Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
short winded
دارای تنگی نفس
Other Matches
desolation
تنگی
tightness
تنگی
narrowness
تنگی
scantiness
تنگی
coarctation
تنگی
drouth
تنگی
gloom
دل تنگی
constrictions
تنگی
constriction
تنگی
straitenced circumstances
تنگی
strictures
تنگی
stricture
تنگی
time trouble
تنگی وقت
in low water
در تنگی مالی
coarctation
تنگی مهبل
asthma
تنگی نفس
asthma
نفس تنگی
stenosis
تنگی مجرا
niggardiness
چشم تنگی
dyspnea
تنگی نفس
narrow minddedness
نظر تنگی
narrow circumstances
تنگی سختی
necking
تنگی مقطع
pursiness
تنگی نفس
antasthmatic
ضد تنگی نفس
phimosis
تنگی غلاف حشفه
stenosed
مبتلا به تنگی نفس
to stint oneself
تنگی بخود دادن
antasthmatic
دافع تنگی نفس
narrow mindedly
از روی نظر تنگی
antasthmatic
دوای تنگی نفس
iam in bad
خیلی در تنگی هستم
drought
خشک سالی تنگی
droughts
خشک سالی تنگی
phimosis
تنگی ختنه گاه
to be put to it
در فشار یا تنگی واقع شدن
asthmatic
دچار تنگی نفس اسمی
stenosed
دچار هرگونه تنگی مجرا
asthmatics
دچار تنگی نفس اسمی
dogfight
جنگ مابین دو یاچند نفر در گوشه تنگی
dogfights
جنگ مابین دو یاچند نفر در گوشه تنگی
dolman
جامه بلندی که جلوش باز و استین تنگی دارد
bronchial asthma
تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic
دارای ید
bilabiate
دارای دو لب
odoriferous
دارای بو
trilinear
دارای سه خط
fraught with
دارای
footy
دارای پا
glochidiate
دارای مو
three legged
دارای سه پا
three-legged
دارای سه پا
triradiate
دارای سه شعاع
far reaching
دارای اثرزیاد
squib
دارای صدای فش فش
trifoliolate
دارای سه نشریه
low-spirited
دارای روحیه بد
quartziferous
دارای در کوهی
petiolated
دارای دمگل
floaty
دارای اب نشین کم
pulsatile
دارای تپش
foliolate
دارای برگچه
tricone
دارای سه شاخ
triconered
دارای سه گوشه
tungstic
دارای تنگستن
tricorn
دارای سه شاخ
tricuspidate
دارای سه لخت
pulsant
دارای تپش
tricyclic
دارای سه چرخ
tripetalous
دارای سه کلبرگ
portentous
دارای فال بد
trigonous
دارای سه زاویه
trimolecular
دارای سه ملکول
deadbeat
دارای سکون
trigynous
دارای سه مادگی
fibrinous
دارای مودلیفی
trilocular
دارای سه حفره
tristigmatic
دارای سه مادگی
weighted
دارای وزن
feldspathic
دارای فلدسپار
rarely beautiful
دارای زیبائی
squibs
دارای صدای فش فش
trinomial
دارای سه عبارت
trinary
دارای سه متغیر
low spirited
دارای روحیه بد
unifoliate
دارای یک برگ
trinal
دارای سه متغیر
petiolate
دارای دمگل
deadbeats
دارای سکون
humous
دارای موادالی
febile
دارای حالت تب
hearted
دارای قلب ...
equivocal
دارای دومعنی
varietal
دارای تنوع
glary
دارای تشعشع
glanduliferous
دارای غد دکوچک
vagility
دارای تحرک
vagile
دارای تحرک
geniculate
دارای زانویی
prerogatived
دارای حق ویژه
primipara
دارای یک اولاد
univalent
دارای یک فرفیت
plumose
دارای دسته پر
backed
دارای پشت
weak sighted
دارای چشم کم سو
preemptor
دارای حق شفعه
short-range
دارای برد کم
polygamous
دارای چند زن
wapper jawed
دارای ارواره کج
rifled
دارای خان
short range
دارای برد کم
weak eyed
دارای چشم کم سو
vivific
دارای حیات
haired
دارای موی ...
viniferous
دارای شراب
pre emptive
دارای حق شفعه
warty
دارای زگیل
primiparous
دارای یک اولاد
unipod
دارای یک پایه
underweight
دارای کسروزن
undersigned
دارای امضاء
umbrageous
دارای سوفن
two way
دارای دو راه
whizzer
دارای صدای غژ
windiness
دارای باد
two handed
دارای دو دست
redundant
دارای اطناب
pseudonymous
دارای تخلص
deficient
دارای کمبود
homolographic
دارای قرینه
legitimate
دارای حق مشروع
legitimated
دارای حق مشروع
legitimates
دارای حق مشروع
heterogamous
دارای مادگی ها
unifilar
دارای یک سیم یا نخ
unidirectional
دارای یک جهت
hexameter
دارای شش وزن
unidirection
دارای یک جهت
pinnular
دارای بالچه
pinnular
دارای برگچه
pileate
دارای کلاهک
flabby
دارای عضلات شل
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
legitimating
دارای حق مشروع
turpentinous
دارای تربانتین
trichotomous
دارای سه قسمت
isometrics
دارای یک میزان
shoaly
دارای جاهای کم اب
capitated
دارای سرمجزا
calcic
دارای اهک
accentual
دارای تاکید
calcareous
دارای کلسیم
stannous
دارای قلع
acetylate
دارای ریشهء
acetylize
دارای ریشهء
bumpiness
دارای برامدگی
stannic
دارای قلع
buckish
دارای خوی بز
staminate
دارای جرثومه نر
silicifoeous
دارای در کوهی
prurient
دارای فکرشهوانی
privileged
دارای امتیاز
cloven foot
دارای پا یا سم شکافته
sexagenary
دارای سن 06 تا96
straight line
دارای خط مستقیم
ambivalence
دارای دو جنبه
behind
دارای پس افت
behinds
دارای پس افت
cirrous
دارای اویز
cingulate
دارای کمربند
chymiferous
دارای کیموس
chinned
دارای چانه
shelterer
دارای حفاظ
hectic
دارای تب لازم
cephalous
دارای کله
bodied
دارای بدن
adamantean
دارای تلئلو
bizonal
دارای دومنطقه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com