Dictiornary-Farsi | خمیر دندان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (9 milliseconds)

English	Persian
tooth paste	خمیر دندان
toothpaste	خمیر دندان
toothpastes	خمیر دندان
dentifrice	خمیر دندان


Other Matches

tusk	دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusks	دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
dentin	عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth bleaching	سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
tooth whitening	سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
pulpa	مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dentine	عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp	پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp	مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
pulpa	پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
toothaches	دندان درد ها [دندان پزشکی]
tooth decay	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
odontodynia	دندان درد [دندان پزشکی]
dental decay [Caries dentium]	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
dental caries	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
pain in tooth	دندان درد [دندان پزشکی]
cavities	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
odontogenic pain	دندان درد [دندان پزشکی]
dental filling	ترمیم دندان [دندان پزشکی]
dental restoration	ترمیم دندان [دندان پزشکی]
dental filling	پرکردن دندان [دندان پزشکی]
dental restoration	پرکردن دندان [دندان پزشکی]
caries	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
toothache {sg}	دندان درد [دندان پزشکی]
dental pain	دندان درد [دندان پزشکی]
odontology	دندان شناسی دندان پزشکی
gam	دندان گراز یا دندان کج دهان
tooth pick	خلال دندان دندان کاو
tooth pain	دندان درد [دندان پزشکی]
toothache	دندان درد [دندان پزشکی]
odontalgia	دندان درد [دندان پزشکی]
dentalgia	دندان درد [دندان پزشکی]
mush	خمیر
dough	خمیر
unguent	خمیر
pulp	خمیر
pasting	خمیر
paste	خمیر
duff	خمیر
pasted	خمیر
pastes	خمیر
kneaded	خمیر کردن
papier mache	خمیر کاغذ
oakum	خمیر بتونه
matzoh	خمیر فطیر
matzo	خمیر فطیر
malaxate	خمیر کردن
malax	خمیر کردن
impaste	خمیر کردن
impaste	خمیر گرفتن
lime paste	خمیر اهک
levigate	خمیر کردن
knead	خمیر کردن
puff paste	خمیر پف دار
kneads	خمیر کردن
carton-pierre	خمیر کاغذ
kneading	خمیر کردن
cement paste	خمیر سیمان
commutator compound	خمیر جابجاگر
knead clay by hand	خمیر کردن
soden	خمیر سست
sourdough	خمیر ترش
leavens	خمیر مایه
masticating	خمیر کردن
masticates	خمیر کردن
wood pulp	خمیر چوپ
sour dough	خمیر ترش
tempers	خمیر کردن
tempered	خمیر کردن
pap	خمیر نرم
temper	خمیر کردن
wood pulp	خمیر چوب
masticated	خمیر کردن
masticate	خمیر کردن
leavens	خمیر ترش
leavening	خمیر ترش
leavening	خمیر مایه
leaven	خمیر ترش
leaven	خمیر مایه
mush	خمیر نرم
saturated soil paste	خمیر خاک اشباع
peanut butter	خمیر بادام زمینی
mash	خمیر کردن شیفتن
mashed	خمیر کردن شیفتن
batters	خراب کردن خمیر
mashes	خمیر کردن شیفتن
pulp	جسم خمیر مانند
batter	خراب کردن خمیر
mashing	خمیر کردن شیفتن
puff pastry	خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
puff paste	خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
pulpwood	خمیر چوب مخصوص کاغذسازی
phyllo (pastry)	خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
plasters	خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
flaky pastry	خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry)	خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
puff paste	خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
puff pastry	خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
magma	خمیر مواد معدنی یا الی
flaky pastry	خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
plaster	خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
puff pastry	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
moulding board	تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
pasties	خمیر مانند کلوچه قیمه دار
puff paste	خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
puff pastry	خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
pasty	خمیر مانند کلوچه قیمه دار
phyllo (pastry)	خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
puff paste	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
pate de foie gras	خمیر چربی جگر غاز ودنبلان
frit	خمیر شیشه وچینی سازی گداختن
flaky pastry	خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry)	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
doughface	دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
library paste	نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
bread-board	تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
bread-boards	تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
clobber	خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered	خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering	خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbers	خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
strudel	ورقه نازک خمیر پخته که لوله شده و لای ان شیرینی باشد
toothless	بی دندان
fangless	بی دندان
edentulous	بی دندان
tooth	دندان
gam	دندان
dessert	دندان مز
desserts	دندان مز
toothsome	دندان مز
curvidentate	کج دندان
odontiasis	دندان در اوری
odontic	وابسته به دندان
odontitis	اماس دندان
odontocete	دندان دار
odontogeny	پیدایش دندان
odontography	شرح دندان
odontoid	مانند دندان
latidentate	پهن دندان
cheek tooth	دندان آسیاب
odontalgia	دندان درد
back tooth	دندان آسیاب
microdont	خرد دندان
mouthguard	محافظ دندان
multidentate	بسیار دندان
odontologist	دندان شناس
odontology	مبحث دندان
sharp toothed	تیز دندان
snaggletooth	دندان بد شکل
snaggletooth	دندان بی قاعده
To pull out ( extract ) atooth .	دندان کشیدن
To have a tooth fI'lled.	دندان پر کردن
To have a tooth fI'lled.	دندان پرکردن
teeth grinding	دندان قرچه
teeth of armature	دندان ارمیچر
the crown of the teeth	دندان بیرونی
toothpowders	پودر دندان
toothpowders	گرد دندان
toothpowder	پودر دندان
tooth powder	گرد دندان
sharp fanged	تیز دندان
sectorial	دندان اسیاب
odontoma	ورم دندان
peg tooth	دندان ناب
permanent tooth	دندان دائمی
pontic	دندان مصنوعی
prothesis	دندان یا عضومصنوعی
pyorrhea	چرک دندان
pyorrhoea	چرک دندان
pyorrhoea alveolaris	چرک دندان
saber toothed	دندان شمشیری
toothpowder	گرد دندان
dentiparous	دندان اور
crenated	دندان موشی
toothpicks	خلال دندان
toothpicks	دندان کاو
crenate	دندان موشی
cutter	دندان پیش
greedier	دندان گرد
cutters	دندان پیش
peck	دندان زدن
pecked	دندان زدن
chisel tooth	دندان پیشه
toothpick	دندان کاو
cuspid	دندان نیش
dentine	عاج دندان
dentin	عاج دندان
dentifrice	گرد دندان
wisdom teeth	دندان عقل
wisdom tooth	دندان عقل
denticle	دندان کوچک
dental clinic	دندان پزشکی
toothpick	خلال دندان
cuspid	دندان انیاب
pecking	دندان زدن
pecks	دندان زدن