Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
transmitted data
دادههای مخابره شده
Other Matches
analog transmission
انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
serial transmission
مخابره سری مخابره نوبتی
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
service message
پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
transmissions
مخابره
message line
خط مخابره
traffick
مخابره
despatch
مخابره
traffic
مخابره
trafficked
مخابره
trafficking
مخابره
communication
مخابره
traffics
مخابره
message
مخابره
messages
مخابره
transmission
مخابره
objective data
دادههای عینی
biographical data
دادههای زندگینامهای
primary inputs
دادههای اولیه
mechanized data
دادههای ماشینی
source data
دادههای منبع
numeric data
دادههای عددی
t data
دادههای ازمون
transaction data
دادههای تراکنشی
continuous data
دادههای پیوسته
test data
دادههای ازمایشی
continuous data
دادههای متوالی
tidal data
دادههای کشندی
test data
دادههای ازماینده
objective data
دادههای واقعی
census data
دادههای سرشماری
input data
دادههای اولیه
raw data
دادههای خام
experimental data
دادههای ازمایشی
qualitative data
دادههای کیفی
quantitative data
دادههای کمی
master data
دادههای اصلی
data aggregate
دادههای متراکم
mass data
دادههای انبوه
experimental data
دادههای تجربی
data
دادههای اماری
raw data
دادههای اولیه
transmission
مخابره کردن
telegraphed
مخابره تلگرافی
signal bridge
پل مخابره ناو
parallel transmission
مخابره موازی
simplex transmission
مخابره ساده
transmission
مخابره مخابرات
serial tranmission
مخابره نوبتی
retransmission
مخابره مجدد
satellite communications
مخابره ماهوارهای
telegrams
مخابره تلگرافی
telegraph
مخابره تلگرافی
communicating
مخابره کردن
polar transmission
مخابره قطبی
telegraphing
مخابره تلگرافی
telegram
مخابره تلگرافی
flag hoist
مخابره با پرچم
telegraphs
مخابره تلگرافی
analog transmission
مخابره قیاسی
transmissions
مخابره کردن
transmissions
مخابره مخابرات
asynchronous transmission
مخابره غیرهمزمان
asynchronous transmission
مخابره ناهمگام
data transmission
مخابره داده
flag
پرچم مخابره
data transmission
مخابره داده ها
transmittancy
ارسال مخابره
transmittance
ارسال مخابره
transmittal
ارسال مخابره
flags
پرچم مخابره
transmission security
تامین مخابره
dispateh
مخابره کردن
digital transmission
مخابره دیجیتال
wirable
قابل مخابره
wire
مخابره کردن
wires
مخابره کردن
end of transmission
انتهای مخابره
duplex transmission
مخابره دو رشتهای
visual communication
مخابره بصری
duplex transmission
مخابره دورشتهای
transmission rate
سرعت مخابره
transmission rate
نرخ مخابره
data communication
مخابره داده ها
boat call
مخابره با قایق
syncheronous communications
مخابره همزمان
synchronous transmission
مخابره همگام
synchronous transmission
مخابره همزمان
telegraphic message
مخابره تلگرافی
neutral transmission
مخابره خنثی
signal
مخابره کردن
squawks
مخابره کردن
squawked
مخابره کردن
signaled
مخابره کردن
squawk
مخابره کردن
transmission error
خطای مخابره
signalled
مخابره کردن
input data
معلومات یا دادههای ورودی
input data translator
مترجم دادههای اولیه
internal data representation
نمایش دادههای داخلی
contiguous data structure
ساختار دادههای همجوار
generation data set
مجموعه دادههای تولیدی
active database
پایگاه دادههای فعال
administrative data processing
پردازش دادههای اداری
cross sectional data
دادههای برش عرضی
computerized data base
پایگاه دادههای کامپیوتری
market information
اطلاعات و دادههای بازار
transmitted data
دادههای ارسال شده
entry
در پایگاه دادههای یا کتابخانه
despatches
مخابره کردن ارسال
despatching
مخابره کردن ارسال
multiplex
تسهیم مخابره ترکیبی
retransmit
دوباره مخابره کردن
semaphore
مخابره بوسیله پرچم
despatched
مخابره کردن ارسال
dispatch
مخابره کردن ارسال
jam
مانع مخابره شدن
radiogram
مخابره پیام با بی سیم
radiograms
مخابره پیام با بی سیم
dispatched
مخابره کردن ارسال
dispatches
مخابره کردن ارسال
aerogram
مخابره با تلگراف بی سیم
start stop transmission
مخابره قطع و وصلی
jams
مانع مخابره شدن
jammed
مانع مخابره شدن
end of transmission block
انتهای بلاک مخابره
radios
با بی سیم مخابره کردن
helio
ایینه مخابره پیام
radiotelegram
مخابره تلگراف بیسیم
radioed
با بی سیم مخابره کردن
radio
با بی سیم مخابره کردن
half duplex transmission
مخابره دو نیم رشتهای
semaphore
مخابره با پرچم دستی
etb
انتهای بلاک مخابره
radioing
با بی سیم مخابره کردن
relational database management
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
signalled
مخابره کردن علامت دادن
signal
مخابره کردن علامت دادن
toll call
مخابره تلفنی خارج شهری
toll calls
مخابره تلفنی خارج شهری
signaled
مخابره کردن علامت دادن
heliographic
مربوط به مخابره تلگراف افتابی
wigwag
ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
blinker yardarm
چراغ مخابره دکل کشتی
alphabet code flag
پرده مخابره حروف یا اعداد
squawk box
دستگاه مخابره داخلی ناو
semaphore
بوسیله پرچم مخابره کردن
intercom
دستگاه مخابره داخل ساختمان
intercoms
دستگاه مخابره داخل ساختمان
rowed
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
row
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
table oriented database management progr
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
high level data link control
کنترل پیوند دادههای سطح بالا
rows
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rdbms
سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
hdic
کنترل پیوندی دادههای سطح بالا
flat fuiile database management program
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
gaps
فضای بین دادههای ذخیره شده
gap
فضای بین دادههای ذخیره شده
record oriented database management
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
wireless
بابی سیم تلگراف مخابره کردن
phototelegraphyt
مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
walkie-talkies
دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
telephoto
دستگاه مخابره عکس ازمسافات دور
walkie-talkie
دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
walkie talkie
دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
wirelesses
بابی سیم تلگراف مخابره کردن
intercommunication
رابطه یا مخابره بین چند مرکز
softest
خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
softer
خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
soft
خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
interrogations
ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
sub-
تعداد دادههای مربوط به یک داده در کلاس اصلی
interrogation
ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
open code
سیستم رمزی که به صورت کشف مخابره میشود
procedure word
کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
nancy
سیستم چراغ نانسی مخصوص مخابره بصری
datacom
امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
radio procedures
روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
queue
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queued
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queueing
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queues
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
emptied
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptier
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
ascii
فایل ذخیره شده حاوی دادههای به صورت کد ASCII
empty
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
multiplex telegraphy
دستگاه تلگرافی که در یک زمان با یک سیم چند مخابره میکند
receiver
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
collection
ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند.
colds
اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
coldest
اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
receivers
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
data logging
ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
colder
اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
cold
اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
collections
ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند.
double
صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com