Dictiornary-Farsi | خمپاره مبنا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 97 (6 milliseconds)

English	Persian
base mortar	خمپاره مبنا


Other Matches

deflection board	طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
mortars	خمپاره
counter mortar	ضد خمپاره
motar	خمپاره
mortar	خمپاره
spades	قنداق خمپاره
mortar	خمپاره انداز
sqid	خمپاره ضد زیردریایی
mortars	خمپاره انداز
howitzer	خمپاره انداز
spade	قنداق خمپاره
mortars	هاون داروسازی خمپاره
mortar	هاون داروسازی خمپاره
counter mortar	اتش ضد خمپاره انداز
whizzbang	خمپاره سریع الانفجار
whizbang	خمپاره سریع الانفجار
howtar	خمپاره انداز 701 میلی متری سنگین
grade line	خط مبنا
datum line	خط مبنا
base line	خط مبنا
radix	مبنا
datum	مبنا
benchmarks	مبنا
benchmark	مبنا
basis	مبنا
datum deck	پل مبنا
datum plane	افق مبنا
bottom plate	صفحه مبنا
datum	سطح مبنا
basic load	بار مبنا
basing rate	نرخ مبنا
basis price	قیمت مبنا
bench mark	نشانه مبنا
chart base	چارت مبنا
design speed	سرعت مبنا
reference piece	توپ مبنا
reference phase	فاز مبنا
reference electrode	الکترود مبنا
foundation	پایه مبنا
reference cell	پیل مبنا
radix point	نقطه مبنا
radix complement	مکمل مبنا
outline plan	طرح مبنا
flash color	رنگ مبنا
flat paint	رنگ مبنا
reference point	نقطه مبنا
basic capacity	گنجایش مبنا
basis	مبنا بنیاد
base number	عدد مبنا
base map	نقشه مبنا
base rates	تعرفه مبنا
base camp	پایگاه مبنا
base address	آدرس مبنا
range	منحنی مبنا
base rates	نرخ مبنا
base rate	نرخ مبنا
base rate	تعرفه مبنا
ranges	منحنی مبنا
ranged	منحنی مبنا
base peak	پیک مبنا
base period	زمان مبنا
base unit	یکان مبنا
base mortar	قبضه مبنا
base speed	سرعت مبنا
base piece	توپ مبنا
basic price	قیمت مبنا
base price	قیمت مبنا
base piece	قبضه مبنا
base point	نقطه مبنا
ranges	تغییر کردن خط مبنا
base stock control	کنترل موجودی مبنا
ranged	تغییر کردن خط مبنا
range	تغییر کردن خط مبنا
absolute paths	مسیر نسبت به یک مبنا
base line end station	ایستگاه انتهایی خط مبنا
base symbol	علایم قراردادی مبنا
elevations	تراز از سطح مبنا
elevation	تراز از سطح مبنا
mixed radix notation	نشان گذاری امیخته مبنا
reference line	خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
base circle	هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
rise and fall	تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
mortar report	گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
sanctuaries	منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary	منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
plene administravit	بر این مبنا که اموال متوفی مستغرق دیونش شده است و دیگر چیزی باقی نمانده است
reference datum	سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
test piece	توپ مبنا یا توپ نمونه درخصلت یابی
base section	رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
reciprocal agreement	قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
hex	سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
hexadecimal notation	سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
base depot	امادگاه واقع در پایگاه امادگاه مبنا
basic ration	جیره مقدماتی جیره مبنا
altitude height	سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
cellular unit	یکان قسمت به قسمت یکان مبنا