Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (8 milliseconds)
English
Persian
oakum
خمیر بتونه
Other Matches
fillers
بتونه
putty
بتونه
gesso
بتونه
sealings
بتونه ها
spackle
بتونه
painter's putty
بتونه
seals
بتونه
filler
بتونه
glazing compound
بتونه
oakum
بتونه
seal
بتونه
came
بتونه سربی
clearcole
چسب بتونه
spackle
بتونه نقاشی
filling
بتونه خاکریزی
fillings
بتونه خاکریزی
sealings
بتونه اب بندی
priming
بتونه کاری
paste wood filler
بتونه چوب
putty
بتونه کردن
caulking
بتونه کاری
caulker
بتونه کار
clairecelle
چسب بتونه
front putty
بتونه جلو
calk
بتونه کاری
putty
بتونه اب بندی
mastic
نوعی بتونه یاچسب
calker
بتونه کاری کردن
caulking gun
تلمبه بتونه زنی
caulk
بتونه گیری کردن
glazing compound
بتونه شیشه بری
primer
مبادی اولیه بتونه
glazier's putty
بتونه شیشه بری
gesso
سطح پوشیده از بتونه
sealer
بتونه یااستری رنگ
sealant
وسیله بتونه کاری
spackle
بتونه کاری کردن
primers
مبادی اولیه بتونه
puttier
بتونه کار شیشه
pasted
خمیر
pastes
خمیر
pasting
خمیر
paste
خمیر
mush
خمیر
unguent
خمیر
pulp
خمیر
duff
خمیر
dough
خمیر
scrim
پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
matzoh
خمیر فطیر
commutator compound
خمیر جابجاگر
dentifrice
خمیر دندان
levigate
خمیر کردن
sour dough
خمیر ترش
cement paste
خمیر سیمان
carton-pierre
خمیر کاغذ
knead clay by hand
خمیر کردن
lime paste
خمیر اهک
impaste
خمیر گرفتن
malax
خمیر کردن
malaxate
خمیر کردن
impaste
خمیر کردن
matzo
خمیر فطیر
papier mache
خمیر کاغذ
puff paste
خمیر پف دار
soden
خمیر سست
sourdough
خمیر ترش
wood pulp
خمیر چوپ
knead
خمیر کردن
leaven
خمیر مایه
leaven
خمیر ترش
leavening
خمیر مایه
kneads
خمیر کردن
kneading
خمیر کردن
leavening
خمیر ترش
kneaded
خمیر کردن
leavens
خمیر مایه
leavens
خمیر ترش
masticating
خمیر کردن
masticates
خمیر کردن
masticated
خمیر کردن
masticate
خمیر کردن
mush
خمیر نرم
toothpaste
خمیر دندان
tooth paste
خمیر دندان
wood pulp
خمیر چوب
tempers
خمیر کردن
temper
خمیر کردن
pap
خمیر نرم
toothpastes
خمیر دندان
tempered
خمیر کردن
batters
خراب کردن خمیر
batter
خراب کردن خمیر
pulp
جسم خمیر مانند
saturated soil paste
خمیر خاک اشباع
mash
خمیر کردن شیفتن
mashing
خمیر کردن شیفتن
mashes
خمیر کردن شیفتن
mashed
خمیر کردن شیفتن
peanut butter
خمیر بادام زمینی
phyllo (pastry)
خمیر هزارلا
[غذا و آشپزخانه]
flaky pastry
خمیر هزارلا
[غذا و آشپزخانه]
plasters
خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
plaster
خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
pulpwood
خمیر چوب مخصوص کاغذسازی
puff paste
خمیر هزارلا
[غذا و آشپزخانه]
puff pastry
خمیر ورقه ای
[غذا و آشپزخانه]
flaky pastry
خمیر ورقه ای
[غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry)
خمیر ورقه ای
[غذا و آشپزخانه]
magma
خمیر مواد معدنی یا الی
puff paste
خمیر ورقه ای
[غذا و آشپزخانه]
puff pastry
خمیر هزارلا
[غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry)
خمیر هزار برگ
[غذا و آشپزخانه]
puff pastry
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
puff paste
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry)
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
flaky pastry
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
puff pastry
خمیر هزار برگ
[غذا و آشپزخانه]
puff paste
خمیر هزار برگ
[غذا و آشپزخانه]
flaky pastry
خمیر هزار برگ
[غذا و آشپزخانه]
frit
خمیر شیشه وچینی سازی گداختن
pate de foie gras
خمیر چربی جگر غاز ودنبلان
moulding board
تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
pasty
خمیر مانند کلوچه قیمه دار
pasties
خمیر مانند کلوچه قیمه دار
primming
بتونه کاری کردن راه انداختن موتور یا گرم کردن ان
doughface
دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
library paste
نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
tar down
بتونه مالی کردن مسدود کردن سوراخها
bread-board
تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
bread-boards
تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
primes
تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
prime
تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
primed
تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
strudel
ورقه نازک خمیر پخته که لوله شده و لای ان شیرینی باشد
clobbers
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobber
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
calk
بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
came
میله سربی بتونه سربی
mashed
خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mashes
خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mashing
خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mash
خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
tempers
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
درست ساختن درست خمیر کردن
temper
درست ساختن درست خمیر کردن
pasting
چسب زدن به خمیر زدن
pastes
چسب زدن به خمیر زدن
pasted
چسب زدن به خمیر زدن
paste
چسب زدن به خمیر زدن
ro rub up
خمیر کردن پرداخت کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com