Dictiornary-Farsi | دارائیهای مرئی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 54 (4 milliseconds)

English	Persian
tangible assets	دارائیهای مرئی


Other Matches

invisible assets	دارائیهای نامرئی دارائیهای غیرقابل رویت
lighted	چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lightest	چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
light	چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
tangible assets	دارائیهای ثابت دارائیهای عینی
frozen assets	دارائیهای مسدود
intangible assets	دارائیهای نامرئی
intangible assets	دارائیهای غیرمادی
intangible assets	دارائیهای غیرمرئی
intangible assets	دارائیهای ناملموس
monetary assets	دارائیهای پولی
real assets	دارائیهای واقعی
tangible assets	دارائیهای مادی
liquid assets	دارائیهای نقدی
fixed assets	دارائیهای ثابت
financial assets	دارائیهای مالی
private property	دارائیهای خصوصی
current assets	دارائیهای جاری
nonmonetary assets	دارائیهای غیر پولی
goods and chattels	اموال و دارائیهای منقول
visible	مرئی
realization account	حساب تبدیل دارائیهای شرکت به پول نقد
tangible assets	دارائی مرئی
tangible benefits	منافع مرئی
visibles	کالاهای مرئی
visible setting	غروب مرئی
visible rising	طلوع مرئی
visible spectrum	طیف مرئی
visible radiation	تابش مرئی
visible light	نور مرئی
visible horizon	افق مرئی
visible balance	تراز مرئی
spectral characteristic	مشخصه مرئی
sight glass	شیشه مرئی
visible	مرئی اشکار
contour	محیط مرئی
visible radiation	طیف مرئی
spectral sensitivity characteristic	مشخصه حساسیت مرئی
visualization	مرئی ساختن سیال
visibles	اقلام مرئی تجارت
invisible	ناپدید غیر مرئی
selenocentric	مرئی از مرکز ماه
on screen formating	قالب بندی مرئی
formwork exposed	قالب بندی سطوح مرئی
video	فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoed	فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videos	فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoing	فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
vortex trail	دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
photovoltaic cell	مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
liquidity trap	سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
actinism	خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
tangible costs	هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی

tangible assets

دارائیهای مرئی