English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (4 milliseconds)
English Persian
selves خودشان خودمان
Other Matches
to our muttons برگردیم به موضوع خودمان سر گوسفندهای خودمان
ourself خودمان
us خودمان
ourselves خودمان
themselves خودشان
their خودشان
inter nos در میان خودمان
our مال خودمان
ours مال خودمان
among each other <adv.> میان خودشان
inter se میان خودشان
to mumble [away] to oneself برای خودشان من من کردن
we cannot deceive ourselves خودمان را نمیتوانیم فریب دهیم
We divided the money among ourselves . پول را بین خودمان قسمت
between our selves حرف بین خودمان باشد
to mumble [away] to oneself برای خودشان زیر لب سخن گفتن
Between you , me and the gatepost. Between ourselves . میان خودمان باشد( محرمانه باقی بماند )
cafeteria رستورانی که مشتریها برای خودشان غذا میبرند
cafeterias رستورانی که مشتریها برای خودشان غذا میبرند
We cloced in on the enemy . حلقه محاصره خودمان را روی دشمن تنگ تر کردیم
As the debate unfolds citizens will make up their own minds. در طول بحث شهروند ها خودشان تصمیم خواهند گرفت.
The hotel was home from home . هتل مثل منزل خودمان بود ( راحت وکم تشریفات )
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts. مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
We have problems of our own. ما مشکلات خودمان را داریم. [وقت نداریم به مشکلات شما برسیم]
electrodynamics شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
quasi contract عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com