English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
English Persian
semi processed data داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
Other Matches
dp پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
formats روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
format روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
major sort key یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
scheduling مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
job مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
jobs مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
ascend مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascended مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascends مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
gather و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
gathered و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
collating sort مرتب کردن داده
data processing مرتب کردن داده ها
collection و مرتب کردن در پایگاه داده
collections و مرتب کردن در پایگاه داده
sorting network شبکه مرتب کردن داده ها
sorts روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
information داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
selectively مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selective مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
gpr ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
edp پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
bubble sort روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
alphasort مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
format تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
formats تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
mercury delay line روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
sort مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sorted مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sorts مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
centralized data processing پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
tile مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tiles مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
raster graphics روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
sorts روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorted روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchanges روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanging روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
postprocessor برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
tailed داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tails داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tail داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
backing رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
substitute character حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
batches 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
shell sort الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
reformat فرمت کردن دیسکی که حاوی داده است و پاک کردن داده به این ترتیب
initials خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialed خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialling خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
initial خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialled خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialing خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
bureau ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
bureaus ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
control total جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
onion skin language زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
redundant بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
priorities سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
priority سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
forward روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
forwarded روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
degauss پاک کردن داده از روی نوارمغناطیسی و جایگزین کردن داده جدید
refresh بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshes بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshed بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
queueing نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queues تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queueing تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queued تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queues نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queue نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
tabulating پانچ کارت پردازش شده مثل عمل مرتب سازی
queue تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
managers نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queued نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
manager نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
general ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
generals ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
filing 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
justifications مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justification مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
streams تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
queues تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
streamed تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
queue تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
job تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
stream تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
jobs تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
queued تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
queueing تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
service برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
logical واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
backward تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
To do up the room. اتاق را درست کردن ( مرتب کردن )
transaction پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند
straighten درست کردن مرتب کردن
straightening درست کردن مرتب کردن
serialized مرتب کردن سریال کردن
straightens درست کردن مرتب کردن
range مرتب کردن میزان کردن
serializing مرتب کردن سریال کردن
ranged مرتب کردن میزان کردن
straightened درست کردن مرتب کردن
ranges مرتب کردن میزان کردن
serialised مرتب کردن سریال کردن
serialises مرتب کردن سریال کردن
serialize مرتب کردن سریال کردن
dispose مرتب کردن مستعد کردن
serialising مرتب کردن سریال کردن
serializes مرتب کردن سریال کردن
utility برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
massaging پردازش داده
data processing پردازش داده ها
massages پردازش داده
massage پردازش داده
massaged پردازش داده
tidier مرتب کردن
marshaling مرتب کردن
to map out مرتب کردن
collocating مرتب کردن
tidied مرتب کردن
collocates مرتب کردن
tidying مرتب کردن
tidies مرتب کردن
collocated مرتب کردن
marshals مرتب کردن
marshalled مرتب کردن
tidy مرتب کردن
tidiest مرتب کردن
order مرتب کردن
collocate مرتب کردن
marshaled مرتب کردن
regularised مرتب کردن
regularises مرتب کردن
straighten up <idiom> مرتب کردن
clean مرتب کردن
cleaned مرتب کردن
cleanest مرتب کردن
cleans مرتب کردن
fix up مرتب کردن
to cleanvp مرتب کردن
to put to rights مرتب کردن
collate مرتب کردن
collated مرتب کردن
collates مرتب کردن
collating مرتب کردن
graduating مرتب کردن
regularising مرتب کردن
marshal مرتب کردن
regularize مرتب کردن
clear up مرتب کردن
draw up مرتب کردن
put straight مرتب کردن
lineup مرتب کردن
regularized مرتب کردن
regularizes مرتب کردن
regularizing مرتب کردن
graduate مرتب کردن
set in order مرتب کردن
graduates مرتب کردن
arranged مرتب کردن
arranging مرتب کردن
arrange مرتب کردن
concert مرتب کردن
arranges مرتب کردن
concerts مرتب کردن
list مجموعه موضوعات مرتب شده داده
data processing manager مدیر پردازش داده
mechanical data processing پردازش داده مکانیکی
adp پردازش داده اتوماتیک
data processing technology تکنولوژی پردازش داده
adp پردازش داده خودکار
idp پردازش داده مجتمع
data file processing پردازش فایل داده
decentralized data processing پردازش داده نامتمرکز
data processing center مرکز پردازش داده
data processing system سیستم پردازش داده
integrated data processing پردازش داده مجتمع
data processing management مدیریت پردازش داده
data processing cycle چرخه پردازش داده
ddp پردازش داده توزیعی
automatic data processing پردازش خودکار داده ها
scientific data processing پردازش داده علمی
electronic data processing پردازش الکترونیکی داده
undetected آنچه تشخیص داده نشده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com