Dictiornary-Farsi | دارای رشد سریع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (13 milliseconds)

English	Persian
fungoid	دارای رشد سریع


Search result with all words

responsive	دارای عکس العمل سریع جواب گو
lindy	رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
Other Matches

rollover	استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
marine express	کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
dma	اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma	CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
snap pass	پاس سریع با پیچش سریع مچ
speediness	سریع السیر سریع
speedy	سریع السیر سریع
isobare	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind	دارای چشم تار دارای دید کم
galleried	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic	دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped	دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions	دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
swift	سریع
gleg	سریع
accelerators	سریع
wing footed	سریع
prompts	سریع
accelerator	سریع
prompt	سریع
prompted	سریع
spanking	سریع
rather	سریع تر
swifts	سریع
sweepy	سریع
rapid	سریع
sudden	سریع
spankings	سریع
swiftest	سریع
snell	سریع
swifter	سریع
galloping	سریع
fast access	با دستیابی سریع
sneak raid	دستبرد سریع
dispatch	انجام سریع
dispatched	انجام سریع
dispatches	انجام سریع
raiding	تک نفوذی سریع
despatching	انجام سریع
despatches	انجام سریع
despatched	انجام سریع
high velocity drop	بارریزی سریع
continuate	سریع الاتصال
raid	تک نفوذی سریع
raided	تک نفوذی سریع
couriers	پیک سریع
courier	پیک سریع
scampered	پرواز سریع
snapback	بهبودی سریع
raids	تک نفوذی سریع
bullet	توپ سریع
rough and ready	سریع العمل
skitter	حرکت سریع
posthaste	سریع السیر
bullets	توپ سریع
speed	سریع کارکردن
highflier	دلیجان سریع
highflyer	دلیجان سریع
rapid transit	شطرنج سریع
rath	زود رس سریع
rathe	زود رس سریع
accelerated depreciation	استهلاک سریع
quick recovery	بهبود سریع
quick recovery	رونق سریع
convert	پاسکاری سریع
converted	پاسکاری سریع
rapid scanning	تقطیع سریع
speeding	سریع کارکردن
speeds	سریع کارکردن
quickstep	گام سریع
high speed	سریع السیر
high speed	دنده سریع
rapid fire	تیر سریع
high speed printer	چاپگر سریع
high speed traffic	ترافیک سریع
high speed traffic	امد شد سریع
rapid flow	جریان سریع
quick fire	تیر سریع
converting	پاسکاری سریع
expressing	سریع السیر
expresses	سریع صریح
expresses	سریع السیر
expressed	سریع صریح
expressed	سریع السیر
express	سریع صریح
express	سریع السیر
expressing	سریع صریح
hypernoea	تنفس سریع
converts	پاسکاری سریع
repost	ضربت سریع
hotshot	بارکشی سریع
pirouette	چرخ سریع
pirouettes	چرخ سریع
fast neutron	نوترون سریع
fast moving depression	کمفشاری سریع
rapid access	با دستیابی سریع
precipitating	خیلی سریع
riposted	ضربت سریع
riposte	ضربت سریع
slaps	ضربت سریع
slapping	ضربت سریع
slapped	ضربت سریع
slap	ضربت سریع
operation immediate	اقدام سریع
wind sprint	تمرین دو سریع
glimpse	نگاه سریع
winder	دویدن سریع
windstorm	باد سریع
quickest	تند و سریع
quickest	جلد سریع
quicker	تند و سریع
glimpsed	نگاه سریع
glimpses	نگاه سریع
ripostes	ضربت سریع
riposting	ضربت سریع
precipitates	خیلی سریع
prompt	سریع کردن
prompt	سریع عاجل
prompted	سریع کردن
prompted	سریع عاجل
fleets	عبور سریع
slash	ضربه سریع
prompts	سریع کردن
prompts	سریع عاجل
precipitated	خیلی سریع
precipitate	خیلی سریع
fast	سریع السیر
slashed	ضربه سریع
fastest	سریع السیر
slashes	ضربه سریع
fleet	عبور سریع
fasts	سریع السیر
quicker	جلد سریع
lightning chess	شطرنج سریع
braided	حرکت سریع
scampering	پرواز سریع
scamper	پرواز سریع
progressive chess	شطرنج سریع
fasted	سریع السیر
braid	حرکت سریع
accelerated depreciation	استهلاک سریع
polypnea	تنفس سریع
fleetingly	سریع الزوال
accelofilter	صافی سریع
fleeting	سریع الزوال
braids	حرکت سریع
quick	تند و سریع
scampers	پرواز سریع
quick	جلد سریع
glimpsing	نگاه سریع
flip	پاس سریع و کوتاه
flipped	پاس سریع و کوتاه
patter	بطور سریع وردخواندن
whirled	چرخیدن گردش سریع
fruit clipper	کشتی سریع میوه بر
surge	جریان سریع وغیرعادی
surged	جریان سریع وغیرعادی
flips	پاس سریع و کوتاه
whirl	چرخیدن گردش سریع
scatback	توپدار سریع و فراری
quenching	سریع خنک کردن
swooped	حرکت سریع نزولی
sallies	جواب سریع و زیرکانه
rubdown	مالش سریع بدن
goods of perishable nature	اموال سریع الفساد
sallies	حرکت سریع شلیک
jerks	تکان سریع دادن
sally	حرکت سریع شلیک
whirling	چرخیدن گردش سریع
jerked	تکان سریع دادن
jerk	تکان سریع دادن
rapid transit	حمل و نقل سریع
sally	جواب سریع و زیرکانه
jerking	تکان سریع دادن
umbilical cords	سیم سریع الاتصال
whirls	چرخیدن گردش سریع
umbilical cord	سیم سریع الاتصال
patters	بطور سریع وردخواندن
pattering	بطور سریع وردخواندن
pattered	بطور سریع وردخواندن
swooping	حرکت سریع نزولی
raids	تک سریع تاخت و تاز
whisking	حرکت سریع و جزیی
whisked	حرکت سریع و جزیی
whisk	حرکت سریع و جزیی
ageing	سخت کنندگی سریع
scrappier	بازی تهاجمی سریع
scrappiest	بازی تهاجمی سریع
scrappy	بازی تهاجمی سریع
skiff	قایق سریع السیر
slew	گردش سریع توپ