English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
relative دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
Other Matches
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
centroid در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
plotted بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plots بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plot بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
restitution تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
z axis محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
polar plot روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
true origin نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
relative اطلاعات مکانی دررابط ه با یک نقط ه مرجع
buffer وسیلهای که به دستورات یا داده ها اجازه میدهد پیش از کامل شدن قبلی داده جدید وارد کنند
coordinate مختصات
data مختصات
plotting scale خط کش مختصات
coordinates مختصات
grid coordinates مختصات
cordinate axis محورهای مختصات
target grid مختصات هدف
jacobian coordinates مختصات ژاکوبی
geomagnetic coordinates مختصات ژئومگنتیکی
input coordinate مختصات اولیه
spherical coordinates مختصات سماوی
spherical coordinates مختصات کروی
axis of coordinates محورهای مختصات
grid coordinates مختصات شبکه
coordinates دستگاه مختصات
easting مختصات طولی
eulerian coordinates مختصات اولری
axis محورهای مختصات
grid chart شبکه مختصات
geographic coordinates مختصات جغرافیایی
coordinates مختصات نقشهای
northing مختصات عرضی
lagrangian coordinates مختصات لاگرانژی
transformation of coordinates تبدیل مختصات
polar coordinate مختصات قطبی
cross reference سیستم مختصات
cross-reference سیستم مختصات
cross-references سیستم مختصات
plain coordinates مختصات افقی
rectangular coordinate مختصات متعامد
coordinate axises محورهای مختصات
reaction coordinates مختصات واکنش
plain coordinates مختصات مسطحه
image coordinates مختصات تصویر
the peculiarities of mammals مختصات پستاندارها
cartesian chart مختصات کارتزین
canonical coordinates مختصات بندادی
equatorial coordinates مختصات استوایی
cartesian coordinates محور مختصات
cartesian coordinates مختصات دکارتی
coordinate scale گونیای مختصات
polar coordinates مختصات قطبی
chars نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
charring نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
char نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
horizon system of coordinates دستگاه مختصات افقی
curvilinear coordinates مختصات خمیده خط [ریاضی]
preferred system of coordinates دستگاه مختصات مرجع
momentum coordinates مختصات اندازه حرکت
coordinate همرتبه کردن مختصات
coordinate code رمزمربوط به مختصات نقشهای
coordinate code رمز مختصات نقاط
relative coordinate system دستگاه مختصات نسبی
ablique coordinates دستگاه مختصات قائم
inertial coordinate system سیستم مختصات ماندی
spherical coordinates مختصات کروی [ریاضی]
coordinate system of axis سیستم محورهای مختصات
spherical coordinates دستگاه مختصات کروی
cartesian coordinate system سیستم مختصات کارتزین
polar diagram نمودار با مختصات قطبی
georef grid مختصات جغرافیایی جهانی
X coordinate مختصات بردار افقی
polar coordinates مختصات قطبی [ریاضی]
polar chart نمودار با مختصات قطبی
y axis محور عرضی مختصات
coordinate system دستگاه مختصات [ریاضی]
Y coordinate مختصات بردار عمودی
generalized coordinates مختصات تعمیم یافته
military grid شبکه مختصات نظامی
cylindrical coordinate مختصات استوانه ای [ریاضی]
polar coordinates دستگاه مختصات قطبی
NDR سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
rectangular coordinates دستگاه مختصات راست گوشه
Cartesian coordinate system دستگاه مختصات دکارتی [ریاضی]
spherical coordinate system دستگاه مختصات کروی [ریاضی]
celestial equator system of coordinates دستگاه مختصات استوای سماوی
known datum point نقطهای با مختصات وگرای معلوم
axis برای مختصات افقی در گراف
x axis محور افقی مختصات یا محورطولها
axis برای مختصات عمودی در گراف
polar coordinate system دستگاه مختصات قطبی [ریاضی]
cartesian coordinates سیستم مختصات سه بعدی فضایی
cylindrical coordinate system دستگاه مختصات استوانه ای [ریاضی]
universal transverse mercator سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
y axis محور عمودی روی یک صفحه مختصات
spherical coordinate system [with constant radius] دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
plotter اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
abscise جدا کردن طول روی محور مختصات
plotters اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
grid مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grids مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
jan grid سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
coriolis acceleration شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است
plotters وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
plotter وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
plotters اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
X Y وسیله رسم خط روی کاغذ بین مختصات داده شده
axis 1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
plotter اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
roamer کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
vertex نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود
X Y مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
unit cell کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
geometry processing فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
origins محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
absolute address وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
origin محلی در صفحه نمایش که تمام مختصات به آن رجوع می کنند معمولا گوشه بالا سمت چپ
mouses برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouse برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
pucks یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
puck یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
datum point نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
true convergence سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
plotters رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
plotter رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
mouse esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
mouses esuoM ای که به پورت سری PC وصل است و داده مختصات را از طریق پورت سریال منتقل میکند
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
assumed grid شبکه فرضی سیستم مختصات فرضی
decisions اطلاعات یا پایگاه داده قبلی تصمیم گیری کند
decision اطلاعات یا پایگاه داده قبلی تصمیم گیری کند
readout وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
mode حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
modes حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
forces کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forcing کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
force کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
development کامپایل و رفع عیب نرم افزار جدید را میدهد
developments کامپایل و رفع عیب نرم افزار جدید را میدهد
raw 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
amendment record رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
geographic reference سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
polyconic grid سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
universal grid مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
datum سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
bureaus ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
bureau ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
outputs امکان نمایش اطلاعات میدهد
output امکان نمایش اطلاعات میدهد
displays وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displayed وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displaying وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
gallium arsenide ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
modes حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
mode حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
network computer نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
relational database management system پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
beginning of tape marker علامتی که نقطه شروع ضبط اطلاعات را بر روی نوارنشان میدهد
primer کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد
primers کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد
write protect tab حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
relative income hypothesis بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
WAIS سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
status خط ی در بالا یا پایین صفحه که اطلاعات در مورد کار جاری میدهد روی
devices وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
device وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
TDS سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد
networking در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد
presentiments عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
presentiment عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
slave صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
texts سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
text سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
slaving صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slaved صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
slaves صفحه نمایش CRT ثانوی متصل به دیگری که دقیقاگ همان اطلاعات را نشان میدهد
bridges سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
turnaround document متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
hierarchy plus input process output یک روش طراحی و مستندسازی برنامه که ساختارعملیاتی و گردش اطلاعات رادر سه نوع نمودار نشان میدهد
vga آداپتور نمایش VGA که به وسیله دیگری امکان دستیابی به اطلاعات و سیگنالهای زمانی آنرا میدهد
gopher سیستمی که به کاربر امکان میدهد که اطلاعات و فایلهای ذخیره شده در اینترنت را با مجموعهای دستورات پیدا کند
transaction سیستم کامپیوتری که معمولاگ دستهای کار میکند تا وقتی که با تراکنش جدید متوقف شود و سپس منابع را به تراکنش اختصاص میدهد
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
keyboard terminal صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
gateway کامپیوتر یا نرم افزاری که اجازه ارسال اطلاعات به صورت فکس و نه فایلهای ذخیره شده روی دیسک میدهد
gateways کامپیوتر یا نرم افزاری که اجازه ارسال اطلاعات به صورت فکس و نه فایلهای ذخیره شده روی دیسک میدهد
false origin مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
hypercard نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
HTTP دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
graphics وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
renumber خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
retrieval سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربرامکان بررسی متن را میدهد به جای اینکه فقط رجوعی به متن داشته باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com