارت در تیراندازی
shot تیراندازی شده تیرخورده
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
repeat range با همین مسافت تیراندازی کنید
plane of fire سطح مبنای مسیر تیراندازی
wingshooting تیراندازی به پرنده در حال پرواز
string یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
port حمل کردن مزغل تیراندازی
shooting position حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
sector of fire قطاع اتش منطقه تیراندازی
skeet gun تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
air and naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
natural form وضع بدن هنگام تیراندازی
string walking تمرین تیراندازی با تیر وکمان
target round یک دور تیراندازی با تیر وکمان
power head نوک نیزه تیراندازی به ماهی
step through method تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
power form تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
target rifle تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
gun shy کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
point bland تیراندازی بدون نشانه روی
plinking تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
x ring دایره مرکزی هدف تیراندازی
firing mechanism چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
toxophily علم تیراندازی باتیر وکمان
double barreled shotgun تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
freestyle شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
sleeve هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
fire restriction محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
lady paramount بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
trap gun تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
ready rack قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
shootings تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
ground fire تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
sleeves هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
armpit چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
slow fire یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
intermittent اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
errors خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
error خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
armpits چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
shooting تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
preparatory تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
olympic trench shooting مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
outshoot تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
snipe از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniped از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipes از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
target archery مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
howler بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
howlers بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
flight arrow تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
hereford round مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
springing teal تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
hip shoot تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
battle clout نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
shoots زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoot زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
gunnery توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
sniping از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
roving gun توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
time fire مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
gun salute سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
freestyle مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
first salvo اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
captive firing ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
verification fire تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
neglects این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglect این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglected این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglecting این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
redeye موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
shooting line خط موازی هدف که پای کمانگیران در تیراندازی روی ان قرارمی گیرد
subcaliber range تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
clout shooting تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
gunner's rule روش تخمین مسافت صحیح در تیراندازی با تیربار یاتفنگ بدون عقب نشینی
target captain عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
v ring تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
greenest چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
green چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
sniper scope دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
galls حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
gall حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
fita round مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
western round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
pistol clasp قفل طپانچه نشان شرکت درمسابقه تیراندازی با طپانچه
isolead curve خط میزان منحنی نقاط هم سبقت در تیراندازی خط نمایش سبقت
dry sum تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
posts محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posted محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com