Dictiornary-Farsi | دارای زائده و ضمیمه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
cirrate	دارای زائده و ضمیمه


Other Matches

lobulate	دارای زائده کوچک
pentadactylate	دارای پنج زائده شبیه پنجه
pentadactyl	دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
excursus	مقالهء ضمیمه ضمیمه تشریحی
annexing	ضمیمه کردن ضمیمه
annex	ضمیمه کردن ضمیمه
annexes	ضمیمه کردن ضمیمه
apophysis	زائده
excrescent	زائده
uncus	زائده
anlage	زائده
dowel	زائده
measurement of air pressure	زائده
run-offs	زائده
run-off	زائده
tabs	زائده
process	زائده
run off	زائده
processes	زائده
tab	زائده
coronoid process	زائده منقاری
uncinus	زائده قلابی
appendix	زائده کوچک
gland	زبانه زائده
trimmings	قطع زائده ها
glands	زبانه زائده
styloid process	زائده سهمی
ears	خوشه زائده
appendixes	زائده کوچک
ear	خوشه زائده
trimming	قطع زائده ها
mouthpart	زائده نزدیک دهان
sanse serif	حروف بدون زائده
odontoid	وابسته به زائده دندانی
winglet	زائده بال مانند
trimming cutter	قطع کننده زائده ها
thistledwon	زائده پر مانند خار
palpus	زائده بند بندی
mastoditis	اماس زائده پستانی
wing	بال مانند زائده حبابی
pterygoid process	زائده نازله عظم وتدی
trimming blade	تیغه قطع کننده زائده ها
pterygoid process	زائده نازله استخوان شب پرهای
winging	بال مانند زائده حبابی
adnexa	قسمتهای متصل بهم زائده
metopon	قسمت جلوی زائده جلومغز
transverse process	زائده جانبی ستون فقرات
appendectomy	برداشتن زائده اپاندیس یا اویزه
trimming tool	ابزار ویژه قطع کردن زائده ها
ligule	زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
papilla	زائده بافتی ریشه پرو موی سر و بدن و امثال ان
epididymis	زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است
exhibiting	ضمیمه
exhibits	ضمیمه
exhibited	ضمیمه
apendix	ضمیمه
exhibit	ضمیمه
appendant	ضمیمه
appendices	ضمیمه
inclusive of <prep.>	به ضمیمه
comprising <prep.>	به ضمیمه
accompaniment	ضمیمه
accompaniments	ضمیمه
accompanying	ضمیمه
including	به ضمیمه
annexing	ضمیمه
attached	ضمیمه
addendum	ضمیمه
annexes	ضمیمه
addenda	ضمیمه
insertion	ضمیمه
enclosure	ضمیمه
enclosures	ضمیمه
annex	ضمیمه
appurtenance	ضمیمه
appurtenence	ضمیمه
appendages	ضمیمه
appendage	ضمیمه
amendment	ضمیمه
amendments	ضمیمه
thereto attached	ضمیمه به ان
complement	ضمیمه
supplement	ضمیمه
appendix	ضمیمه
appendixes	ضمیمه
complemented	ضمیمه
supplementing	ضمیمه
attachment	ضمیمه
supplements	ضمیمه
including <prep.>	به ضمیمه
complements	ضمیمه
complementing	ضمیمه
supplemented	ضمیمه
attaches	ضمیمه کردن
accompanies	ضمیمه کردن
tag	ضمیمه کردن
annexed	ضمیمه منضم
arrangement	ضمیمه قرارداد
accompany	ضمیمه کردن
adjuncts	ملازم ضمیمه
attachment	ضبط ضمیمه
given in	ضمیمه شده
adjoint	مشوق ضمیمه
tack	ضمیمه کردن
tag	ضمیمه شدن به
tags	ضمیمه کردن
append	ضمیمه کردن
add	ضمیمه کردن
extrinsic	جزئی ضمیمه
codicil	ضمیمه وصیتنامه
arrangements	ضمیمه قرارداد
affix	ضمیمه کردن
affixed	ضمیمه کردن
appendix	ضمیمه ذیل
appendixes	ضمیمه ذیل
affixes	ضمیمه کردن
affixing	ضمیمه کردن
codicils	ضمیمه وصیتنامه
accompanied	ضمیمه کردن
tags	ضمیمه شدن به
subjoin	ضمیمه کردن
adject	ضمیمه کردن
tacks	ضمیمه کردن
enclosed <adj.> <past-p.>	ضمیمه شده
attributed <adj.> <past-p.>	ضمیمه شده
encloses	ضمیمه کردن
enclosing	ضمیمه کردن
enclose	ضمیمه کردن
attaching	ضمیمه کردن
vermiform appendix	ضمیمه اعور
enclosed	ضمیمه شده
affixed <adj.> <past-p.>	ضمیمه شده
annexed <adj.> <past-p.>	ضمیمه شده
attach	ضمیمه کردن
attached <adj.> <past-p.>	ضمیمه شده
affected [added] <adj.> <past-p.>	ضمیمه شده
tacked	ضمیمه کردن
postscripts	ضمیمه کتاب
postscript	ضمیمه کتاب
an a to a dictionary	ضمیمه فرهنگ
attachment	ضمیمه الصاق
adjunct	ملازم ضمیمه
cirrus	اویز ضمیمه
tacking	ضمیمه کردن
the a invoice	صورت حساب ضمیمه
pendant	بی تکلیف ضمیمه شده
addition	اسم اضافی ضمیمه
additions	اسم اضافی ضمیمه
annexes	پیوستن ضمیمه سازی
pendants	بی تکلیف ضمیمه شده
attachment	توقیف کردن ضمیمه
annexing	پیوستن ضمیمه سازی
annex	پیوستن ضمیمه سازی
adjunction	ضمیمه مشاع سازی
annexation	ضمیمه سازی انضمام
isobar	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
supplemented	تکمیل کردن ضمیمه شدن به
attachment	ضمیمه اثاث جمع اوری
supplement	تکمیل کردن ضمیمه شدن به
glossaries	واژه نامه ضمیمه کتاب
tagged	بر چسب زده ضمیمه دار
supplements	تکمیل کردن ضمیمه شدن به
copy of his letter is here with enclosed	رونوشت نامه وی ضمیمه است
schedules	صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
scheduled	صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
schedule	صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
glossary	واژه نامه ضمیمه کتاب
supplementing	تکمیل کردن ضمیمه شدن به
cementitious	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
attachable	قابل بهم پیوستن یا ضمیمه کردن
return account	صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
lobation	قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
ringent	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
attachment	توقیف و ضبط شخص یا مال به دلایل قانونی ضمیمه
acinaseous	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind	دارای چشم تار دارای دید کم
virile	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
chyron [American E]	قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
Lower third	قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
aston [British E]	قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
outrigged	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
wing	پره زائده پره دار
winging	پره زائده پره دار
idiomorphic	دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions	دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped	دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
accession book	فهرست کتب یک کتابخانه که به سایر کتب ضمیمه شود
appendicitis	اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
Indo-persian rug	قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored	دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic	دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous	دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
attaching	پیوست کردن ضمیمه کردن