English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
isotropic دارای خواص برابر از هرسو همگرای
Other Matches
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
amphoteric دارای خواص متضاد
papaverous دارای خواص خشخاش
oleaginous دارای خواص روغن
propertied متمکن دارای خواص معین
isotropic دارای خواص فیزیکی مشابه
actinic دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
equipotent دارای اثرات برابر
isoperimetrical دارای دوره یا محیطهای برابر
isodose دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
substantive شبیه اسم دارای خواص اسم
hypersonic دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
round and round از هرسو
around در هرسو
right round از هرسو
supernova ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovas ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
isocratic دارای اختیارات برابر که دران اختیارات سیاسی همه کس یکسان است
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
properties خواص
attributes خواص
attributing خواص
attribute خواص
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
mechanical properties خواص مکانیکی
attribute صفت خواص
product capabilities خواص محصول
elastic properties خواص ارتجاعی
property list سیاهه خواص
hydrological وابسته به خواص اب
attributes صفت خواص
intensive properties خواص شدتی
bulk properties خواص گروهی
attributing صفت خواص
intrinsic properties خواص ذاتی
chemical properties خواص شیمیایی
collective properties خواص کولیگاتیو
general properties of bodies خواص عمومی اجسام
properties of section خواص مقاطع تیرها
adhesion agent ماده تشدیدکننده خواص
acoustics خواص صوتی ساختمان
electro magnetism برق و خواص مغناطیسی
magnetics علم خواص مغناطیسی
partial molar properties خواص جزیی مولی
triplicate سه برابر سه برابر کردن
geophysical survey مطالعه خواص فیزیکی زمین
pneumatics علم خواص هوا و گاز
electro magnetism تولید خواص مغناطیسی بوسیله
electronography ثبت خواص الکتریسته ساکن
electrokinetics علم خواص برق متحرک
optics علم مطالعه در خواص نور
hydraulic وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
unsex از خواص جنسی محروم کردن
physicochemical وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
to turn something تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
electro statics علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
actinology دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
atom کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
axiology علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
atoms کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
aircraft alternation اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
metamerism برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
gyromagnetic وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
pneumatology روح شناسی علم خواص هواو گازها
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
Green tea is esteemed for its health-giving properties. ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
miscibility قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
additives مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
platinum metal ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
epizootology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
charactristic curve نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
color code روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
epiphytology علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
gestalt معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
harmonics مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
bracketed برابر
doubled up دو برابر
doubled دو برابر
versus در برابر
equal برابر
tripling سه برابر
euqal برابر
triples سه برابر
equaled برابر
tripled سه برابر
equipollent برابر
he is twice the man he was دو برابر
homological برابر
equals برابر
as much a دو برابر
sextuple شش برابر
opposites برابر
opposite برابر
sixfold شش برابر
breasts برابر
breast برابر
two fold دو برابر
ninefold نه برابر
even <adj.> برابر
three fold سه برابر
equaling برابر
equalled برابر
squaring برابر
vs در برابر
squares برابر
decuple ده برابر
squared برابر
equalling برابر
square برابر
tantamount برابر
tenfold ده برابر
abreast برابر
identical برابر
level with each other برابر
triple سه برابر
double دو برابر
one fold یک برابر
paripassu برابر
eq برابر با
symmetric برابر
one hundred times as many صد برابر
for در برابر
threefold سه برابر
sevenfold هفت برابر
triple precision دقت سه برابر
triplex سه برابر کردن
sextuple شش برابر کردن
equals برابر مساوی
trebled سه برابر کردن
equalling برابر مساوی
equaled برابر مساوی
equal برابر مساوی
treble سه برابر کردن
senary شش برابر ششگانه
lifelong برابر یک عمر
equivalents برابر مشابه
life long برابر با یک عمر
septuple هفت برابر
equalled برابر مساوی
triply بطور سه برابر
equaling برابر مساوی
triple precision با دقت سه برابر
peering برابر بودن با
octuple هشت برابر
paralleling برابر خط موازی
parallelled برابر خط موازی
parallelling برابر خط موازی
counterbalance نیروی برابر
parallels برابر خط موازی
trebly بطور سه برابر
treble our casualties سه برابر تلفات ما
counterweight وزنه برابر
counterweights وزنه برابر
counterbalanced نیروی برابر
parallelize برابر کردن
counterbalances نیروی برابر
par برابر کردن
paralleled برابر خط موازی
nip and tuck تقریبا برابر
peered برابر بودن با
peer برابر بودن با
trebles سه برابر کردن
trebling سه برابر کردن
reduplicate دو برابر کردن
quintuple پنج برابر
quadraple چهار برابر
equilateral دو پهلو برابر
millionfold یک میلون برابر
money worth برابر پول
levels سطح برابر
prallelize برابر کردن
parallel برابر خط موازی
peer to each other برابر با یکدیگر
levelled سطح برابر
doubled : دو برابر دوتا
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com