English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (39 milliseconds)
English Persian
siesta خواب بعدازفهر کردن
siestas خواب بعدازفهر کردن
Other Matches
afternoon بعدازفهر
afternoons بعدازفهر
matinee نمایش یا برنامه یاجشن بعدازفهر
matinees نمایش یا برنامه یاجشن بعدازفهر
matinTes نمایش یا برنامه یاجشن بعدازفهر
somnambulist کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
the early bird catches the worm <proverb> کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
night gown جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
narcolepsy حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
hypnoidal نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoid نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
mafrash مفرش [واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
morpheus الهه خواب خواب پرور
somnific خواب اور خواب الود
dogsleep خواب زودبر خواب دروغی
hypnagogic خواب اور خواب کننده
hypnogogic خواب اور خواب کننده
dreamier خواب مانند خواب الود
dreamiest خواب مانند خواب الود
dreamy خواب مانند خواب الود
to put to bed خواب کردن
to lull to sleep خواب کردن
sopite خواب کردن
to rock to sleep خواب کردن
wakes از خواب بیدار کردن رد پا
hypnotizing بطورمصنوعی خواب کردن
hypnotizing خواب هیپنوتیزم کردن
waked از خواب بیدار کردن رد پا
hypnotised بطورمصنوعی خواب کردن
hypnotised خواب هیپنوتیزم کردن
get off to sleep خواب کردن خواباندن
hypnotized خواب هیپنوتیزم کردن
to charm asleep با افسون خواب کردن
hypnotizes بطورمصنوعی خواب کردن
hypnotises بطورمصنوعی خواب کردن
hypnotises خواب هیپنوتیزم کردن
to break the sleep از خواب بیخواب کردن
hypnotizes خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotized بطورمصنوعی خواب کردن
hypnotize بطورمصنوعی خواب کردن
drowse خواب الود کردن
drowses خواب الود کردن
drowsing خواب الود کردن
hypnotize خواب هیپنوتیزم کردن
drowsed خواب الود کردن
hypnotising بطورمصنوعی خواب کردن
hypnotising خواب هیپنوتیزم کردن
wake از خواب بیدار کردن رد پا
rise از خواب برخاستن طغیان کردن
rises از خواب برخاستن طغیان کردن
night dress جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
drowze چرت زدن خواب الود کردن
maunder بطور خواب الود وسرگردان حرکت کردن
He is fast asleep. خواب خواب است
to have pins and needles مور مور کردن [در اثر خواب رفتگی]
shut-eye خواب
post dormitum پس خواب
dreamed خواب
noctambulation خواب
noctambulism خواب
sleeps خواب
dreaming خواب
naps خواب
dreams خواب
napping خواب
watchfulness بی خواب
sleeping خواب
bedfellows هم خواب
bedfellow هم خواب
nap خواب
sleepless بی خواب
asleep خواب
sleep خواب
floor gully کف خواب
isocline هم خواب
dream خواب
napped خواب
narcosis خواب شیمیایی
nap خواب نیمروز
dreamlike خواب مانند
narcitic خواب اور
napping خواب نیمروز
napped خواب نیمروز
narcolepsy حمله خواب
pajama لباس خواب
plushy خواب دار
terraces بهار خواب
terrace بهار خواب
sleepers خواب رونده
sleeper خواب رونده
siesta خواب نیمروز
uprise از خواب برخاستن
hypnosis خواب هیپنوتیزم
hypnosis خواب در اثرتلقین
antihypnotic خواب شکن
hypnosis خواب مصنوعی
Beauty sleep . خواب ناز
siestas خواب نیمروز
silent hours ساعات خواب
lays خواب طناب
naps خواب نیمروز
plushiest خواب دار
plushier خواب دار
steeped in slumber مست خواب
drowsy خواب الود
drowsiest خواب الود
drowsier خواب الود
an interpreter of dreams خواب تعبیر کن
lay خواب طناب
drowsihead سنگینی خواب
somnambulistic خواب گرد
somnifacient خواب اور
watchful بی خواب دقیق
somnifacient خواب الود
dortour اتاق خواب
dorter اتاق خواب
somniferous خواب اور
lights out ساعت خواب
somnifugous خواب زدا
night suit جامه خواب
parasomnia نابهنجاری خواب
night robe لباس خواب
opiates خواب اور
fluffs خواب پارچه
fluffing خواب پارچه
drowsihead خواب الودگی
interpretation of a dream تعبیر خواب
beauty sleep خواب اضافی
wool-gathering خواب و خیال
cataplexy خواب حیوانی
somnambulation خواب گردی
noctambulant در خواب راه رو
somnambulism خواب گردی
dreamful خواب مانند
dream reader خواب تعبیرکن
mummy bag کیسه خواب
fluff خواب پارچه
fluffed خواب پارچه
night gown خواب جامه
opiate خواب اور
dogsleep خواب سبک
to fall asleep به خواب رفتن
slumbers خواب سبک
to doze off به خواب رفتن
sopor خواب عمیق
sleepier خواب الود
profound sleep خواب سنگین
pile خواب پارچه
get off to sleep خواب رفتن
somnolence خواب الودگی
paradoxical sleep خواب تناقضی
predormitum پیش خواب
night clothes جامه خواب
to oversleep oneself خواب ماندن
Womens dreams go by contraries. خواب زن چپ است
somnolism خواب مصنوعی
sleepy خواب الود
sleepiest خواب الود
dreamt خواب دیدن
footsack کیسه خواب
piled خواب پارچه
oneirocritic خواب تعبیر کن
hypnotic خواب اور
hypnoid خواب گونه
nightshirt پیراهن خواب
bedding وسایل خواب
hypnoidal خواب گونه
mesmerism خواب مغناطیسی
hypnolepsy حمله خواب
hypnologist خواب شناس
nightlights چراغ خواب
slumberous خواب الود
slumb خواب ژور
the new of dreams عالم خواب
nightshirts پیراهن خواب
soporific خواب الود
drowsiness خواب الودگی
soporific خواب اور
slumberous خواب اور
hypersomnia خواب زدگی
bedroom اطاق خواب
bedrooms اطاق خواب
sleeping room اطاق خواب
hypnagogic خواب اور
hypnic خواب اور
hypnogenesis ایجاد خواب
hypnogenic خواب انگیز
hypnogenic zone ناحیه خواب زا
hypnology خواب شناسی
oversleep خواب ماندن
dreaming خواب دیدن
hypnopompic hallucination توهم پس خواب
dreams خواب دیدن
sleepiness خواب الودی
somnolent خواب الود
hypnos or nus رب النوع خواب
oversleeping خواب ماندن
sleeplike مثل خواب
oversleeps خواب ماندن
sleeplike خواب مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com