Dictiornary-Farsi | خط گزینه نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
non switched line	خط گزینه نشده


Other Matches

unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
switch	گزینه
selection switch	گزینه
choice	گزینه
option	گزینه
switched	گزینه
switches	گزینه
options	گزینه
choicer	گزینه
choices	گزینه
choicest	گزینه
variant	گزینه
selector switch	گزینه
stepping switch	گزینه پلهای
microswitch	ریز گزینه
n way switch	گزینه N راهی
switch indicator	گزینه نما
toggle switch	گزینه ضامنی
rotary switch	گزینه چرخشی
program switch	گزینه برنامه
switched line	خط گزینه شده
selection switch	گزینه انتخاب
switchboard	صفحه گزینه
logic switch	گزینه منطقی
light switch	گزینه نوری
alteration switch	گزینه دگرگونی
barrel switch	گزینه بشکهای
switchboards	صفحه گزینه
cross bar switch	گزینه شطرنجی
forced choice	گزینه- بایست
distractor	گزینه نادرست
selector switch	گزینه انتخاب کننده
switches	گزینه راه گزین
switched	گزینه راه گزین
on off switch	گزینه قطع و وصل
switch	گزینه راه گزین
software switch	گزینه نرم افزاری
irredenta	انجام نشده جبران نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
programmed switch	گزینه برنامه ریزی شده
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete	انجام نشده پر نشده
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
step by step switch	گزینه گام به گام
uncharged	پر نشده
unbowed	خم نشده
unexamined <adj.>	تایید نشده
unevaluated <adj.>	تایید نشده
autochthonous	جابجا نشده
untested <adj.>	تایید نشده
unwashed	شسته نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
uninspected <adj.>	تایید نشده
unstudied	مطالعه نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unchecked <adj.>	تایید نشده
unsight	دیده نشده
unexamined <adj.>	آزمایش نشده
uninspected <adj.>	آزمایش نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
untested <adj.>	آزمایش نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده
unevaluated <adj.>	کنترل نشده
unexamined <adj.>	کنترل نشده
uninspected <adj.>	کنترل نشده
untested <adj.>	کنترل نشده
unaudited <adj.>	تایید نشده
unevaluated <adj.>	بررسی نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
unworn	کهنه نشده
unfulfilled	اجرا نشده
unfulfilled	انجام نشده
undisturbed	مختل نشده
uncommitted	تقبل نشده
unearned	کسب نشده
unabridged	تلخیص نشده
unabridged	کوتاه نشده
unconnected	وصل نشده
wound less	زخمی نشده
unchanged	عوض نشده
uncontrolled	مهار نشده
uncontrolled	کنترل نشده
haggard	رام نشده
uncut	بریده نشده
unasked	سوال نشده
unseen	مکشوف نشده
unseen	مشاهده نشده
sightless	دیده نشده
unsung	سروده نشده
unsung	ستایش نشده
unsung	خوانده نشده
unworn	استعمال نشده
unguarded	حراست نشده
unabated	کاسته نشده
unclaimed	مطالبه نشده
uncut	از هم جدا نشده
uncut	قطع نشده
unalloyed	الیاژ نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
unguarded	حساب نشده
roughdry	اطو نشده
undisiplined	تربیت نشده
unexploded	منفجر نشده
unreconstructed	بازسازی نشده
unquestioned	بحث نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
unquestioned	بررسی نشده
unleached	سفید نشده
undirected	هدایت نشده
unbowed	سر کوب نشده
unbacked	رام نشده
unaccomplished	انجام نشده
unaccommodated	فراهم نشده
the date was not specified	نشده بود
tenantless	اشغال نشده
uncircumcised	ختنه نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncoditioned	قطعی نشده
uncoditioned	شرط نشده
undeeded	در سندقید نشده
undefined	تعریف نشده
unlicked	لیسیده نشده
unsought	کاوش نشده
unspotted	ننگین نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
imperforate	منگنه نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
unpublished	چاپ نشده
unsaturate	اشباع نشده
unsaturated	اشباع نشده
unsaved	پس انداز نشده
unset	ثابت نشده
unshod	نعل نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
in quires	صحافی نشده
in sheets	صحافی نشده
unnormalized	هنجار نشده
unquestioned	استنتاق نشده
unpolished	پرداخت نشده
intemerate	بی ناموس نشده
innascible	زایده نشده
inextinct	نیست نشده
unpremediated	تصور نشده
inedited	چاپ نشده
inedited	منتشر نشده
increate	افریده نشده
unpublished	نشر نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
unbidden	دعوت نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	کنترل نشده
undetected	کشف نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
inexact	درست نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	آزمایش نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
untested <adj.>	امتحان نشده
open	واریز نشده
opened	واریز نشده
uncharted	اکتشاف نشده
unverified <adj.>	بررسی نشده
unbroken	رام نشده
unsettled	تصفیه نشده
inviolate	نقض نشده
unverified <adj.>	تایید نشده
unevaluated <adj.>	بازرسی نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
unfinished	تمام نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
unchecked <adj.>	ممیزی نشده
unissued <adj.>	منتشر نشده
unevaluated <adj.>	ممیزی نشده
savaged	رام نشده
uncounted	شمرده نشده
unexamined <adj.>	ممیزی نشده
untested <adj.>	ممیزی نشده
uninspected <adj.>	ممیزی نشده
unread	خوانده نشده