English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
dodecagynous دارای دوازده مادگی
Other Matches
heterogamous دارای مادگی ها
tristigmatic دارای سه مادگی
trigynous دارای سه مادگی
terahenous دارای 4 مادگی
heptagynous دارای هفت مادگی
pentagynous دارای پنج مادگی
polygynous دارای چند الت مادگی
dodecapetalous دارای دوازده گلبرگ
gynoecium مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
incomplete flower مادگی
socket مادگی
sockets مادگی
screw bolt مادگی
pistil مادگی
androginy نر و مادگی
buttonhole مادگی
buttonholes مادگی
buttonholed مادگی
buttonholing مادگی
decagynous ده مادگی
vulva مادگی
vulvas مادگی
boutonniere مادگی
pistillate مادگی دار
pistillary وابسته به مادگی گل
telephone jack مادگی تلفن
pistil الت مادگی گل
mortice مادگی زبانه
mortise مادگی زبانه
pistillate تولید کننده مادگی
juni دوازده
twelve دوازده
perigynous واقع در پیرامون مادگی یاتخمدان
banana jack مادگی در رادیو برای دوشاخه
dodecagon دوازده گوشه
grossest دوازده دوجین
grosses دوازده دوجین
grosser دوازده دوجین
grossed دوازده دوجین
dozen دوازده عدد
twelve دوازده گانه
dozens دوازده عدد
gross دوازده دوجین
grossing دوازده دوجین
dodecahedral دوازده سطحی
dodecasyllabic دوازده هجائی
dodecastyle دوازده ستونه
dodecastyle دوازده ستونی
dodecapetalous دوازده برگی
dodecandrous دوازده پرچمی
dodecamerous دوازده جزئی
duodecimal دوازده دوازدهی
round d. دوازده تاتمام
dodecahedron دوازده وجهی
dodecahedron دوازده سطحی
duodecimal دوازده تایی
duodenary دوازده تایی
duodenary دوازده تادوازده تا
the ensving twelve months دوازده ماه اینده
twelve tables الواح دوازده گانه
year in year out سال دوازده ماه
sex changer وسیله مبدل اتصال نری به مادگی و برعکس
gender changer وسیله تغییر اتصال مادگی به نری و برعکس
twelvmo ورق کاغذ دوازده ورقی
petit jury هیئت منصفه دوازده نفری
All the year round. Yes in year out . سالی دوازده ماه ( هر سال )
duodecimal number system سیستم اعدد با پایه دوازده
english sonnet غزل انگلیسی که شامل دوازده سطراست
withdrawing a juror حذف یکی از دوازده عضوهیات منصفه
signs of the zodiac صورتهای منطقه البروج برجهای دوازده گانه
quill shaft شفت گردنده باریکی با سرهزارخار مانند که در مادگی دیگری جفت میشود
elite type یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
Type cable دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
mandrel جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
anisandrous flower گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگی ان برابر باشد
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
purgation روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
palmette گل شاه عباسی [این گل در طرح ها ختائی نقش اصلی را دارد منسوب به طراحان دوره صفویه بوده و عده ای آن را شبیه نیلوفر آبی می دانند. بصورت پنج پر، هشت پر و دوازده پر به همراه برگ ها و گلبرگ ها است.]
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear دارای سه خط
odoriferous دارای بو
three legged دارای سه پا
footy دارای پا
glochidiate دارای مو
iodic دارای ید
bilabiate دارای دو لب
fraught with دارای
three-legged دارای سه پا
monometallic دارای یک فلز
hook nosed دارای بینی کج
hook-nosed دارای بینی کج
sonant دارای اهنگ
rifled دارای خان
artiodactyl دارای سم شکافته
silicifoeous دارای در کوهی
monoclinal دارای یک شیب
handy <adj.> دارای مزیت
backed دارای پشت
longheaded دارای سردراز
aulait دارای شیر
social minded دارای افکاراجتماعی
equivocal دارای دومعنی
aluminous دارای زاج
artiodactylous دارای سم شکافته
amphibolic دارای دو معنی
ledgy دارای طاقچه
lean to دارای چارطاقی
overlapping دارای اشتراک
short range دارای برد کم
sexagenary دارای سن 06 تا96
antithetical دارای ضد ونقیض
antithetic دارای ضد ونقیض
bodily دارای بدن
shelterer دارای حفاظ
foliolate دارای برگچه
knock kneed دارای زانوی کج
keratinous دارای موادشاخی
miasmal دارای دمه بد بو
monatomic دارای یک جوهرفرد
miasmatic دارای دمه بد بو
short-range دارای برد کم
floaty دارای اب نشین کم
magneto دارای مغناطیس
mammilate دارای پستان
arbitrative دارای اختیارحکمیت
knarred دارای برامدگی
kibed دارای شکاف
monandrous دارای یک شوهر
shoaly دارای جاهای کم اب
nitrous دارای شوره
strontic دارای استرونیوم
lippy پر رو دارای لب اویزان
lobate دارای نرمه
low spirited دارای روحیه بد
low-spirited دارای روحیه بد
bichrome دارای دو رنگ
lobated دارای نرمه
bicentric دارای دومرکز
sulfureous دارای گوگرد
squibs دارای صدای فش فش
squib دارای صدای فش فش
binocular دارای دو چشم
binaural دارای دو گوش
twofold دارای دو چیز
bimotored دارای دوموتور
bimorphemic دارای دوشکل
bimolecular دارای دوملکول
syntonic دارای بسامدمشابه
entitative دارای وجودخارجی
swell butted دارای ته گنده
straight line دارای خط مستقیم
deficient دارای کمبود
flabby دارای عضلات شل
elective دارای حق انتخاب
staminate دارای جرثومه نر
feldspathic دارای فلدسپار
azotic دارای ازت
splashes دارای ترشح
splashy دارای ترشح
spirituous دارای الکل
spiriferous دارای عضومارپیچی
rectilinear دارای مسیرمستقیم
stannic دارای قلع
electives دارای حق انتخاب
redundant دارای اطناب
far reaching دارای اثرزیاد
basined دارای ابگیر
febile دارای حالت تب
stannous دارای قلع
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
fibrinous دارای مودلیفی
self abnegating دارای کف نفس
preemptor دارای حق شفعه
stilted دارای چوب پا
insectile دارای حشره
plumose دارای دسته پر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com