English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (3 milliseconds)
English Persian
meekness خونسردی ونرمی
Other Matches
hi fi بابهترین درجه ملیمت ونرمی
He has a glib(persuasive)tongue. زبان چرب ونرمی دارد
indifference خونسردی
phlegm خونسردی
coolness خونسردی
composure خونسردی
self-possession خونسردی
ckoke up از کف دادن خونسردی
poikilothermism خونسردی جانور
ice خونسردی و بی اعتنایی
unconcern عدم علاقه خونسردی
indifferently از روی خونسردی یا بی علاقگی
keep cold خونسردی خود را حفظ کردن
boil [خونسردی خود را از دست دادن]
to lose one's temper متین بودن خونسردی نشان دادن
To kI'll someone in cold blood. درنهایت خونسردی خون کسی را ریختن ( کشتن )
chokes از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choked از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choke از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com