Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
ten second line |
خط قانون 01 ثانیه دربسکتبال |
|
|
Other Matches |
|
five second rule |
قانون 5 ثانیه |
three second rule |
قانون 3 ثانیه در بسکتبال |
ten second rule |
قانون 01 ثانیه در بسکتبال |
twentyfour second rule |
قانون 42 ثانیه در بسکتبال |
m |
مگابیت در ثانیه . تعداد میلیون بیتهای ارسالی در ثانیه |
fractional T |
روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند |
mflops |
یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion |
cycle per second |
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه |
m |
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه |
fibre distributed data interface II |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد |
legalism |
رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی |
forced sale |
فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است |
the law is not retroactive |
قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند |
code |
قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن |
declaratory statute |
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند |
law of procedure |
قانون اصول محاکمات قانون شکلی |
canon |
قانون کلی قانون شرع |
say's law |
قانون سی . براساس این قانون |
canons |
قانون کلی قانون شرع |
penal statute |
قانون جزایی قانون مجازات |
marginal productivity law |
قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت |
implied trust |
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد |
seconding |
ثانیه |
seconds |
ثانیه |
second |
ثانیه |
second |
ثانیه |
seconds |
ثانیه ها |
seconded |
ثانیه |
ns |
یک بیلیونیم ثانیه |
microsecond |
میکرو ثانیه |
per second per second |
مجذور ثانیه |
nanosecond |
بیلیونیم ثانیه |
microsecond |
میلیونیم ثانیه |
milisecond |
میلی ثانیه |
picosecond |
تریلیونیم ثانیه |
in 0 seconds |
در فرف ده ثانیه |
micro- |
یک میلیونیوم ثانیه |
Ms |
یک هزارم ثانیه |
msec |
هزارم ثانیه |
millisecond |
یک هزارم ثانیه |
second-hand |
ثانیه شمار |
millisecond |
میلی ثانیه |
inches per second |
اینچ بر ثانیه |
millisecond |
هزارم ثانیه |
microsecond |
یک میلیونیوم ثانیه |
microsecond |
یک میلیونیم ثانیه |
nanosecond |
یک میلیاردیوم ثانیه |
nanoseconde |
میلیاردیم ثانیه |
psec |
یک تریلیونیم ثانیه |
hz |
سیکل بر ثانیه |
backcourt violation |
خطای 01 ثانیه |
watt second |
وات- ثانیه |
bits per seconds |
بیت در ثانیه |
baud |
علامت در ثانیه |
medium speed |
بیت در ثانیه |
characters per second |
دخشه بر ثانیه |
centisecond |
یکصدم ثانیه |
twentyfour second violation |
خطای 42 ثانیه |
usec |
یک میلیونیم یک ثانیه |
ampere second |
امپر- ثانیه |
character per second |
دخشه در ثانیه |
us |
یک میلیونیم یک ثانیه |
hertz |
چرخه در ثانیه |
LPs |
تعدادخطوط در ثانیه |
split second |
قسمتی از ثانیه |
femtosecond |
یک کوادریلیوم ثانیه |
cycles per second |
دور در ثانیه |
revolution per second |
دور در ثانیه |
cycles per second |
چرخه در ثانیه |
hertz |
یک سیکل در ثانیه |
the law does not apply to him |
او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود |
kilohertz |
هزار سیکل در یک ثانیه |
Ms |
یک هزارم ثانیه illiSecond |
cps |
Second Per Characters کاراکتر بر ثانیه |
sweep hand |
عقربه ثانیه شمار |
kilobaud |
هزار بیت در ثانیه |
kilomega cycle |
یک بیلیون سیکل در ثانیه |
kilomegacycle |
یک بیلیون چرخه در ثانیه |
million instructions per second |
میلیون دستورالعمل در ثانیه |
three second violation |
خطای 3 ثانیه در بسکتبال |
cusec |
یک فوت مکعب در ثانیه |
cps |
دور بر ثانیه هرتز |
Advanced Technology Attachment |
مگابایت دار ثانیه دارد |
AT Attachment |
مگابایت دار ثانیه دارد |
centimeter gram second system |
دستگاه سانتیمتر گرم ثانیه |
threes |
خطای 3 ثانیه یا 3 گام درهندبال |
three |
خطای 3 ثانیه یا 3 گام درهندبال |
foot pound second system |
دستگاه فوت پاوند ثانیه |
mhz |
یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz |
kilo |
فرکانس هزار سیکل در ثانیه |
kilos |
فرکانس هزار سیکل در ثانیه |
g flops |
یک بیلیون عملیات ممیز شناوردر یک ثانیه |
gigaflop |
یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه |
saddle bronc riding |
سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه |
gigahertz |
فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه |
gigahertz |
فرکانس یک بیلیون دفعه دریک ثانیه |
megaflop |
یک میلیون عملیات ممیزشناور در ثانیه مگافلاپ |
low speed communications |
ارسال داده کمتر از بیت در ثانیه |
mhz |
اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه |
time fire |
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر |
even time |
دویدن 001 یارد معادل 5/19متر در01 ثانیه |
clocks |
تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند |
kilos |
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند |
picocomputer |
کامپیوتری که قابلیت پردازش داده را در تریلیونیمهای ثانیه دارد |
T link |
که میتواند داده تا چند مگابیت در ثانیه منتقل کند |
kilo |
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند |
times |
زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود |
timed |
زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود |
time |
زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود |
clock |
تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند |
Kbps |
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه ارسال میکند |
horizontal |
تعداد خط وطی در صفحه نمایش ویدیو که در ثانیه تنظیم میشود |
gal |
واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر |
nanocomputer |
کامپیوتری که توانایی پردازش داده ها را دربیلیونیمهای یک ثانیه دارا میباشد |
rate |
مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه |
baud rate |
اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه |
rates |
مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه |
baud |
اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه |
gals |
واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر |
refresh |
تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود |
refreshes |
تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود |
bell a |
شکل استاندارد انتقال داده توسط تلفن با سرعت 0021بیت در ثانیه |
refreshed |
تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود |
hertz |
واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند |
the long arm of the law |
دست قانون [دست قدرتمند قانون] |
kilos |
هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر |
frequencies |
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند |
kilo |
هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر |
frequency |
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند |
CD quality |
اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند |
meter kilogram second |
مربوط به سیستمی که در ان واحد طول متر وواحد وزن کیلو وواحدزمان ثانیه است |
sthene |
واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه |
kilos |
اتصال leaned line سافت British Telecom که داده را تا چند کیلوبایت در ثانیه منتقل میکند |
scsi |
بیتی با نرخ مگا بایت در ثانیه تامین میکند. این استاندارد وسایل را هم پوشش میدهد |
kilo |
اتصال leaned line سافت British Telecom که داده را تا چند کیلوبایت در ثانیه منتقل میکند |
fibre over Etherenet |
گونه پیشرفته استاندارد پرآکل شبکه اینترنت که اجازه ارسال داده به صورت مگا بیت در ثانیه |
HSSI |
اتصالات سری که داده را تا نرخ مگابایت در ثانیه ارسال میکند. که در برخی شبکههای گسترده به کار می رود |
refresh rate |
تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی |
quadrature amplitude modulation |
بیت در ثانیه , RAM. تقیسم فاز و تفسیم نوسان را ترکیب میکند تا نرخ ارسال داده را افزایش دهد |
flops |
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند |
flopped |
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند |
flop |
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند |
million instructions per second |
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند |
flopping |
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند |
PRI |
خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل |
fibre distributed data interface |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است |
mflops |
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود |
G. |
استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود |
primary |
که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند |
FDDI |
استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود |
statutes |
قانون |
statute |
قانون |
regulation |
قانون |
lex |
قانون |
legislation |
قانون |
law of constant heat sumation |
قانون هس |
enacment |
قانون |
regardless of the law |
به قانون |
hess's law |
قانون هس |
nisi |
قانون |
kanoon |
قانون |
edict |
قانون |
law |
قانون |
edicts |
قانون |
laws |
قانون |
code |
قانون |
legal |
قانون |
rule |
قانون |
act |
قانون |
canons |
قانون |
canon |
قانون |
acted |
قانون |
insolvent law |
قانون اعسار |
joiting law |
قانون ژول |
case law |
قانون موضوعه |
trapezoidal law |
قانون ذوذنقهای |
employment act |
قانون اشتغال |
enactment of law |
وضع قانون |
to break a law |
قانون شکنی |
the spirit of the law |
روح قانون |
enactor |
واضع قانون |
legality |
مطابقت با قانون |
insolvent law |
قانون درماندگی |
islamic law |
قانون شرع |
the spirit of the law |
جوهر قانون |
introduce law |
انشاء قانون |
joule's law |
قانون ژول |
jurisconsult |
قانون دان |
jachson's law |
قانون جکسون |
labour code |
قانون کار |
labour act |
قانون کار |
substantive law |
قانون ماهوی |
nightsticks |
چوب قانون |
economic law |
قانون اقتصادی |
gay lussac's law |
قانون گیلوساک |
tax law |
قانون مالیاتی |
einstein's law |
قانون اینشتاین |
the letter of the law |
لفظ یا نص قانون |
juristic |
قانون دان |
the letter of the law |
عبارت قانون |