Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
meticulous	خیلی دقیق وسواسی
scrupulously <adv.>	خیلی دقیق وسواسی
Other Matches
precisian	خیلی دقیق
precise	خیلی دقیق
mind one's P's and Q's <idiom>	خیلی دقیق به رفتاروگفتار
stickler	سمج خیلی دقیق
sticklers	سمج خیلی دقیق
rhadamanthine	وابسته به قضاوت خیلی دقیق و سخت گیرانه
crystals	قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal	قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
obsessively	وسواسی
valetudinarian	وسواسی
queazy	وسواسی
maggoty	وسواسی
compulsive	وسواسی
valetudinary	وسواسی
scrupulous	وسواسی
queasy	وسواسی
fantastico	وسواسی
humoursome	وسواسی
obsessive	وسواسی
obsessional	وسواسی
she has a well poised head	وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
i am very keen on going there	من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
go great guns <idiom>	موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
paint oneself into a corner <idiom>	گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
ritualistic behavior	تشریفات وسواسی
persnickety	وسواسی پرچانه
anankaslia	رفتار وسواسی
whimsical	بوالهوس وسواسی
whimsicallity	بوالهوس وسواسی
pernickety	وسواسی پرچانه
houseproud	وسواسی در خانهداری
anancastia	رفتار وسواسی
anancasm	رفتار وسواسی
morose	عبوس وسواسی
he has a maggot in his head	وسواسی است
microfilm	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
obsessional neurosis	روان رنجوری وسواسی
sottovoce	صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
overcautious	بیش از اندازه محتاط وسواسی
kittle cattle	ادم وسواسی که نتوان باواعتمادکردیابااوسازگارشد
very low frequency	فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
obsessive compupsive disorer	روان رنجوری وسواسی فکری- عملی
rattling	خیلی تند خیلی خوب
ponderous	خیلی سنگین خیلی کودن
emergency	خیلی خیلی فوری
emergencies	خیلی خیلی فوری
jim dandy	ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
tenty	دقیق
subtil	دقیق
wistful	دقیق
stringently	دقیق
scrutinizer	دقیق
scholastical	دقیق
stringent	دقیق
exact solution	حل دقیق
astute	دقیق
advertent	دقیق
particular redemption	دقیق
exacts	دقیق
exquisite	دقیق
precision	دقیق
accurate	دقیق
punctual	دقیق
punctiliously	دقیق
intent	دقیق
punctilious	دقیق
scholastic	دقیق
exacted	دقیق
exact	دقیق
literal	دقیق
instrument	الات دقیق
precision tools	الات دقیق
in-depth	دقیق و عمیق
queasy	زیاد دقیق
pernickety	کاربسیار دقیق
imprecise	غیر دقیق
punctual	باذکرجزئیات دقیق
goings-over	بررسی دقیق
detailed analysis	آنالیز دقیق
precise	صریح دقیق
detailed analysis	بررسی دقیق
thoroughgoing	بسیار دقیق
instruments	الات دقیق
watchfulness	دقیق هشیاری
going-over	بررسی دقیق
scrutiny	بررسی دقیق
precise	دقیق کردن
precision adjustment	تنظیم دقیق
tenuous	لطیف دقیق
precision scale	مقیاس دقیق
precision spirit level	ترازوی دقیق
precision measurment	سنجش دقیق
set	لجوج دقیق
sets	لجوج دقیق
setting up	لجوج دقیق
soundest	بی خطر دقیق
sounded	بی خطر دقیق
high accuracy measurement	سنجش دقیق
precision levelling	ترازیابی دقیق
precision instrument	سنجه دقیق
precision balance	ترازوی دقیق
watchful	بی خواب دقیق
corrects	دقیق یا درست
correcting	دقیق یا درست
correct	دقیق یا درست
perpend	دقیق بودن
persnickety	کاربسیار دقیق
precision sweep	روبش دقیق
precision fire	تیر دقیق
precision tool	ابزار دقیق
an a calculator	محاسب دقیق
fine adjustment	تنظیم دقیق
control	توپزن دقیق
controlling	توپزن دقیق
controls	توپزن دقیق
sounds	بی خطر دقیق
exact location	محل دقیق
strictly speaking	دقیق شویم
thorough paced	دقیق گام
arm of precision	اسلحه دقیق
fine setting	تنظیم دقیق
micro pressure gage	فشارسنج دقیق
sound	بی خطر دقیق
particularization	شرح دقیق
pryingly	با نگاه دقیق
queazy	زیاد دقیق
fine spun	دقیق خیالی
subtle	دقیق لطیف
subtler	دقیق لطیف
subtlest	دقیق لطیف
precisionist	بسیار دقیق
pin point	تعیین دقیق نقاط
off base <idiom>	غیر دقیق ،نادرست
precision adjustment	تنظیم تیر دقیق
measuring magnifier	مسافت یاب دقیق
fine adjustment knob	دکمه تنظیم دقیق
pores	بمطالعه دقیق پرداختن
pore	بمطالعه دقیق پرداختن
altitude fine adjustment	دستگاه تنظیم دقیق
precision adjustment	تنظیم دقیق تیر
precision bore	سوراخ کردن دقیق
mirror	ایجاد کپی دقیق
mirrored	ایجاد کپی دقیق
mirrors	ایجاد کپی دقیق
fine turning	میزان سازی دقیق
fine tuning	میزان سازی دقیق
fine sight	تنظیم خط نشانه دقیق
edge sharpening	دقیق کردن لبه
chronometer	ساعت شمار دقیق
precision measuring equipment	تجهیزات سنجش دقیق
precision lathe	ماشین تراش دقیق
precision casting	ریخته گری دقیق
precision drill	مته کردن دقیق
inspect	ازمایش دقیق بازبینی
inspected	ازمایش دقیق بازبینی
inspecting	ازمایش دقیق بازبینی
inspects	ازمایش دقیق بازبینی
precision engineering	مهندسی ابزار دقیق
precision engineering	تکنیک ابزار دقیق
calibration	تنظیم الات دقیق
astringent	سخت گیر دقیق
particular	دقیق نکته بین
zero	تنظیم دقیق دستگاه
tendering	دقیق ترد ونازک
tenderest	دقیق ترد ونازک
tendered	دقیق ترد ونازک
tender	دقیق ترد ونازک
a true and accurate report	گزارشی درست و دقیق
facsimile	کپی دقیق از یک متن
precision	بسیار دقیق بودن
zeroes	تنظیم دقیق دستگاه
facsimiles	کپی دقیق از یک متن
pick someone's brains <idiom>	اطلاعات دقیق به کسی
to pore [over; on]	به مطالعه دقیق پرداختن
precision	اندازه گیری دقیق
zeros	تنظیم دقیق دستگاه
probity	پیروی دقیق از اصول
attenuating	تقلیل دادن دقیق شدن
approximates	نه دقیق ولی تقریبا درست
thread the needle	پاس دقیق از بین مدافعان
approximated	نه دقیق ولی تقریبا درست
approximate	نه دقیق ولی تقریبا درست
pinpoint target	هدف دقیق تعیین شده
attenuated	تقلیل دادن دقیق شدن
accuracy	تعریف دقیق تر خواهد بود
attenuate	تقلیل دادن دقیق شدن
attenuates	تقلیل دادن دقیق شدن
format	قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
fine sight	تنظیم دقیق زاویه توپ
punctilio	نکته دقیق در ایین رفتار
formats	قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
zero hour <idiom>	لحظه دقیق حمله درجنگ
an i calculation	حساب نادرست یا غیر دقیق
theodolite	زاویه یاب دقیق ثانیهای
theodolites	زاویه یاب دقیق ثانیهای
images	کپی دقیق از فضایی از حافظه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com