Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
English
Persian
dictatorship of proletariat
خودکامگی کارگری
Other Matches
autocracy
خودکامگی
absolutism
خودکامگی
dictatorship
خودکامگی
dictatorships
خودکامگی
blue-collar
کارگری
proletarian
کارگری
laboring
کارگری
blue collar
کارگری
trade unions
اتحادیه کارگری
trades unions
اتحادیه کارگری
labor
نیروی کارگری
labor movement
جنبش کارگری
labor movement
نهضت کارگری
labor organization
سازمان کارگری
union
<adj.>
اتحادیه کارگری
union
<adj.>
سندیکای کارگری
trade union
اتحادیه کارگری
labor unions
سندیکای کارگری
labor union
سندیکای کارگری
labor union
اتحادیه کارگری
labor unions
اتحادیه کارگری
jurisdictional dispute
مرکز حل اختلافات کارگری
labor turnover
نقل و انتقال کارگری
nonunion
غیر وابسته بسندیکای کارگری
world federation of trade unions
فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری
dockers
کارگری که کشتی رابارگیری و تخلیه میکند
docker
کارگری که کشتی رابارگیری و تخلیه میکند
closed shops
قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
closed shop
قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
nonunion
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
syndicalism
سیستم اتحادیهای برای تشکیلات کارگری سندیکالیسم
yellow dog contract
قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
casual labour
کارگری که برای حمل و نقل مواد تولیدشده هر چند گاه یکبار به کارگرفته میشود
union shop
مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
strike pay
حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
rattening
محروم کردن کارگر فنی ازابزار کارش به منظورمجبور کردن او به پیوستن به اتحادیه کارگری
labor relations
روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری
picketings
اعضای اتحادیه کارگری که درحال اعتصاب خارج از محل کار خود جمع می شوند تادیگران را نیز به اعتصاب وادارند و نیز خریداران را ازخرید منصرف کنند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com