English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
soloist خلبان تک پرواز
soloists خلبان تک پرواز
Other Matches
copilot کمک خلبان خلبان دوم
inflight reliability تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight coordination هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
sortie پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sorties پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runways راه پرواز باند پرواز
runway راه پرواز باند پرواز
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
fly boy خلبان
piloted خلبان
pilots خلبان
pilotless بی خلبان
aeronaut خلبان
pilot خلبان
aviator خلبان
aivatrix خلبان زن
aviators خلبان
beep هواپیمای بی خلبان
droning هواپیمای بی خلبان
compilot کمک خلبان
drones هواپیمای بی خلبان
automatic pilots خلبان اتوماتیک
automatic pilot خلبان اتوماتیک
beeps هواپیمای بی خلبان
droned هواپیمای بی خلبان
drone هواپیمای بی خلبان
co pilot کمک خلبان
beeping هواپیمای بی خلبان
beeped هواپیمای بی خلبان
cockpit canopy سایبان خلبان
autopilot خلبان اتوماتیک
nautical خلبان کتاب
co-pilot کمک خلبان
cockpits کابین خلبان
cockpit کابین خلبان
cockpit اطاقک خلبان
cockpits اطاقک خلبان
first pilot خلبان اول
flying officer افسر خلبان
co-pilots کمک خلبان
copilot کمک خلبان
cockpit اطاقک خلبان درهواپیما
army aviator خلبان نیروی زمینی
cockpits اطاقک خلبان درهواپیما
sailplaner خلبان هواپیمای بی موتور
army aviator خلبان هوانیروز نیروزفر
aces خلبان ماهر و متهور
ace خلبان ماهر و متهور
fury نوعی جت تک موتوره و تک خلبان
pilot's trace کالک دستی خلبان
unattended به طور خودکار بی خلبان
beacon flight پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
test pilots خلبان ازمایش کننده هواپیما
test pilot خلبان ازمایش کننده هواپیما
drone antisubmarine helicopter هلی کوپتر بی خلبان ضدزیردریایی
kamikaze خلبان ازجان گذشته ژاپنی
pilot's trace کالک راهنمای خلبان هواپیما
pilots خلبان هواپیما راننده کشتی
pilot خلبان هواپیما راننده کشتی
piloted خلبان هواپیما راننده کشتی
autopilot [A/P] خلبان اتوماتیک [حمل و نقل هوایی]
automatic pilot [A/P] خلبان خودکار [حمل و نقل هوایی]
autopilot [A/P] خلبان خودکار [حمل و نقل هوایی]
automatic pilot [A/P] خلبان اتوماتیک [حمل و نقل هوایی]
How can I make such pilot چگونه میتوانم با خلبان جمله بسازم
sky surfer هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
hand glider هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
clamshell کاناپه خلبان که از جلو یاعقب لولا شده
helicopter pilot خلبان هلیکوپتر [شغل] [حمل و نقل هوایی]
helicopter pilot خلبان چرخبال [شغل] [حمل و نقل هوایی]
decision altitude ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
decision height حداکثر ارتفاع مسیر فرودهواپیمای بی خلبان از سطح زمین
standing wave موج نوساندار هوا که در اوج خلبان از ان استفاده میکند
astrodome گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
wingman خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
artificial horizon یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
cartridge actuated device وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
wobble pump پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
drone خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droning خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
cabin pressure altimeter ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
ceiling حد پرواز
ceilings حد پرواز
flight پرواز
sortie پرواز
sorties پرواز
trips پرواز
tripped پرواز
trip پرواز
night flying پرواز
night flying شب پرواز کن
fly پرواز
flying پرواز
blast-off پرواز
blast off پرواز
flight decks پل پرواز
flight deck پل پرواز
flight line خط پرواز
flightless بی پرواز
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
skipper فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippered فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippering فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
skippers فرمانده دسته نظامی فرمانده یا خلبان هواپیما کاپیتان
pressure breathing تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
flying ground میدان پرواز
flying shot تیر سر پرواز
flying officer افسر پرواز
instrument flight پرواز کور
free flight پرواز ازاد
flight manual دستورالعمل پرواز
flyable قابل پرواز
flight navigator هدایتگر پرواز
flight operations عملیات پرواز
flightworthy قابل پرواز
flege قابل پرواز
flight leader فرمانده پرواز
flight gear لباس پرواز
flight ration جیره پرواز
flight level سطح پرواز
flight engineer مهندس پرواز
flight platform سکوی پرواز
flight control کنترل پرواز
flight computer کامپیوتر پرواز
flight path مسیر پرواز
flighty deck اطاق پرواز
flight clearance اجازه پرواز
flight level سقف پرواز
flight decks عرشه پرواز
aspirational [British E] <adj.> بلند پرواز
soarer پرواز کننده
preflight قبل از پرواز
post flight بعد از پرواز
path of flight مسیر پرواز
on the wing پرواز کننده
mission ready اماده پرواز
instrument fkight پرواز کور
icarian بلند پرواز
high flying بلند پرواز
sortie reference شماره پرواز
space flight پرواز فضایی
return flight پرواز برگشت
single flight پرواز رفت
in-flight حین پرواز
volitant پرواز کننده
volant پرواز کننده
visual flight پرواز بصری
to take wing پرواز کردن
to take off پرواز کردن
to launch into the air پرواز کردن
take off پرواز کردن
flying speed سرعت پرواز
ceiling سقف پرواز
kite پرواز کردن
flight deck عرشه پرواز
goggling عینک پرواز
air medal نشان پرواز
goggled عینک پرواز
goggle عینک پرواز
ambitious بلند پرواز
high-flying بلند پرواز
altivolant بلند پرواز
runways باند پرواز
runways خیابان پرواز
aviate پرواز کردن
kites پرواز کردن
helm سکان پرواز
helms سکان پرواز
ceilings سقف پرواز
scampers پرواز سریع
scampering پرواز سریع
scampered پرواز سریع
flying پرواز کننده
scamper پرواز سریع
fly پرواز کردن
flypasts پرواز در ارتفاع کم
flypast پرواز در ارتفاع کم
flybys پرواز در ارتفاع کم
flyby پرواز در ارتفاع کم
administrative flight پرواز اداری
combat available اماده به پرواز
runway باند پرواز
runway خیابان پرواز
winging پرواز پرش
blood agent مدت پرواز
flight پرواز کردن
wing پرواز پرش
dead reckonning پرواز کور
flight مسیر پرواز
cruising altitude ارتفاع پرواز
fly پرواز کردن پریدن
low level سقف پرواز کوتاه
fly پراندن پرواز دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com