English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
timberline خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند
Other Matches
background تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
dead آنچه کار نمیکند. کامپیوتر یا قطعهای که کار نمیکند
overhead clearance حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pop برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
arboreal درختی
abatis سد درختی
abattis سد درختی
arboraceous درختی
arboreous درختی
dendroidal درختی
dendriform درختی
semiarboreal نیمه درختی
saddletree لاله درختی
syringa یاس درختی
mock orange یاس درختی
hyla قورباغه درختی
hollyhock ختمی درختی
basswood لاله درختی
arborization ارایش درختی
monthly rose خطمی درختی
sorrel tree ترشک درختی
sourwood ترشک درختی
tree traversal تقاطع درختی
to prune a tree درختی را آراستن
to lop a tree درختی را آراستن
Yggdrasil درختی اسطوره ای
wood sorrel ترشک درختی
tree structure ساخت درختی
treehopper زنجره درختی
syrian mallow خطمی درختی
to chop dowm a tree درختی را انداختن
tree network شبکه درختی
to shin up a tree از درختی بالارفتن
orangoutang میمون درختی برنئوسوماترا
abat راه بند درختی
to prune a tree سرشاخه درختی را زدن
to lop a tree سرشاخه درختی را زدن
huffman tree درختی با کمترین مقادیر
to lop off a branch [from a tree] شاخه ای را [از درختی] بریدن
to truncate a tree شاخههای درختی را زدن
strawberry tree توت فرنگی درختی
tree sort مرتب کردن درختی
mayapple درختی از نوع زرشک
understory vegetation گیاهان زیر درختی
orangutan میمون درختی برنئوسوماترا
leaf گره آخر در ساختار درختی
doesn't نمیکند
madrono توت فرنگی درختی انگور خرس
madrone توت فرنگی درختی انگور خرس
ring bark پوست درختی را حلقه ایی بریدن
transom پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
why does he not admit it چراتصدیق نمیکند
it makees no difference تفاوتی نمیکند
it is secure عیب نمیکند
it makees no difference فرقی نمیکند
katydid حشره راست بال درختی ازخانواده locustidae
it is indifferent to me برای من فرقی نمیکند
constants آنچه تغییر نمیکند
constant آنچه تغییر نمیکند
static که در زمان تغییر نمیکند. 2-
it is not in good workingorder خوب کار نمیکند
insulators مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
insulator مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند
it makes a t. difference تفاوت خیلی زیادی نمیکند
fix فیلدی که اندازه آن تغییر نمیکند
fixes رکوردی که اندازه آن تغییر نمیکند
fix رکوردی که اندازه آن تغییر نمیکند
fixes فیلدی که اندازه آن تغییر نمیکند
the face remains مطلب همانست که هست فرق نمیکند
outage مدت زمانی که سیستم کار نمیکند
The light doesn't work. این چراغ برق کار نمیکند.
inert که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
The heating doesn't work. این سیستم حرارتی کار نمیکند.
sticking points حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
coast is clear <idiom> هیچ خطری تورا تهدید نمیکند
sticking point حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
weedless قلابی که به علفهای زیر اب گیر نمیکند
outages مدت زمانی که سیستم کار نمیکند
incompatible ناسازگار یا آنچه خوب کار نمیکند
inactive آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
The heating doesn't work. این سیستم گرمایشی کار نمیکند.
fjeld فلات مرتفع وصخره داری که تقریبا هیچ درختی نداشته باشد
minimal tree درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند
seral مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
landing zone فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
deadbeat <idiom> شخصی که هیچ وقت قرضش را پرداخت نمیکند
infallibilist کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند
background processing فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
down مربوط به کامپیوتر ها یا برنامه ها آنچه کار نمیکند
defective خطا دار یا آنچه درست کار نمیکند
no parity ارسال داده که در بیت پاریتی استفاده نمیکند
chromometer ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
nonlinear مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
non impact printer که حالت حرف ریبون روی کاغذ را گرم نمیکند
local وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
locals وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
jus ex injuria non oritur تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند
free پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
down مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
frees پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
freeing پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
freed پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
ro ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند
fix برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
fixes برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
zero slot lan شبکه محلی که از آداپتور داخلی استفاده نمیکند و به جای آن از پورت مخصوص
doa شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
illegal دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
subroutine زیر تابعی که از هیچ متغیری حدا از آدرس عملوندها استفاده نمیکند
static زیر تابعی که از هیچ متغیری جدا از آدرس ها عمودند استفاده نمیکند
kratom [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
optimal merge tree نمایش درختی یک ترتیب که در ان رشته ها قرار است درهم ادغام گردند تا اینکه حداقل تعداد عملیات رخ دهد
downtime مدتی که کارخانه کار نمیکند مدت استراحت ماشین وکارخانه درشبانه روز
non procedural language زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را
i/o روش انتساب آدرس خاص به هر پورت ورودی /خروجی که فضای حافظه را استفاده نمیکند
fellow traveler کسی که عضو حزبی نیست ودر فعالیتهای ان شرکت نمیکند ولی از ان جانبداری مینماید
fielded مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
fields مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
pine design طرح درخت کاج [که بیشتر در طرح های بندی خشتی و درختی بکار می رود.]
over بالای
over بالای سر
upping بالای
over- بالای سر
over- بالای
oer بالای
above بالای سر
above بالای
atop of بالای
atop of در بالای
upped بالای
up بالای
outreach بالای سر
overhead بالای سر
overhead در بالای سر
into the bargain بالای ان
at the top of در بالای
faults مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
fault مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faulted مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
overhead forehand فورهند از بالای سر
overhead cover حفاظ بالای سر
over the horizon بالای افق
ridge tree کش بالای شیروانی
over the horizon از بالای افق
overhead stroke ضربه از بالای سر
ridge pole کش بالای شیروانی
upstream بالای رودخانه
roof tree کش بالای شیروانی
above the earth بالای زمین
plunging fire اتش بالای سر
in بالای روی
oer بالای سر روی سر
crow's nest بالای بلندی
ridge piece کش بالای شیروانی
pressure above the atmosphere فشار بالای جو
in- بالای روی
overhead backhand بک هند از بالای سر
mantel board در بالای بخاری
knap بالای تپه
aloft در بالای زمین
run over <idiom> حرکت از بالای
rooftops بالای بام
crown بالای هرچیزی
fanlights پنجره بالای در
fanlight پنجره بالای در
fan light پنجره بالای در
It passed over my head. از بالای سرم رد شد
crowns بالای هرچیزی
on بالای در باره
uptown بالای شهر
mean high water اب بالای میانگین
up the street بالای خیابان
rooftop بالای بام
iguana سوسمار درختی [هرنوع سوسمار بزرگ]
intercepting ditch ابرو بالای خاکبرداری
truck کلاهک بالای دکل
exoatmosphere ترکش اتمی بالای جو
trucks کلاهک بالای دکل
flews قسمت اویخته لب بالای سگ
high rate of interest نرخ بالای بهره
on station پروازهواپیما بالای هدف
head water بالای رودخانه بالارود
trucked کلاهک بالای دکل
pulpit بالای منبر رفتن
superlunary واقع بر بالای ماه
headlines در بالای صفحه ریسمان
the sky is above us آسمان بالای سر ماست
penthouses اطاقک بالای بام
penthouse اطاقک بالای بام
tree house خانه بالای درخت
headline در بالای صفحه ریسمان
aloft سطوح بالا در بالای
referees داور بالای والیبال
refereeing داور بالای والیبال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com