Total search result: 201 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
ordinal data |
داده ترتیبی یا وصفی |
|
|
Other Matches |
|
serial |
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند |
serials |
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند |
sequential data structure |
ساختار ترتیبی داده |
sequential data set |
مجموعه ترتیبی داده |
scatter load |
بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف |
serials |
کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی |
serial |
کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی |
loads |
بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه |
load |
بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه |
charges |
که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود |
charge |
که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود |
function key |
یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود |
serial |
حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
serials |
حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
sam |
Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod |
sequential |
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند |
isam |
Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod |
ordinal |
وصفی |
epithetical |
وصفی |
adjectives |
وصفی |
adjectival |
وصفی |
adjective |
وصفی |
adective modifier |
فرع وصفی |
apposition |
کلمهء وصفی |
adverb of manner |
قید وصفی |
participles |
وجه وصفی |
participle |
وجه وصفی |
particpially |
بصورت وجه وصفی |
present participles |
وجه وصفی معلوم |
participles |
وجه وصفی معلوم |
descriptive |
وصفی وصف کننده |
participial |
وابسته بوجه وصفی |
appositive |
وصف کلمه وصفی |
appositional |
وابسته بکلمه وصفی |
ordinal |
عدد وصفی یاترتیبی |
participle |
وجه وصفی معلوم |
present participle |
وجه وصفی معلوم |
enquiry |
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده |
participle |
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی |
participles |
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی |
indexed sequential file |
پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار |
perfect participle |
وجه وصفی معلوم که برای ساختن ماضی نقلی اغاز گردد |
parallelling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallel |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallels |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallel |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
paralleled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallelling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallels |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
source |
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد |
searched |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searches |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searching storage |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
search |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searchingly |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
disjointedness |
بی ترتیبی |
mismanagement |
بی ترتیبی |
heterotaxis |
بی ترتیبی |
heterotaxy |
بی ترتیبی |
disarrangement |
بی ترتیبی |
disorders |
بی ترتیبی |
bewilderment |
بی ترتیبی |
disorder |
بی ترتیبی |
serial |
ترتیبی |
serials |
ترتیبی |
desultorness |
بی ترتیبی |
sequential |
ترتیبی |
irregularity |
بی ترتیبی |
ordinal |
ترتیبی |
tail |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
data preparation |
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها |
data processing |
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها |
tailed |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
tails |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
sequential circuit |
مدار ترتیبی |
anarchy |
بی ترتیبی سیاسی |
serial mouse |
ماوس ترتیبی |
sequential process |
فرایند ترتیبی |
sequence curcuit |
مدار ترتیبی |
sequential search |
جستجوی ترتیبی |
sequential processing |
پردازش ترتیبی |
sequential access |
دستیابی ترتیبی |
sequential algorithm |
الگوریتم ترتیبی |
sequential device |
دستگاه ترتیبی |
sequence structure |
ساختار ترتیبی |
ordinal numbers |
اعداد ترتیبی |
excursively |
ازروی بی ترتیبی |
sequential control |
کنترل ترتیبی |
disorder |
بی ترتیبی اشفتگی |
sequential logic |
منطق ترتیبی |
sequential list |
لیست ترتیبی |
ordinal position |
جایگاه ترتیبی |
ordinal scale |
مقیاس ترتیبی |
ordinal utility |
مطلوبیت ترتیبی |
sequential file |
فایل ترتیبی |
sequential file |
پرونده ترتیبی |
disorders |
بی ترتیبی اشفتگی |
sequential machine |
ماشین ترتیبی |
sequence checking |
مقابله ترتیبی |
sequence check |
بررسی ترتیبی |
serial port |
درگاه ترتیبی |
sequence control |
کنترل ترتیبی |
sequential computer |
کامپیوتر ترتیبی |
sequential opreation |
عمل ترتیبی |
sequence control structure |
ساختار کنترل ترتیبی |
sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی |
serials |
ترتیبی جزء بجزء |
sequential access device |
دستگاه با دستیابی ترتیبی |
solecisms |
غلط اصطلاحی بی ترتیبی |
ascii sort order |
نظم ترتیبی اسکی |
serial |
ترتیبی جزء بجزء |
solecism |
غلط اصطلاحی بی ترتیبی |
nonesequential computer |
کامپیوتر غیر ترتیبی |
multisequencing |
عملکرد چند ترتیبی |
sequential storage device |
دستگاه انباره ترتیبی |
sequential file organization |
سازمان دهی ترتیبی فایل |
flow diagram |
ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد |
flowchart |
ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد |
well-ordering theorem |
قضیه خوش ترتیبی [ریاضی] |
sequential |
مرتب شده به صورت ترتیبی |
well-ordering principle |
اصل خوش ترتیبی [ریاضی] |
basic sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی اساسی |
privacy |
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند |
queued sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده |
ccd |
که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند |
indexed sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی شاخص دار |
random access |
توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی |
basic indexed sequential acess method |
روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی |
vortex flow |
جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی |
CD |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
CDs |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
bsam |
Access Sequential Basicروش دستیابی ترتیبی اساسی ethod |
qisam |
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به بافر می خواند |
queued indexed sequential access method |
روش دستیابی ترتیبی اندیس دار صف بندی شده |
sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
addressing |
روش آدرس دهی به یک محل چه به صورت ترتیبی یا اندیس یا مستقیم و... |
serial |
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
serials |
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد |
qsam |
Access QueuedSequential روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده ethod |
clustering |
مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند |
intercalated strata |
چینه هایی که ازروی بی ترتیبی در میان چینههای دیگرقرارگرفته باشند |
querying |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
queried |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
queries |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
query |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
sequential access |
صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود |
random access |
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند |
queues |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
queue |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
queued |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
random access |
رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند |
queueing |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
edit |
ترتیبی از حروف یا کلیدها که باید انتخاب شوند تا تابعی یا ویرایشگری فعال شود |
edited |
ترتیبی از حروف یا کلیدها که باید انتخاب شوند تا تابعی یا ویرایشگری فعال شود |
qisam |
Access IndexedSequential Queued روش دستیابی ترتیبی اندیس دارصف بندی شده ethod |
QBE |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
sequences |
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود |
sequence |
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود |
gremlins |
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال |
checks |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
content addressable addressing |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند |
source |
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود |
serial |
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید. |
initialling |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
strobe |
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد |
initialled |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
mass storage |
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند |
initialing |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
storage |
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود |
gremlin |
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال |
initialed |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
initials |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
transmission |
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند |
entity |
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند |
serials |
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید. |
check |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
forward pointer |
اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند |
cell |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
entities |
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند |
initial |
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است |
cells |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
associative addressing |
روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند |
checked |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
transmissions |
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند |
receive |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد |
serials |
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند |
parallel |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
paralleled |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
receives |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد |
serial |
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند |
parallelling |
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند |
long integer |
عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود |