English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
bicylindrical دارای دو سطح استوانهای بامحورهای موازی
Other Matches
semirigid دارای مخزن گاز استوانهای شکل وقابل انحناء
compound wound generator ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
Hanbel [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
paralleled چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multiple معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
MIMD معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
lpt در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
cylindric استوانهای
cylindrically استوانهای
cylinderical استوانهای
cylindrical استوانهای
shunts موازی موازی فرعی
shunted موازی موازی فرعی
shunt موازی موازی فرعی
drum armature ارمیچر استوانهای
drum controller نافم استوانهای
drum plotter رسام استوانهای
cylindrical lens عدسی استوانهای
drum magazine مخزن استوانهای
can buoy بویه استوانهای
cylindrical armature ارمیچر استوانهای
shaft میله استوانهای
shafts محور استوانهای
shafts میله استوانهای
crown saw اره استوانهای
induction cylinder اهنربای استوانهای
core sample نمونه استوانهای
drum turret سر رولور استوانهای
drum switch جابجاگر استوانهای
cylinderical fit رابط استوانهای
shaft محور استوانهای
prill قرص استوانهای شکل
circular type gates دریچههای نوع استوانهای
mercator's projection تصویر مرکاتوریا استوانهای
drum pump پمپ استوانهای شکل
concrete core نمونه استوانهای بتن
cylindrical faceplate صفحه استوانهای تلویزیون
top hats کلاه مردانه استوانهای
single barrel culvert ابگذر استوانهای ساده
shaft furnace کوره استوانهای شکل
top hat کلاه مردانه استوانهای
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
drum type boring machine دستگاه مته نوع استوانهای
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
terete استوانهای شکل در برش عرضی
manholes محل دخول استوانهای شکل
manhole محل دخول استوانهای شکل
mud sill پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
torose استوانهای شکل ودارای برجستگیهای متناوب
cylinder فشنگ خور استوانهای هفت تیر
cylinders فشنگ خور استوانهای هفت تیر
concertinaed سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinaing سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinas سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
cylinderical limit gage دستگاه اندازه گیر رابط استوانهای
manubrium سلولهای استوانهای میان جدار داخلی
concertina سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
spool قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
spools قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
pin wheel درساعت سازی چرخی که دندانههای استوانهای دارد
drum sorting مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
dummy کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
dummies کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
crankpin قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
hollow ware چینی یاشیشهای که بصورت استوانهای شکل ویا نظیر ان قالب گیری شده است
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
shunt موازی
parallelled موازی
parallel موازی
parallelling موازی
paralleled موازی
shunted موازی
parallel ruler خط کش موازی
coaxial موازی
shunts موازی
parallels موازی
two parallel lines دو خط موازی
paralleling موازی
serioprallel دنبالهای و موازی
parallelling برابر خط موازی
parallel access دستیابی موازی
parallels برابر خط موازی
pyeonhi seogi موازی ایستادن
paralleled برابر خط موازی
parallel connection اتصال موازی
parallel conversion تبدیل موازی
parallel feed خورد موازی
running in parallel پردازش موازی
parallel interface رابط موازی
parallel operation عمل موازی
parallel operation عملکرد موازی
parallel operation عملیات موازی
parallel port درگاه موازی
machinist vise گیره موازی
parallel برابر خط موازی
antiparalle موازی ناهمسو
axially parallel موازی محوری
paralleling برابر خط موازی
centronics interface رابط موازی
shunts مقاومت موازی
parallel adder افزایشگر موازی
parallel circuit مدار موازی
parallel column ستونهای موازی
parallel computer کامپیوتر موازی
parallel printer چاپگر موازی
parallel cells یاختههای موازی
parallel printing چاپ موازی
parallel system شبکه موازی
parallel transmission مخابره موازی
parallel transmission انتقال موازی
along موازی با طول
parallelled برابر خط موازی
shunt مقاومت موازی
collimator موازی ساز
shunt element عنصر موازی
shunt capacitor خازن موازی
parallel storage انبارش موازی
parallel storage انباره موازی
parallel transmission ارسال موازی
parallel processing پردازش موازی
parallel processor موازی پرداز
parallel processor پردازنده موازی
shunted مقاومت موازی
parallel reading خواندن موازی
doube bead گچ بری موازی
parallel sheaf مروحه موازی
parallel run اجرای موازی
paralleling موازی کردن اسکیها
parallel موازی کردن اسکیها
paralleled موازی کردن اسکیها
endline خطوط موازی با 04 مترفاصله
parallelled موازی کردن اسکیها
gules خطوط موازی عمودی
parallelling موازی کردن اسکیها
five yard line خط داخلی و موازی خط کناری
parallel adder جمع کننده موازی
trimaran قایق با 3 بدنه موازی
to flatten out موازی زمین پروازکردن
to flatten out بازمین موازی شدن
to draw parallels خطهای موازی کشیدن
jet turn چرخش موازی اسکی ها
twentyfive yard line خط 52 یاردی موازی خط پایانی
clamp base vise گیره با فکهای موازی
parallel trussed girder تیر شبکهای موازی
parallel search storage انباره جستجوی موازی
parallel access با دست یابی موازی
bowling crease خط موازی جلوی پایه ها
branch extension اتصال موازی فرعی
parallel input output ورودی و خروجی موازی
parallel gap welder جوشگر شکاف موازی
collimate موازی قرار دادن
parallel clamp گیره پیچی موازی
flashes معدن موازی سریع A/D.
flashed معدن موازی سریع A/D.
flash معدن موازی سریع A/D.
trimarans قایق با 3 بدنه موازی
swings پیچیدن موازی اسکیها
one point perspective پرسپکتیو همرو یا موازی
offside line خط فرضی موازی با دروازه
twentyfive خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
parallels موازی کردن اسکیها
multiple transformer مبدل با اتصال موازی
parallel perspective پرسپکتیو همرو یا موازی
series parallel connection اتصال زنجیری- موازی
series parallel connection اتصال سری- موازی
ideal paralleling مدار موازی ایده ال
swing پیچیدن موازی اسکیها
parallel resonant circuit مدار همنوای موازی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
chitary jireugi ضربه مشت موازی یا افقی
stramline flow جریان موازی یابی ممانعت
connect in parallel بطور موازی اتصال دادن
dual دو لیست موازی جدا از اطلاعات
series parallel dimming اتصال زنجیری- موازی لامپها
to decline from the parallel از حالت موازی خارج شدن
paralleled خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
magnetic shunt اتصال شنت موازی فرعی مغناطیسی
parallel خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
railings تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
shunts موازی کردن بستن بسته شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com