English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
English Persian
dentelated دارای دندانههای ریز
dentellated دارای دندانههای ریز
Search result with all words
scraggier دارای دندانههای غیرمنظم
scraggiest دارای دندانههای غیرمنظم
scraggy دارای دندانههای غیرمنظم
runcinate دارای دندانههای اره مانند
serrulate دارای دندانههای فریف
serrulated دارای دندانههای فریف
Other Matches
chip pocket شیار دندانههای اره
saw doctor ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
crown wheel چرخی که دندانههای ان نسبت به سطح ان عمودباشد
peristome ردیف دندانههای کوچک درپیرامون دهانه خزه ها
pin wheel درساعت سازی چرخی که دندانههای استوانهای دارد
jo bolt نوعی پرچ با دندانههای داخلی متشکل از سه قسمت
backing off عمل تراشیدن یا پخ زدن پشت دندانههای تیغههای فرز
pitch line مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
tractor feed روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
broaching ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
glochidiate دارای مو
bilabiate دارای دو لب
iodic دارای ید
trilinear دارای سه خط
footy دارای پا
odoriferous دارای بو
fraught with دارای
three-legged دارای سه پا
three legged دارای سه پا
short range دارای برد کم
reversioner دارای حق رجوع
shoaly دارای جاهای کم اب
foliolate دارای برگچه
glanduliferous دارای غد دکوچک
shelterer دارای حفاظ
glary دارای تشعشع
silicifoeous دارای در کوهی
reboant دارای واکنش
rattly دارای صدای تق تق
floaty دارای اب نشین کم
accentual دارای تاکید
social minded دارای افکاراجتماعی
flabby دارای عضلات شل
hectic دارای تب لازم
geniculate دارای زانویی
short-range دارای برد کم
backed دارای پشت
handy <adj.> دارای مزیت
self abnegating دارای کف نفس
equivocal دارای دومعنی
rifled دارای خان
primipara دارای یک اولاد
prurient دارای فکرشهوانی
sexagenary دارای سن 06 تا96
sabulous دارای شن ریزه
rugose دارای رکه
acetylate دارای ریشهء
privileged دارای امتیاز
acetylize دارای ریشهء
rectilinear دارای مسیرمستقیم
fibrinous دارای مودلیفی
double tongued دارای دوقول
artiodactylous دارای سم شکافته
artiodactyl دارای سم شکافته
swell butted دارای ته گنده
arbitrative دارای اختیارحکمیت
alcoholic دارای الکل
alcoholics دارای الکل
antithetical دارای ضد ونقیض
monogamous دارای یک همسر
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
preferable دارای رجحان
syntonic دارای بسامدمشابه
testate دارای وصیت
ternal دارای سه تغییر
wordy دارای اطناب
azotic دارای ازت
knobby دارای برامدگی
dyslogistic دارای خاطرات بد
musical دارای اهنگ
starchy دارای نشاسته
terahenous دارای 4 مادگی
accredited دارای اعتبارنامه
aulait دارای شیر
sulfureous دارای گوگرد
entitative دارای وجودخارجی
strontic دارای استرونیوم
musicals دارای اهنگ
adamantean دارای تلئلو
splashy دارای ترشح
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
spirituous دارای الکل
spiriferous دارای عضومارپیچی
sonant دارای اهنگ
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
feldspathic دارای فلدسپار
febile دارای حالت تب
straight line دارای خط مستقیم
amphibolic دارای دو معنی
squib دارای صدای فش فش
squibs دارای صدای فش فش
aluminous دارای زاج
stannous دارای قلع
stannic دارای قلع
far reaching دارای اثرزیاد
staminate دارای جرثومه نر
low spirited دارای روحیه بد
low-spirited دارای روحیه بد
legitimating دارای حق مشروع
invested with power دارای اختیار
multiflorous دارای بیش از سه گل
multifid دارای چندشکاف
keyed دارای جاانگشتی
keeled دارای تبر ته
stilted دارای چوب پا
muciferous دارای مخاط
electives دارای حق انتخاب
synonymous دارای ترادف
synonymous دارای تشابه
elective دارای حق انتخاب
keratinous دارای موادشاخی
energetic دارای انرژی
multilineal دارای چندین خط
deadbeat دارای سکون
deadbeats دارای سکون
portentous دارای فال بد
iodous دارای یود
overlapping دارای اشتراک
nucleate دارای هسته
hook-nosed دارای بینی کج
hook nosed دارای بینی کج
nitrous دارای شوره
myrrhy دارای بوی مر
myrrhic دارای بوی مر
monopetalous دارای یک گلبرگ
kibed دارای شکاف
formal دارای فکر
magneto دارای مغناطیس
lean to دارای چارطاقی
splash دارای ترشح
ledgy دارای طاقچه
splashes دارای ترشح
splashing دارای ترشح
longheaded دارای سردراز
lippy پر رو دارای لب اویزان
lobate دارای نرمه
lobated دارای نرمه
mammilate دارای پستان
salaried دارای حقوق
monometallic دارای یک فلز
knarred دارای برامدگی
knock kneed دارای زانوی کج
monoclinal دارای یک شیب
monandrous دارای یک شوهر
miasmatic دارای دمه بد بو
miasmal دارای دمه بد بو
melodious دارای ملودی
melodic دارای ملودی
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
twofold دارای دو چیز
intercommunicate دارای مراوده
rarely beautiful دارای زیبائی
preemptor دارای حق شفعه
pre emptive دارای حق شفعه
isometrics دارای یک میزان
hexameter دارای شش وزن
isometric دارای یک میزان
homolographic دارای قرینه
humous دارای موادالی
isogenous دارای یک منبع
polygamous دارای چند زن
plumose دارای دسته پر
antithetic دارای ضد ونقیض
heterogamous دارای مادگی ها
ambivalence دارای دو جنبه
haired دارای موی ...
quartziferous دارای در کوهی
pulsatile دارای تپش
pulsant دارای تپش
hearted دارای قلب ...
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com