Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 167 (9 milliseconds)
English	Persian
flaky pastry	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry)	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
puff paste	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
puff pastry	خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
Other Matches
afcet	la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
French	: فرانسوی
french chalk	گچ فرانسوی
gallican	فرانسوی
frenchwoman	زن فرانسوی
Gallic	فرانسوی
the french	فرانسوی ها
French	فرانسوی کردن
huguenot	پروتستان فرانسوی
Frenchmen	مرد فرانسوی
Frenchman	مرد فرانسوی
frenchification	فرانسوی شدن
hotel-Dieu	بیمارستان فرانسوی
lycee	دبیرستان فرانسوی
frenchy	فرانسوی ماب
gallicism	فرانسوی مابی
huguenot	فرانسوی پروتستان
gallomaniac	دیوانه فرانسوی مابی
french onion soup	سوپ پیاز فرانسوی
balking billiard	بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
normal opening	گشایش نرمال یا فرانسوی
French dressing	چاشنی سالاد فرانسوی
grisette	دختر کارگر فرانسوی
houdan	مرغ کاکلی فرانسوی
gallomania	جنون فرانسوی مابی
gallicize	فرانسوی ماب شدن
gallicize	فرانسوی ماب کردن
french pastry	شیرینی اردینه فرانسوی
French Order	سبک معماری فرانسوی
french defence	دفاع فرانسوی شطرنج
frenchify	فرانسوی ماب شدن
gavote	نوعی رقص سریع فرانسوی
split	وزنه برداری یکضرب فرانسوی
gavotte	نوعی رقص سریع فرانسوی
chateau	شاتو [کاخ یا قلعه فرانسوی]
burn variation	واریاسیون برن در دفاع فرانسوی
gaul	اهل کشور باستانی گل فرانسوی
gallicism	اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
blancmange	یک نوع کیک سفید فرانسوی
She is French on her fathers on her fathers side.	از طرف پدر فرانسوی است
Joyedevivre	لذت فراوان زندگی [ریشه فرانسوی]
entac	موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
advance variation	واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
winawer variation	واریاسیون ویناور در دفاع فرانسوی شطرنج
anderssen attack	حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
He was every inch a frenchman.	اویک فرانسوی تمام عیار بود
alekhine chatard attack	حمله الخین- شاتار در دفاع فرانسوی شطرنج
franco baenoni defence	دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
franco indian defence	دفاع هندی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
milner bary gambit	گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
zouave	یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
anglo-chinois	[واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
By [In] comparison with the French, the British eat far less fish.	در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
Liberty	[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
pasted	خمیر
mush	خمیر
pastes	خمیر
duff	خمیر
dough	خمیر
unguent	خمیر
pasting	خمیر
pulp	خمیر
paste	خمیر
Lous quatorze	[سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
oakum	خمیر بتونه
papier mache	خمیر کاغذ
impaste	خمیر کردن
sour dough	خمیر ترش
puff paste	خمیر پف دار
sourdough	خمیر ترش
matzoh	خمیر فطیر
levigate	خمیر کردن
lime paste	خمیر اهک
soden	خمیر سست
malax	خمیر کردن
carton-pierre	خمیر کاغذ
malaxate	خمیر کردن
matzo	خمیر فطیر
impaste	خمیر گرفتن
knead clay by hand	خمیر کردن
leaven	خمیر مایه
toothpastes	خمیر دندان
toothpaste	خمیر دندان
tooth paste	خمیر دندان
temper	خمیر کردن
tempered	خمیر کردن
kneads	خمیر کردن
kneading	خمیر کردن
kneaded	خمیر کردن
knead	خمیر کردن
masticating	خمیر کردن
masticates	خمیر کردن
masticated	خمیر کردن
masticate	خمیر کردن
leavens	خمیر مایه
leavening	خمیر ترش
leavening	خمیر مایه
leaven	خمیر ترش
tempers	خمیر کردن
leavens	خمیر ترش
pap	خمیر نرم
cement paste	خمیر سیمان
commutator compound	خمیر جابجاگر
wood pulp	خمیر چوب
mush	خمیر نرم
dentifrice	خمیر دندان
wood pulp	خمیر چوپ
Aioli	[سسی فرانسوی تشکیل شده از روغن زیتون، تخم مرغ و سیر]
Lous quinze	[سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
pulp	جسم خمیر مانند
mashing	خمیر کردن شیفتن
batter	خراب کردن خمیر
mashes	خمیر کردن شیفتن
peanut butter	خمیر بادام زمینی
mashed	خمیر کردن شیفتن
saturated soil paste	خمیر خاک اشباع
mash	خمیر کردن شیفتن
batters	خراب کردن خمیر
three cushion billiards	بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
puff pastry	خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
puff pastry	خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
flaky pastry	خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry)	خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
plaster	خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
phyllo (pastry)	خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
puff paste	خمیر ورقه ای [غذا و آشپزخانه]
puff paste	خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
plasters	خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
flaky pastry	خمیر هزارلا [غذا و آشپزخانه]
magma	خمیر مواد معدنی یا الی
pulpwood	خمیر چوب مخصوص کاغذسازی
moulding board	تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
phyllo (pastry)	خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
puff paste	خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
puff pastry	خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
frit	خمیر شیشه وچینی سازی گداختن
pate de foie gras	خمیر چربی جگر غاز ودنبلان
flaky pastry	خمیر هزار برگ [غذا و آشپزخانه]
pasty	خمیر مانند کلوچه قیمه دار
pasties	خمیر مانند کلوچه قیمه دار
physiocrats	اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
doughface	دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
library paste	نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
bread-board	تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
bread-boards	تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
clobbers	خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered	خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering	خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
strudel	ورقه نازک خمیر پخته که لوله شده و لای ان شیرینی باشد
clobber	خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
rubinstein variation	واریاسیون روبنشتاین دربازی چهار اسب در دفاع فرانسوی دردفاع نیمزو هندی و دردفاع تاراش
mashes	خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mashing	خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mash	خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
mashed	خمیر نرم خوراک همه چیز درهم درهم وبرهمی
tempers	درست ساختن درست خمیر کردن
temper	درست ساختن درست خمیر کردن
tempered	درست ساختن درست خمیر کردن
pasting	چسب زدن به خمیر زدن
pasted	چسب زدن به خمیر زدن
pastes	چسب زدن به خمیر زدن
ro rub up	خمیر کردن پرداخت کردن
paste	چسب زدن به خمیر زدن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com