Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
hydraulic pipe
خط لوله هیدرولیکی
hydraulic line
خط لوله هیدرولیکی
Other Matches
intubate
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
hydraulic
هیدرولیکی
hydraulic jack
جک هیدرولیکی
hydrolic
هیدرولیکی
hydraulic jump
جهش هیدرولیکی
hydrolic pump
پمپ هیدرولیکی
hydraulic lock
قفل هیدرولیکی
hydraulic motor
موتور هیدرولیکی
oil drive unit
گیربکس هیدرولیکی
oil hydraulic transmission
گیربکس هیدرولیکی
hydraulic tappet
تاپت هیدرولیکی
hydraulic pump
پمپ هیدرولیکی
hydraulic press
پرس هیدرولیکی
hydraulic pressure
فشار هیدرولیکی
hydraulic booster unit
تقویت کننده هیدرولیکی
hydraulic shock absorber
کمک فنر هیدرولیکی
fully hydraulic machine
دستگاه تماما " هیدرولیکی
balanced actuator
سیلندر پیستون محرک هیدرولیکی
phosphate esters
مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
hydraulic shock absorber
ضربه گیر هیدرولیکی کمک فنرروغنی
hoses
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
actuator piston
قسمت متحرک یک عمل کننده یامحرک هیدرولیکی یانیوماتیکی
cannon
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
chevron seal
کاسه نمدی برای اب بندی یکطرفه در سیلندرهای هیدرولیکی یا نیوماتیکی
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
die casting
روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
vas deferens
لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
braids
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braided
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braid
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
oviduct
لوله رحمی لوله فالوپ
water pipe
لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
to pipeline
با خط لوله لوله کشی کردن
sockets
بست لوله دوراهی لوله
zero lash
شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
angle of traverse
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
pipe fitter
لوله کش
pipe layer
لوله کش
spout
لوله
nozzles
سر لوله اب
tube
لوله
nozzle
سر لوله اب
pipe line
خط لوله
clip
لوله
clipped
لوله
clippings
لوله
pipe cutter
لوله بر
clips
لوله
tubes
لوله
blast main
لوله دم
hose
لوله
noses
سر لوله
nose
سر لوله
discharge head
سر لوله
downtake
لوله
drain pipe
لوله
ductile
لوله شو
chimneys
لوله
hosed
لوله
hoses
لوله
blast pipe
لوله دم
pipelines
خط لوله
pipeline
خط لوله
hosing
لوله
chimney
لوله
valves
لوله
valve
لوله
piped
لوله
spouted
لوله
hickey
لوله خم کن
spouting
لوله
stave
لوله اب
fire hose
لوله اب
bores
لوله
bore
لوله
rolls
لوله
rolled
لوله
roll
لوله
spouts
لوله
pipe
لوله
plumbers
لوله کش
cannon
لوله
cylinder
لوله
conduit
لوله
plumber
لوله کش
duct
لوله اب
tubulation
لوله
cannons
لوله
rouleau
لوله
hosepipe
لوله
conduits
لوله
cylinders
لوله
tube cutter
لوله بر
water pipe
لوله اب
sequacious
لوله شو
earthenware pipe
لوله سفالین
drying tube
لوله نمگیر
drain cock
لوله تخلیه
discahrge pipe
لوله تخلیه
corrugated tube
لوله موجدار
down pipes
لوله ناودان
earth ware
لوله سفالی
ductule
لوله کوچک
drain pipe
لوله زهکشی
drawtube
لوله دوربین
coppering
مس گیری لوله
field drain pipe
لوله زهکشی
exhaust pipe
لوله اگزوز
flexible pipe
لوله خرطومی
flexible pipe
لوله تاشو
drill pipe
لوله حفرکن
flue pipe
لوله دودکش
flume
لوله اب خم شده
flush pipe
لوله ابفشان
flush pipe
لوله ریزش
acetylene cylinder
لوله استیلن
flxible
لوله تاشو
feed pipe
لوله تغذیه
education pipe
لوله تخلیه
electric lead pipe
لوله برکمن
electron tube
لوله الکترون
end plug
درپوش لوله
enteron
لوله هاضمه
exhaust pipe
لوله خروجی
foam branch pipe
لوله کف ساز
air inlet pipe
لوله هواگیر
boring pipe
لوله حفاری
bourdon tube
لوله بوردون
bustle pipe
لوله حلقوی
bx cable
لوله ب ایکس
by pass
لوله فرعی
cable shield
لوله کابل
blind pipe
لوله کور
blind pipe
لوله غیرمشبک
bleeding tube
لوله هواگیری
air pipe
لوله هوا
air tube
لوله هوا
air vessel
لوله تنفسی
socket
دو راهی لوله
applicator
سر لوله شیپوری
articulated pipe
لوله تاشو
axis of the bore
محور لوله
canula
لوله جراحی
capillary tube
لوله موئین
concrete pipe
لوله سیمانی
tubiform
مانند لوله
conduit rodding
فنرگذرانی از لوله
dome-pot
لوله سفالی
cast pipe
لوله چدنی
rodding a conduit
فنرگذرانی از لوله
conduit wire
لوله برگمن
connecting tube
لوله رابط
copper pipe
لوله مسی
concrete pipe
لوله بتنی
colling water pipe
لوله اب سرد
pezometer tube
لوله پیزومتری
capillary tube
لوله مویین
casing tube
لوله جدار
cast iron pipe
لوله چدنی
chain pipe
لوله زنجیر
clay pipe
لوله سفالی
copper tube
لوله مسی
foam inlet tube
لوله ورودی کف
oil p
لوله نفت
pipe connection
اتصال لوله
pipe cutter
لوله قطع کن
stoneware pipe
لوله سفالینه
stoneware pipe
لوله سرامیکی
steering column tube
لوله فرمان
steel pipe
لوله فولادی
split pipe
نیم لوله
pipe fitter
لوله نصب کن
soldering blowpipe
لوله لحیمکاری
socket pipe
لوله مفصلی
slotted casing
لوله شکافدار
pipe clip
گیره لوله
pipe bending device
لوله خمکن
oil pipeline
لوله نفت
overflow pipe
لوله سرریز
swob
لوله پاک کن
petrol pipe
لوله بنزین
pezometer tube
لوله فشارسنج
supply pipe
لوله ابرسانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com