Dictiornary-Farsi | خیابان فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
stop street	خیابان فرعی


Search result with all words

bystreet	خیابان کناری خیابان فرعی
Other Matches

subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
streets	خیابان
roadbed	کف خیابان
street	خیابان
pavement	کف خیابان
SS	خیابان
St	خیابان
road	خیابان
pavements	کف خیابان
road bridge	پل خیابان
lane	خیابان
avenue	خیابان
roads	خیابان
avenuse	خیابان
avenues	خیابان
lanes	خیابان
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
parkway	خیابان مشجر
roadways	وسط خیابان
roadway	وسط خیابان
slum	خیابان پرجمعیت
roads	طریق خیابان
road	طریق خیابان
parkway	خیابان درختدار
street lighting	روشنایی خیابان
the open of a street	دهنه خیابان
avenue	خیابان اصلی
avenues	خیابان اصلی
drive way	جاده خیابان
carriage drive	خیابان پارک
up the street	بالای خیابان
Downing Street	خیابان داونینگ
Fleet Street	خیابان فلیت
At the end of the street.	درته خیابان
asphaltum	قیر خیابان
alleyways	خیابان کوچک
runways	خیابان پرواز
runway	خیابان پرواز
slums	خیابان پرجمعیت
alley	خیابان کوچک
asphalt	قیر خیابان
alleys	خیابان کوچک
It's one-way street.	آن خیابان یک طرفه است.
crossroads	تقاطعدر جاده یا خیابان
kennels	جوی مجرای اب خیابان
kennel	جوی مجرای اب خیابان
The store across the street.	فروشگاه آنطرف خیابان
tram [British E]	قطار برقی خیابان
tramcar [British E]	قطار برقی خیابان
streetcar [American E] [old-fashioned]	قطار برقی خیابان
main drag <idiom>	مهمترین خیابان شهر
trolleycar [American E] [old-fashioned]	قطار برقی خیابان
bituminous road	جاده یا خیابان اسفالت
lay out	نقشه خیابان بندی
orderly bin	صندوق زباله در خیابان
road side	کنار جاده یا خیابان
road traffic	رفت و امد خیابان
road traffic	امد وشد خیابان
street lightning	روشنی راه و خیابان
to lay out	خیابان بندی کردن
toby	خیابان جاده اصلی
trolley [American E] [old-fashioned]	قطار برقی خیابان
a low-traffic road	خیابان کم رفت و آمد
in normal situations on public roads	در ترافیک معمولی خیابان
to stroll through the streets	در خیابان ها قدم زدن
cardo	خیابان اصلی [در رم باستان]
to pave the street with stone	خیابان را سنگ فرش کردن
roadway	وسط خیابان زمین جاده
curbstone	سنگ جدول پیاده رو خیابان
glade	خیابان یا کوچه جنگل درختستان
glades	خیابان یا کوچه جنگل درختستان
macadam	سنگ فرش کردن خیابان
street gutter	نهر کنار خیابان و راه
The cab neared [approached] 20th Street.	تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
i walked a cross the street	از این سر خیابان قدم زدم به ان سر
roadways	وسط خیابان زمین جاده
I was standing at the street corner .	درگوشه خیابان ایستاده بودم
Where does this street lead on to ?	این خیابان یکجا می خورد ؟
avenuse	خیابان وسیع راهرو باغ
erfuge	پناهگاه روی زمینی در وسط خیابان
sagfety island	بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
safety zone	بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
drinking fountain	محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
drinking fountains	محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
jaywalk	با بی توجهی از وسط خیابان راه رفتن
to walk around the block	دور بلوک خیابان راه رفتن
double-parked	نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parks	نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-park	نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double park	نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
traffic on public roads	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
street traffic	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
double-parking	نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
boulevards	خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
boulevard	خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
safety island	سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
blacktop	موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
traffic island	بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
street offences	اعمالی که هر گاه در خیابان صورت پذیرد جرم است
islands	محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
island	محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
jaywalkers	پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalker	پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
accessorial	فرعی
min	فرعی
minor	فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
by-effect	اثر فرعی
half deck	پل فرعی
extrinsic	فرعی
byeffect	اثر فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
spillover effect	اثر فرعی
sub dam	سد فرعی
secondary effect	اثر فرعی
succursal	فرعی
second class	فرعی
adjunct	فرعی
subsidiary	فرعی
by	فرعی
petty	فرعی
incident	فرعی
incidents	فرعی
adjuncts	فرعی
accessory	فرعی
branch lines	خط فرعی
branch line	خط فرعی
tributary	فرعی
tributaries	فرعی
inferior	فرعی
inferiors	فرعی
derivative	فرعی
subalterns	فرعی
ancillary	فرعی
subaltern	فرعی
subsidiaries	فرعی
derivatives	فرعی
lateral	فرعی
secondary	فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
subgenus	جنس فرعی
subgenus	تیره فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
sideway	فرعی از پهلو
sidepiece	چیز فرعی
subfamily	تیره فرعی
side-effects	اثر فرعی
side-effect	اثر فرعی
sub station	پست فرعی
sub sector	بخش فرعی
sub network	شبکه فرعی
subclass	طبقه فرعی
subclass	شعبه فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
subfamily	خانواده فرعی
side effect	اثر فرعی
slave station	ایستگاه فرعی
side show	موضوع فرعی
extension	تلفن فرعی
radicle	فرعی نازک
quadrantal points	جهات فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
probative	حقایق فرعی
bypassing	مسیر فرعی
side show	نمایش فرعی
municipal road	راه فرعی
minor league	لیگ فرعی
minor constituent	عنصر فرعی
minor arts	هنرهای فرعی
link road	راه فرعی
lay shaft	میله فرعی
bypasses	مسیر فرعی
bypassed	مسیر فرعی
substrate	شکل فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
minor elements	عناصر فرعی
side effects	اثرات فرعی
side dish	غذاهای فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
secondary port	بندر فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
second fiddle	شخص فرعی
bypass	مسیر فرعی
rootlet	ریشه فرعی
retort tar	قطران فرعی
extension	شماره فرعی
subcontract	قرارداد فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
lay-shaft	میله فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
annexe	ساختمان فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
subcontracts	قرارداد فرعی