English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (6 milliseconds)
English Persian
morphiomania خو گرفتگی به مرفین
Other Matches
morphia مرفین
morphine مرفین
morphin مرفین
morphinism ابتلا به مرفین
demorphinization از مرفین گرفتن
mud silting گل گرفتگی
mugginess گرفتگی
fouling گرفتگی
stasis گرفتگی
mud filling گل گرفتگی
haziness مه گرفتگی
blocking up گرفتگی
melancholia گرفتگی
mistiness مه گرفتگی
inurement خو گرفتگی
sultriness گرفتگی
spasms گرفتگی
congestion گرفتگی
addicts : خو گرفتگی
addict خو گرفتگی
eclipsing گرفتگی
eclipses گرفتگی
eclipsed گرفتگی
eclipse گرفتگی
unstuck بی گرفتگی
spasm گرفتگی
decongestants گرفتگی بر
crick گرفتگی
decongestant گرفتگی بر
roup گرفتگی صدا
sea sickness دریا گرفتگی
silting up لای گرفتگی
inundation سیل اب گرفتگی
incurrence تعلق گرفتگی
lunar eclipse ماه گرفتگی
mant زبان گرفتگی
myoclonus گرفتگی عضلانی
mountain sickness کوه گرفتگی
sand filling ماسه گرفتگی
fouling لای گرفتگی
cramp گرفتگی عضلانی
cramp گرفتگی عضله
cramps گرفتگی عضلانی
cramps گرفتگی عضله
fouling جرم گرفتگی
writer's cramp دست گرفتگی
aggradation شن گرفتگی برنهاد
birth mark ماه گرفتگی
eclipse of sun افتاب گرفتگی
eclipse of the sun خورشید گرفتگی
dust laden خاک گرفتگی
graphospasm گرفتگی دست
coprostasis شکم گرفتگی
grubbiness گرم گرفتگی
charleyhorse [American] [colloquial] گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf گرفتگی ساق پا [پزشکی]
cramp in the leg گرفتگی ساق پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] گرفتگی ساق پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] گرفتگی ساق پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the leg گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
cramp in the calf گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
vaginismus گرفتگی عضلات مهبل
archer's paralysis گرفتگی عضله کمانگیر
aggradation فراسازی ماسه گرفتگی
eclipse of the moon ماه گرفتگی انخساف
opiumism خو گرفتگی بکشیدن افیون
contretemps بدشانسی گرفتگی حالت
hoarseness گرفتگی صدا یا سینه
obstruction جلو گیری گرفتگی
obstructions جلو گیری گرفتگی
vaginism گرفتگی عضلات مهبل
birthmarks علامت ماه گرفتگی بر بدن
clogging گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
birthmark علامت ماه گرفتگی بر بدن
iodism خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
systremma [leg cramps] گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
cramp in the calf گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charleyhorse [American] [colloquial] گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
foghorn شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
cramp in the leg گرفتگی عضله پشت ساق پا [پزشکی]
foghorns شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
adenoid عظم لوزهء حلقی گرفتگی بینی
charley horse کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
scaliness پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
cramp گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
charly horse کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
fog dog روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
blocking گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
In the long run fatty food makes your arteries clog up. در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com