English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
orphanage دارالایتام یتیم خانه
orphanages دارالایتام یتیم خانه
Other Matches
orphon a یتیم خانه
almshouse یتیم خانه
orphan asylum یتیم خانه
asylum یتیم خانه تیمارستان
asylums یتیم خانه تیمارستان
protectory دارالایتام
orphan asylum دارالایتام
orphans یتیم
orphaned یتیم
orphan یتیم
orphaned طفل یتیم
orphans طفل یتیم
orphaned یتیم کردن
orphans یتیم کردن
orphan یتیم کردن
orphan طفل یتیم
orphanize یتیم کردن
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
garde manger سرد خانه اشپز خانه
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
range یک خانه یا تعدادی خانه
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb خانه خانه کردن
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
door to door خانه به خانه
furnace house خانه
cell خانه
pied-a-terre خانه
pieds-a-terre خانه
roommates هم خانه
unsheltered <adj.> بی خانه
houses خانه
houseroom جا در خانه
quarterage خانه
within doors در خانه
door-to-door خانه به خانه
her house خانه ان زن
her house خانه اش
socket خانه
domiciles خانه
i was under his roof در خانه
domicile خانه
housed خانه
cellular خانه خانه
rooms خانه
room خانه
cells خانه
homes خانه
cloisonne خانه خانه
lodges خانه
lar خانه
pigeon hole خانه
pigeon-hole خانه
pigeon-holes خانه
roommate هم خانه
lares خانه
lodged خانه
lodge خانه
cellulated خانه خانه
sockets خانه
materfamilias زن خانه
dwelling خانه
dwellings خانه
alveolate خانه خانه
tersellated خانه خانه
home خانه
shack خانه
checkered خانه خانه
housing خانه ها
honeycombs خانه خانه
shacks خانه
double-fronted خانه دو در
honeycomb خانه خانه
house خانه
houseless بی خانه
active cell خانه کاری
bangaloid growth خانه ییلاقی
housewifely خانه دار
housewifery خانه دار
hub or hub by خانه دار
landloper خانه بدوش
husbandman سرپرست خانه
i wrote home برای خانه
majordomo بزرگتر خانه
lupanar جنده خانه
lupanar فاحشه خانه
luft خانه فرار
landlouper خانه بدوش
builders خانه ساز
department وزارت خانه
lake0dwelling خانه دریاچهای
departments وزارت خانه
kibitka خانه تاتار
keep in در خانه ماندن
keep house در خانه ماندن
insectary حشره خانه
insectarium حشره خانه
mansion house خانه ارباب
household art فن اداره خانه
brick yard اجرپز خانه
convalescent home نقاهت خانه
custom house گمرک خانه
dacha خانه ییلاقی
delivery to the home تحویل در خانه
dishouse بی خانه کردن
disorderly house خانه بدنام
disorderly house فاحشه خانه
domatophobia خانه هراسی
domicil مقر خانه
domiciliary مربوط به خانه
domiciliate خانه مسکن
bordel فاحشه خانه
coffeehouse قهوه خانه
coffee shop قهوه خانه
butler pantry ابدار خانه
cabana خانه کوچک
camera obscura تاریک خانه
caserne سرباز خانه
chancery دفتر خانه
chequer خانه شطرنج
chop house خوراک خانه
coach house کالسکه خانه
coach house درشکه خانه
coffee house قهوه خانه
coffee room خوارک خانه
bookbindery صحاف خانه
bindery صحاف خانه
bawdy house فاحشه خانه
home born خانه زاد
homebred خانه پرورده
homemaker خانه دار
armory اسلحه خانه
alveolus شش خانه حبابچه
house agent دلال خانه
house to get خانه اجارهای
house to let خانه اجارهای
house top بام خانه
gynaeceum خانه اندرونی
grummet شاگرد خانه
goodwife کدبانوی خانه
bawdy house جنده خانه
door lock کلید خانه
dwelling construction خانه سازی
dwelling house خانه مسکونی
earth house خانه زیرزمینی
frater سفره خانه
freemasons hall فراموش خانه
fuse block خانه فیوز
gambling house قمار خانه
gaming house قمار خانه
baby house عروسک خانه
house work خانه داری
houseroom اتاق خانه
English cottage خانه ویلایی
farm-house خانه رعیتی
hermitage خانه زاهد
out <adv.> بیرون از خانه
double-pile house خانه دو خوابه
colombarium کبوتر خانه
checker خانه شطرنج
housework کار خانه
loony bin دیوانه خانه
loony bins دیوانه خانه
reading room قرائت خانه
reading rooms قرائت خانه
Outside the house. بیرون از خانه
The house burned down . خانه سوخت
bastel خانه مستحکم
bastle خانه مستحکم
bell-cote ناقوس خانه
bell-gable ناقوس خانه
bordello [American E] فاحشه خانه
house of ill repute فاحشه خانه
bordello [American E] جنده خانه
house of ill repute جنده خانه
houseproud دلخوش به خانه
materfamilas بانوی خانه
poor house مسکین خانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com