English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (7 milliseconds)
English Persian
undreamed of خیالی رویایی
Other Matches
romanticized بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizes بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizing بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticize بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticising بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticises بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticised بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
graustark سر زمین خیالی داستان خیالی
dreamy رویایی
never-never land رویایی
visionaries رویایی
visionary رویایی
starry-eyed رویایی
dreamier رویایی
dreamiest رویایی
starry eyed رویایی
shandy بلند رویایی
shandies بلند رویایی
shandygaff بلند رویایی
envision رویایی بودن
envisioned رویایی بودن
envisioning رویایی بودن
envisions رویایی بودن
nocturne قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
nocturnes قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
femme-fleur [طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
chimerical خیالی
visionaries خیالی
imaginary خیالی
illusional خیالی
laputan خیالی
visionary خیالی
viewy خیالی
fantastical خیالی
fantastic خیالی
dreamy خیالی
dreamiest خیالی
dreamier خیالی
poetic خیالی
brainchild خیالی
fantasmal خیالی
metaphsical خیالی
insubstantial خیالی
phantasmic خیالی
phantasmal خیالی
fictitious خیالی
abandon بی خیالی
visional خیالی
abandoning بی خیالی
abandons بی خیالی
vagariously خیالی
romantics خیالی
romantically خیالی
fanciful خیالی
romantic خیالی
phantasy خیالی
false stereo تصویر خیالی
phantom limb اندام خیالی
f.claims دعاوی خیالی
eidolon تصویر خیالی
dreamful غیرواقعی خیالی
delusory وهمی یا خیالی
shangri بهشت خیالی
soubriquet لقب خیالی
fancifully بطور خیالی
kinephantom حرکت خیالی
imaginativeness خیالی بودن
imagnarily بطور خیالی
ideative خیالی اندیشهای
humoresque تصنیف خیالی
vagarious خیالی وهمی
ideational خیالی اندیشهای
fine spun دقیق خیالی
fantast ادم خیالی
suppositious فرضی خیالی
spectral خیالی طیفی
fantasie اهنگ خیالی
fancy picture عکس خیالی
notional income درامد خیالی
image تصور خیالی
bizarre خیالی وهمی
abstract مطلق خیالی
unrealistically خیالی تصوری
unrealistic خیالی تصوری
phantom خیالی روح
fantastically بطور خیالی
phantoms خیالی روح
abstracting مطلق خیالی
images تصور خیالی
abstracts مطلق خیالی
Utopia خیالی و تصوری
Utopias خیالی و تصوری
sobriquet لقب خیالی
babel طرح خیالی
accidencental color رنگ خیالی
fantasia اهنگ خیالی
sobriquets لقب خیالی
soubriquets لقب خیالی
simulacrum صورت خیالی خیال
pipe dreams نقشه خیالی و موهوم
fictitious force نیروی خیالی [فیزیک]
A castle in the air. Wishful thinking. آرزوی واهی ( خیالی)
idealism سبک هنری خیالی
pruriently از روی هرزه خیالی
fantasy هوس نقشه خیالی
visionist ادم خیالی یاغیرعملی
imaginary friends دوستان خیالی [روانشناسی]
pipe dream نقشه خیالی و موهوم
extravaganzas ازیک شخصیت خیالی
mirage نقش بر اب امر خیالی
to chuck up the sponge از خیالی دست کشیدن
utopian خیالی و غیر عملی
false stereo تصویربرجسته بین خیالی
extravaganza ازیک شخصیت خیالی
fantasies هوس نقشه خیالی
wonderland کشور زیبای خیالی
wonderlands کشور زیبای خیالی
mirages نقش بر اب امر خیالی
unreal غیر واقعی خیالی
shadows بحریف خیالی مشت زدن
shadowing بحریف خیالی مشت زدن
shadowed بحریف خیالی مشت زدن
liliputian وابسته به جزیره خیالی لی لی پوت
shadow بحریف خیالی مشت زدن
fantastico ادم خیالی و خنده اور
surrealism سبک نگارش خیالی سوررئالیسم
fantasticality طبیعت خیالی یاوسواسی بوالهوسی
whim wham شیی ء یا چیز هوس انگیز و خیالی
phantasmagorias منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
phantasmagoria منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
She has a twisted mind . آدم کج خیالی است ( سوء ظن دارد )
To live in a fools paradise . گول خوشیهای خیالی وزود گذر را خوردن
idealizing بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizes بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealized بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealize بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealising بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealises بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
to be on a guilt trip <idiom> احساس خیالی داشتن که مقصر هستنند [اصطلاح روزمره]
idealised بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
paranoia or noea دیوانگی خیالی که دران انسان مردم دیگر رازیردست وسزاوارمی پندارد
adventure game بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
fools paradise خوشی بی اساس یا خیالی الکی خوشی
virtual حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com