English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (7 milliseconds)
English Persian
ear خوشه زائده
ears خوشه زائده
Other Matches
run off زائده
uncus زائده
apophysis زائده
run-offs زائده
run-off زائده
excrescent زائده
tabs زائده
tab زائده
anlage زائده
measurement of air pressure زائده
processes زائده
process زائده
dowel زائده
appendixes زائده کوچک
coronoid process زائده منقاری
glands زبانه زائده
gland زبانه زائده
styloid process زائده سهمی
uncinus زائده قلابی
trimming قطع زائده ها
appendix زائده کوچک
trimmings قطع زائده ها
palpus زائده بند بندی
odontoid وابسته به زائده دندانی
mouthpart زائده نزدیک دهان
mastoditis اماس زائده پستانی
lobulate دارای زائده کوچک
cirrate دارای زائده و ضمیمه
trimming cutter قطع کننده زائده ها
winglet زائده بال مانند
sanse serif حروف بدون زائده
thistledwon زائده پر مانند خار
winging بال مانند زائده حبابی
wing بال مانند زائده حبابی
adnexa قسمتهای متصل بهم زائده
appendectomy برداشتن زائده اپاندیس یا اویزه
transverse process زائده جانبی ستون فقرات
metopon قسمت جلوی زائده جلومغز
trimming blade تیغه قطع کننده زائده ها
pterygoid process زائده نازله عظم وتدی
pterygoid process زائده نازله استخوان شب پرهای
trimming tool ابزار ویژه قطع کردن زائده ها
pentadactylate دارای پنج زائده شبیه پنجه
papilla زائده بافتی ریشه پرو موی سر و بدن و امثال ان
ligule زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
virgo خوشه
bunching خوشه
gregarious خوشه خوشه
clump خوشه
clumped خوشه
virginis خوشه
raceme خوشه
rar خوشه
clumps خوشه
grouped <adj.> خوشه ای
clumping خوشه
clusters خوشه
cluster bombs خوشه
cluster bomb خوشه
bunches خوشه
beard خوشه
bunched خوشه
cluster خوشه
beards خوشه
bunch خوشه
oval faced chaser punch قلم خوشه
glomerule خوشه دسته
racemose بشکل خوشه
open cluster خوشه باز
vintager خوشه چین
super cluster ابر خوشه
staller cluster خوشه ستارهای
mealie خوشه ذرت
tuffet کلاله خوشه
mine mooring خوشه مین
racemiform خوشه مانند
globular cluster خوشه کروی
icker خوشه ذرت
clumpy خوشه دار
eared خوشه دار
earing خوشه بندی
gleaning خوشه چینی
galactic cluster خوشه کهکشانی
gleaner خوشه چین
epididymis زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است
spadix خوشه گریبانه دار
cluster bomb خوشه مین خوشهای
open star cluster خوشه باز ستارهای
spicular مانند خوشه کوچک
cluster bombs خوشه مین خوشهای
gleans خوشه چینی کردن
glean خوشه چینی کردن
botryoidal شبیه خوشه انگور
gleaned خوشه چینی کردن
cluster خوشه مین خوشهای
gleanings خوشه چینی کردن
globular cluster خوشه ستارهای کروی
clusters خوشه مین خوشهای
grain ear خوشه دانه [گیاه شناسی]
tucket خوشه نرسیده ذرت هندی
grain head خوشه دانه [گیاه شناسی]
eared خوشه کرده سنبله دار
ear خوشه دار یاگوشدار کردن
botryoidal دارای شکل خوشه انگور
spica الفا- خوشه سماک اعزل
ears خوشه دار یاگوشدار کردن
alpha virginis سماک اعزال الفا- خوشه
married failure عمل نکردن خوشه اتصال مین
sori خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
foxtail یکجورعلف که درسران خوشه هایی ماننددم روباه دارد
ears هرالتی شبیه گوش یا مثل دسته کوزه خوشه
glomerule خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
ear هرالتی شبیه گوش یا مثل دسته کوزه خوشه
grape shot گلولههای بهم چسبیده چون خوشه انگورکه یکباردرتوپ گذارند
lobation قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
cluster bomb کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bombs کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
clusters کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
wing پره زائده پره دار
winging پره زائده پره دار
ear خوشه [بخشی از ساقه گیاه غلاتی] [گیاه شناسی]
bunch دسته کردن خوشه کردن
cluster جمع کردن خوشه کردن
clusters جمع کردن خوشه کردن
bunches دسته کردن خوشه کردن
bunching دسته کردن خوشه کردن
bunched دسته کردن خوشه کردن
cluster bomb جمع کردن خوشه کردن
cluster bombs جمع کردن خوشه کردن
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com