English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
engrained دارای خوی دیرینه
Other Matches
contexts دیرینه
deep rooted دیرینه
chronic دیرینه
context دیرینه
deep-rooted دیرینه
deep seated دیرینه
ancient دیرینه
older دیرینه قدیمی
long custom رسم دیرینه
paleocortex قشر دیرینه مخ
old دیرینه قدیمی
paleolithic دیرینه سنگی
archicortex قشر مخ دیرینه
oldest دیرینه قدیمی
inveterately بطور دیرینه یا مزمن
ingrained دیرینه ریشه کرده
it is a long custom رسم دیرینه است
mumpsimus ایین دیرینه بی معنی که ازروی تعصب بدان بچسبند نادان متعصب
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
fraught with دارای
bilabiate دارای دو لب
iodic دارای ید
footy دارای پا
odoriferous دارای بو
three legged دارای سه پا
three-legged دارای سه پا
glochidiate دارای مو
trilinear دارای سه خط
prerogative دارای حق ویژه
weighted دارای وزن
windiness دارای باد
vivific دارای حیات
woolly headed دارای سر پشمالو
in power دارای اختیارات
in force دارای اعتبار
in flower دارای شکوفه
in defect دارای کاستی
ill neighboured دارای محیط بد
melodious دارای ملودی
ill neighboured دارای همسایه بد
melodic دارای ملودی
indued with charm دارای فریبندگی
synonymous دارای تشابه
deadbeat دارای سکون
deadbeats دارای سکون
geniculate دارای زانویی
portentous دارای فال بد
mammilate دارای پستان
wapper jawed دارای ارواره کج
swell butted دارای ته گنده
haired دارای موی ...
weak sighted دارای چشم کم سو
weak eyed دارای چشم کم سو
hearted دارای قلب ...
energetic دارای انرژی
glary دارای تشعشع
synonymous دارای ترادف
humous دارای موادالی
straight line دارای خط مستقیم
homolographic دارای قرینه
whizzer دارای صدای غژ
strontic دارای استرونیوم
hexameter دارای شش وزن
sulfureous دارای گوگرد
stilted دارای چوب پا
glanduliferous دارای غد دکوچک
warty دارای زگیل
zonate دارای مدار
staminate دارای جرثومه نر
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
flabby دارای عضلات شل
longheaded دارای سردراز
social minded دارای افکاراجتماعی
lobated دارای نرمه
lobate دارای نرمه
lippy پر رو دارای لب اویزان
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
short range دارای برد کم
magneto دارای مغناطیس
redundant دارای اطناب
monometallic دارای یک فلز
monoclinal دارای یک شیب
monatomic دارای یک جوهرفرد
monandrous دارای یک شوهر
heterogamous دارای مادگی ها
miasmatic دارای دمه بد بو
miasmal دارای دمه بد بو
squib دارای صدای فش فش
squibs دارای صدای فش فش
silicifoeous دارای در کوهی
low spirited دارای روحیه بد
low-spirited دارای روحیه بد
syntonic دارای بسامدمشابه
deficient دارای کمبود
short-range دارای برد کم
sonant دارای اهنگ
splashy دارای ترشح
isogenous دارای یک منبع
reversioner دارای حق رجوع
iodous دارای یود
invested with power دارای اختیار
biradial دارای دوشعاع
intercommunicate دارای مراوده
instinct with force دارای زور
insectile دارای حشره
innervate دارای پی کردن
stannic دارای قلع
stannous دارای قلع
inflorescent دارای گل اذین
allergic دارای حساسیت به
curvy دارای انحنا
spirituous دارای الکل
ledgy دارای طاقچه
lean to دارای چارطاقی
rifled دارای خان
knock kneed دارای زانوی کج
knarred دارای برامدگی
kibed دارای شکاف
parenthetical دارای کمانک
keratinous دارای موادشاخی
infatuated دارای داوری بد
keeled دارای تبر ته
spiriferous دارای عضومارپیچی
keyed دارای جاانگشتی
family men دارای نانخور
family man دارای نانخور
zygomorphic دارای تقارن
privileged دارای امتیاز
trifoliolate دارای سه نشریه
adamantean دارای تلئلو
trigonous دارای سه زاویه
trigynous دارای سه مادگی
cirrous دارای اویز
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
cingulate دارای کمربند
chymiferous دارای کیموس
tristigmatic دارای سه مادگی
chinned دارای چانه
myrrhic دارای بوی مر
cephalous دارای کله
antithetic دارای ضد ونقیض
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
tricyclic دارای سه چرخ
tricuspidate دارای سه لخت
prurient دارای فکرشهوانی
turpentinous دارای تربانتین
cretaceous دارای گچ فراوان
crepitant دارای صدای خش خش
accentual دارای تاکید
copperbottomed دارای ته مسی
acetylate دارای ریشهء
acetylize دارای ریشهء
triatomic دارای سه اتم
trichotomous دارای سه قسمت
tricone دارای سه شاخ
triconered دارای سه گوشه
tricorn دارای سه شاخ
tungstic دارای تنگستن
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
tripetalous دارای سه کلبرگ
trinomial دارای سه عبارت
bizonal دارای دومنطقه
trinary دارای سه متغیر
bisulcate دارای دوشکاف
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
binocular دارای دو چشم
binuclear دارای دو هسته
binucleate دارای دو هسته
binucleated دارای دو هسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com