Dictiornary-Farsi | خیانت به کشور | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (4 milliseconds)

English	Persian
treason	خیانت به کشور


Other Matches

treasonable	خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
treasonoius	خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
republics	حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic	حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi	کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession	تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradite	مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing	مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites	مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited	مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism	اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage	مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
letter of recall	نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
nonaligned	کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
falseness	خیانت
perfidy	خیانت
felony	خیانت
dishonesty	خیانت
traitorousness	خیانت
punic f.	خیانت
disloyaty	خیانت
infidelity	خیانت
infidelities	خیانت
betrayals	خیانت
betrayal	خیانت
treason	خیانت
faithlessness	خیانت
false heartedness	خیانت
felonies	خیانت
untruth	خیانت
punic faith	خیانت
untruths	خیانت
rat	خیانت
untruthful	خیانت
betrayment	خیانت
falsity	خیانت
treachery	خیانت
insidiousness	خیانت
betrays	خیانت کردن به
betray	خیانت کردن به
betraying	خیانت کردن به
betrayed	خیانت کردن به
barratry	خیانت در امانت
to play false	خیانت کردن
high treason	خیانت بزرگ
traitorous	خیانت امیز
abuse of confidence	خیانت در امانت
treacherousness	خیانت کاری
two-faced <idiom>	ناسپاس ،خیانت
treacherous	خیانت امیز
malice a	خیانت عمدی
perfidiousness	خیانت کاری
felonious	خیانت امیز
perfidiously	ازروی خیانت
malversation	خیانت در امانت
guile	خیانت دورویی
foully	ازراه خیانت
false hearted	خیانت امیز
breach of trust	خیانت در امانت
conspiracies	نقشه خیانت امیز
guile	تلبیس تدلیس خیانت
disloyalty	خیانت نمک بحرامی
conspiracy	نقشه خیانت امیز
prevarication	خیانت وکیل به موکل
lese majesty	خیانت علیه حکومت
lese majeste	خیانت علیه حکومت
stab someone in the back <idiom>	خیانت کردن به کسی
belies	دروغ دراوردن خیانت کردن
belied	دروغ دراوردن خیانت کردن
belying	دروغ دراوردن خیانت کردن
belie	دروغ دراوردن خیانت کردن
conspired	درنقشه خیانت شرکت کردن
sedition	خیانت در حفظ اسرار نظامی
conspires	درنقشه خیانت شرکت کردن
judns be trayed jesus	یهودابه مسیح خیانت کرد
sell the pass	خیانت به مرام دسته خودکردن
conspire	درنقشه خیانت شرکت کردن
sell-out	یکجا فروختن خیانت کردن
sell-outs	یکجا فروختن خیانت کردن
sell to pass	خیانت به مرام دسته خودکردن
conspiring	درنقشه خیانت شرکت کردن
sell out	یکجا فروختن خیانت کردن
belies	خیانت کردن به عوضی نشان دادن
to swear tre sonagainstany one	سوگند برای خیانت بکسی خوردن
belied	خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belie	خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belying	خیانت کردن به عوضی نشان دادن
This is treason, pure and simple.	خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
lese majesty	خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
lese majeste	خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
country cover diagram	دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
bill of attainder	لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
fatherland	کشور
territories	کشور
fatherlands	کشور
territory	کشور
common wealth	کشور
soiling	کشور
soil	کشور
stated	کشور
soils	کشور
nation	کشور
states	کشور
state-	کشور
state	کشور
realm	کشور
country	کشور
countries	کشور
realms	کشور
stating	کشور
land n	کشور
nations	کشور
double-cross	دورویی کردن خیانت کردن
double-crossing	دورویی کردن خیانت کردن
double-crosses	دورویی کردن خیانت کردن
double-crossed	دورویی کردن خیانت کردن
double cross	دورویی کردن خیانت کردن
Burma	کشور برمه
Colombia	کشور کلمبیا
Korea	کشور کره
cloud-cuckoo-land	کشور پریون
Andorra	کشور آندورا
Cameroon	کشور کامرون
kingdom	کشور قلمروپادشاهی
Cambodia	کشور کامبوج
Costa Rica	کشور کاستاریکا
Cuba	کشور کوبا
Honduras	کشور هندوراس
Guyana	کشور گیانا
independency	کشور مستقل
Guatemala	کشور گواتمالا
Great Britain	کشور انگلیس
Ghana	کشور غنا
Gabon	کشور گابن
Finland	کشور فنلاند
Fiji	کشور فیجی
Ghana	کشور گانا
Eire	کشور ایرلند
Ecuador	کشور اکوادر
Djibouti	کشور جی بوتی
Hungary	کشور مجارستان
Botswana	کشور بوتسوانا
respublica	کشور جمهوری
sea power	کشور دریایی
Albania	کشور آلبانی
secretary of state for home affairs	وزیر کشور
sending state	کشور فرستنده
traitor to the countruy	خائن کشور
southland	کشور نیمروز
Spain	کشور اسپانیا
traitor to one's country	خائن به کشور
the play of europe	کشور سویس
the superme court	دیوانعالی کشور
the youth of the country	جوانان کشور
respublica	جمهوری کشور
Bhutan	کشور بوتان
per pais	بوسیله کشور
Belize	کشور بلیز
land of the rising sun	کشور ژاپن
Liberia	کشور لیبریا
Bangladesh	کشور بنگلادش
Bahrain	کشور بحرین
Bahamas	کشور باهاما
Argentina	کشور آرژانتین
Angola	کشور انگولا
midland	داخله کشور
Morocco	کشور مغرب
ottoman	کشور عثمانی
in this country <adv.>	در این کشور
theocrat	خداوند کشور
Zambia	کشور زامبیا
neighbouring country [British E]	کشور همسایه
neighboring state [American E]	کشور همسایه
bordering country	کشور همسایه
in these parts <adv.>	در این کشور
Zimbabwe	کشور زیمبابوه
interior ministry	وزارت کشور
Hungary	مجارستان [کشور]
Vietnam	کشور ویتنام
Indonesia	کشور اندونزی
Mexico	کشور مکزیک
Mozambique	کشور موزامبیک
Myanmar	کشور میانمار
Namibia	کشور نامیبی
Namibia	کشور نامیبیا
Nepal	کشور نپال
New Zealand	کشور زلاندنو
Nicaragua	کشور نیکاراگوا
Niger	کشور نیجر
Nigeria	کشور نیجریه
Mali	کشور مالی
Maldives	کشور مالدیو
Jamaica	کشور جامائیکا
Kenya	کشور کنیا
Kiribati	کشور کیریباتی
Kuwait	کشور کویت
Laos	کشور لائوس
Lesotho	کشور لسوتو
Libya	کشور لیبی
Luxembourg	کشور لوکزامبورگ