Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
lordosis
خمیدگی ستون فقرات
Other Matches
backbone
ستون فقرات
spinal column
ستون فقرات
spinal columns
ستون فقرات
pott's disease
سل ستون فقرات
backbones
ستون فقرات
spines
ستون فقرات
keels
ستون فقرات
vertebral column
ستون فقرات
keel
ستون فقرات
spine
ستون فقرات
rachis
ستون فقرات
invertebrate
بدون ستون فقرات
spineless
بدون ستون فقرات
ridge bone
ستون فقرات پشت
spinal canal
مجرای ستون فقرات
vertebration
تشکیل ستون فقرات
transverse process
زائده جانبی ستون فقرات
spiculum
سیخک شبیه ستون فقرات
spine
ستون فقرات مهرههای پشت
achordata
جانوران فاقد ستون فقرات
swayback
قوس وفرورفتگی ستون فقرات
backlogs
ستون فقرات تقویت کننده
backlog
ستون فقرات تقویت کننده
spines
ستون فقرات مهرههای پشت
chiropractic
فن ماساژ وجابجا کردن ستون فقرات
lordosis
انحنای زیاد ستون فقرات بطرف جلو
acentrous
فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
occupational disease
امراض شغلی
[نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
batter
خمیدگی خمیدگی پیداکردن باخمیرپوشاندن
batters
خمیدگی خمیدگی پیداکردن باخمیرپوشاندن
pilaster
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
herma
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
blocked
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
columna rostrata
[ستون های توسکانی با پایه ستون]
there is many a slip between the cup and the lip
<proverb>
از این ستون به آن ستون فرج است
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
cells
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
band of shaft
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
from pillar to post
از این ستون بان ستون
angle-leaf
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
looped
خمیدگی
aclinic
بی خمیدگی
loop
خمیدگی
beam deflection
خمیدگی
bent
خمیدگی خم
curvature
خمیدگی
pulling
خمیدگی
bending
خمیدگی
sag
خمیدگی
riffling
خمیدگی
sagged
خمیدگی
stoop
خمیدگی
stooped
خمیدگی
stooping
خمیدگی
stoops
خمیدگی
sags
خمیدگی
riffle
خمیدگی
camber
خمیدگی
loops
خمیدگی
riffles
خمیدگی
riffled
خمیدگی
flexure
خمیدگی
trepan
خمیدگی
incurve
خمیدگی
introflexion
خمیدگی
inturn
خمیدگی
nutation
خمیدگی
deflection
خمیدگی
deflections
خمیدگی
recumbency
خمیدگی
cambers
خمیدگی
flexion
خمیدگی
resupination
خمیدگی
torility
خمیدگی
flection
خمیدگی
trail formation
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
cadre strength column
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
inflexions
خم سازی خمیدگی
rakes
خمیدگی شیب
inflections
خم سازی خمیدگی
rake
خمیدگی شیب
offsetting
چین خمیدگی
offset
چین خمیدگی
curvature of space-time
خمیدگی فضازمان
inflection
خم سازی خمیدگی
raking
خمیدگی شیب
radius of curvature
شعاع خمیدگی
tucks
خمیدگی بدن
bend
زانویه خمیدگی
tucking
خمیدگی بدن
tuck
خمیدگی بدن
inflexion
خم سازی خمیدگی
flexture action
اثر خمیدگی
electron diffraction
خمیدگی الکترون
centre of crest circle
مرکز خمیدگی
pliability
قابلیت خمیدگی
curvature of space
خمیدگی فضا
deflection of cantilever beam
خمیدگی در تیراهن ازاد
arch center for crest
مرکز خمیدگی ستیغ
bend
شرایط خمیدگی زانویی
curvature
خمیدگی
[ریاضی]
[فیزیک]
camber
قوزیا خمیدگی اندک
crankle
خمیدگی پیچ وخم
incurvation
خمیدگی سوی درون
cambers
قوزیا خمیدگی اندک
inclining
خمیدگی بجلو و پایین
point of contraflexion
نقطه تغییر خمیدگی
piled
ستون ستون لنگرگاه
pile
ستون ستون لنگرگاه
outcurve
انحنا یا خمیدگی بطرف خارج
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
bubble cap plate column
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
socle
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
barbette
ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
bubble tray column
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
buckles
زانو شدن خمیدگی زانو
buckled
زانو شدن خمیدگی زانو
buckle
زانو شدن خمیدگی زانو
bars
ستون
columns
ستون ها
column
ستون
overhead
سر ستون
file
ستون
strut
ستون
struts
ستون
pillars
ستون
bar
ستون
stapling
ستون
pile
ستون
piled
ستون پل
piled
ستون
stud
ستون
shaft
ستون
shafts
ستون
pillar
ستون
strutted
ستون
astylar
بی ستون
piers
ستون
pier
ستون
cantilever bridge
ستون پل
column base
ته ستون
column by column
ستون به ستون
indian or single file
ستون یک
columnar
در ستون ها
filed
ستون
jambs
ستون
fasciculus gracilis
ستون گل
army corpa
ستون
hypophyge
پا ستون
stanchion
ستون
posts
ستون
posted
ستون
staple
ستون
stapled
ستون
single file
به ستون یک
post-
ستون
post
ستون
single file
ستون یک
escape
ستون
acantha
ستون
indian file
ستون یک
acroter
پا ستون
acroterion
پا ستون
beam
ستون
column
ستون
columns
ستون
plinths
ته ستون
pile
ستون پل
beams
ستون
plinth
ته ستون
acroterium
پا ستون
jamb
ستون
close column
ستون بسته
columns
ستون نظامی
architrave
گچبری سر ستون
column cover
پوشش ستون
close column
ستون جمع
column base
پایه ستون
arc boutant
ستون قوسی
column ways
راهنمای ستون
applied
توکار ستون
column head
بار ستون
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com