English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
dodecapetalous دارای دوازده گلبرگ
Other Matches
monopetalous دارای یک گلبرگ
unipetalous تک برگ دارای یک گلبرگ
gamopetalous دارای گلبرگ پیوسته
tetrapetalous دارای چهار گلبرگ
palmette گل شاه عباسی [این گل در طرح ها ختائی نقش اصلی را دارد منسوب به طراحان دوره صفویه بوده و عده ای آن را شبیه نیلوفر آبی می دانند. بصورت پنج پر، هشت پر و دوازده پر به همراه برگ ها و گلبرگ ها است.]
dodecagynous دارای دوازده مادگی
petals گلبرگ
apetalous بی گلبرگ
petal گلبرگ
sympetalous پیوسته گلبرگ
corolla جام گلبرگ
calycle کاسبرگ گلبرگ
gamopetalous پیوسته گلبرگ
polypetalous جدا گلبرگ
labium لب شکافته گلبرگ
envelopes جام حلقهء گلبرگ
envelope جام حلقهء گلبرگ
ligule ملازه گلبرگ تسمهای
petaline وابسته به برگ گل مانند گلبرگ
picotee میخک گلبرگ سفید یازرد
snowbush انواع گیاهان سفید گلبرگ چای جرسی
twelve دوازده
juni دوازده
dodecapetalous دوازده برگی
round d. دوازده تاتمام
gross دوازده دوجین
grosser دوازده دوجین
grossed دوازده دوجین
grosses دوازده دوجین
grossing دوازده دوجین
duodenary دوازده تادوازده تا
dodecagon دوازده گوشه
dodecastyle دوازده ستونی
dozen دوازده عدد
dozens دوازده عدد
dodecastyle دوازده ستونه
duodecimal دوازده دوازدهی
dodecahedral دوازده سطحی
dodecahedron دوازده سطحی
duodenary دوازده تایی
grossest دوازده دوجین
dodecandrous دوازده پرچمی
twelve دوازده گانه
duodecimal دوازده تایی
dodecasyllabic دوازده هجائی
dodecamerous دوازده جزئی
dodecahedron دوازده وجهی
year in year out سال دوازده ماه
the ensving twelve months دوازده ماه اینده
twelve tables الواح دوازده گانه
All the year round. Yes in year out . سالی دوازده ماه ( هر سال )
duodecimal number system سیستم اعدد با پایه دوازده
twelvmo ورق کاغذ دوازده ورقی
petit jury هیئت منصفه دوازده نفری
withdrawing a juror حذف یکی از دوازده عضوهیات منصفه
english sonnet غزل انگلیسی که شامل دوازده سطراست
signs of the zodiac صورتهای منطقه البروج برجهای دوازده گانه
Type cable دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
elite type یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
safflower گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
purgation روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous دارای بو
bilabiate دارای دو لب
trilinear دارای سه خط
three-legged دارای سه پا
footy دارای پا
iodic دارای ید
fraught with دارای
three legged دارای سه پا
glochidiate دارای مو
dolose دارای قصدجرم
invested with power دارای اختیار
foliolate دارای برگچه
double tongued دارای دوقول
intercommunicate دارای مراوده
instinct with force دارای زور
floaty دارای اب نشین کم
insectile دارای حشره
geniculate دارای زانویی
iodous دارای یود
isogenous دارای یک منبع
lean to دارای چارطاقی
knock kneed دارای زانوی کج
knarred دارای برامدگی
kibed دارای شکاف
keratinous دارای موادشاخی
keeled دارای تبر ته
hexameter دارای شش وزن
keyed دارای جاانگشتی
innervate دارای پی کردن
in flower دارای شکوفه
homolographic دارای قرینه
glary دارای تشعشع
entitative دارای وجودخارجی
far reaching دارای اثرزیاد
haired دارای موی ...
febile دارای حالت تب
heterogamous دارای مادگی ها
hearted دارای قلب ...
humous دارای موادالی
ill neighboured دارای همسایه بد
ill neighboured دارای محیط بد
inflorescent دارای گل اذین
indued with charm دارای فریبندگی
in power دارای اختیارات
in force دارای اعتبار
dyslogistic دارای خاطرات بد
glanduliferous دارای غد دکوچک
feldspathic دارای فلدسپار
in defect دارای کاستی
fibrinous دارای مودلیفی
biradial دارای دوشعاع
artiodactyl دارای سم شکافته
hectic دارای تب لازم
behinds دارای پس افت
behind دارای پس افت
ambivalence دارای دو جنبه
isometrics دارای یک میزان
isometric دارای یک میزان
bifocals دارای دو کانون
bifocal دارای دو کانون
divans دارای دوفرفیت
privileged دارای امتیاز
prurient دارای فکرشهوانی
arbitrative دارای اختیارحکمیت
antithetical دارای ضد ونقیض
antithetic دارای ضد ونقیض
amphibolic دارای دو معنی
aluminous دارای زاج
adamantean دارای تلئلو
acetylize دارای ریشهء
acetylate دارای ریشهء
accentual دارای تاکید
bodily دارای بدن
overlapping دارای اشتراک
hook-nosed دارای بینی کج
melodic دارای ملودی
melodious دارای ملودی
synonymous دارای تشابه
synonymous دارای ترادف
stilted دارای چوب پا
energetic دارای انرژی
portentous دارای فال بد
deadbeats دارای سکون
deadbeat دارای سکون
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
hook nosed دارای بینی کج
electives دارای حق انتخاب
elective دارای حق انتخاب
twofold دارای دو چیز
splashing دارای ترشح
splashes دارای ترشح
splash دارای ترشح
formal دارای فکر
salaried دارای حقوق
weighted دارای وزن
dipteran دارای دو بال
crepitant دارای صدای خش خش
divan دارای دوفرفیت
copperbottomed دارای ته مسی
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
cirrous دارای اویز
cingulate دارای کمربند
chymiferous دارای کیموس
chinned دارای چانه
cephalous دارای کله
cretaceous دارای گچ فراوان
cuspidal دارای برامدگی
dipolar دارای دو قطب
diplopodous دارای هزار پا
dipetalous دارای دوگلبرگ
dimply دارای فرورفتگی
dimorphic دارای دو شکل
dichotomous دارای دو بخش
diandrous دارای دوپرچم
declinatory دارای تمایل
dartrous دارای تبخال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com