English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
sulfureous دارای سنگ گوگرد
Search result with all words
sulfureous دارای گوگرد
Other Matches
sulphur گوگرد
sulfur گوگرد
brimstones گوگرد
brimstone گوگرد
sulfurate با گوگرد امیختن
brimstone گوگرد قلمی
suphuretted گوگرد دار
sulphury مانند گوگرد
sulphurize گوگرد زدن
sulfuret با گوگرد امیختن
dust گرد گوگرد
sulfurous شبیه گوگرد
sulphurous شبیه گوگرد
desulfurization گوگرد زدایی
brimstones گوگرد قلمی
oil of vitriol عرق گوگرد
sulphurate گوگرد زدن
philosophers' stone گوگرد سرخ
desulphurizing گوگرد زدایی
desulphurize گوگرد زدودن
philosophers stone گوگرد سرخ
sulphureous گوگرد مانند
sulphuric acid جوهر گوگرد
dusts گرد گوگرد
dusted گرد گوگرد
sulphurate با گوگرد ترکیب کردن
sulfur recovery unit واحد بازیابی گوگرد
mercaptan الکل گوگرد دار
hydrodesulfurizing گوگرد زدایی با هیدروژن
desulfurization unit واحد گوگرد زدایی
sulphur گوگرد گوگرددار کردن
sulfur گوگرد گوگرددار کردن
sulphuret ترکیب گوگرد باجسم بسیط
sulfuric acid جوهر گوگرد بفرمول 4SO 2H
to metallizo rubber گوگرد زدن پلاستیک و انراکشدارتر کردن
nitrosulphuric ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged دارای سه پا
glochidiate دارای مو
fraught with دارای
footy دارای پا
iodic دارای ید
bilabiate دارای دو لب
three-legged دارای سه پا
trilinear دارای سه خط
odoriferous دارای بو
sexagenary دارای سن 06 تا96
handy <adj.> دارای مزیت
rifled دارای خان
alcoholics دارای الکل
pileate دارای کلاهک
swell butted دارای ته گنده
azotic دارای ازت
shelterer دارای حفاظ
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
backed دارای پشت
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
foliolate دارای برگچه
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
shoaly دارای جاهای کم اب
monogamous دارای یک همسر
preferable دارای رجحان
syntonic دارای بسامدمشابه
musical دارای اهنگ
accentual دارای تاکید
geniculate دارای زانویی
sabulous دارای شن ریزه
rugose دارای رکه
glanduliferous دارای غد دکوچک
glary دارای تشعشع
knobby دارای برامدگی
musicals دارای اهنگ
acetylate دارای ریشهء
acetylize دارای ریشهء
far reaching دارای اثرزیاد
entitative دارای وجودخارجی
basined دارای ابگیر
accredited دارای اعتبارنامه
terahenous دارای 4 مادگی
starchy دارای نشاسته
self abnegating دارای کف نفس
adamantean دارای تلئلو
alcoholic دارای الکل
stannous دارای قلع
stannic دارای قلع
staminate دارای جرثومه نر
legitimate دارای حق مشروع
strontic دارای استرونیوم
legitimates دارای حق مشروع
aulait دارای شیر
legitimating دارای حق مشروع
febile دارای حالت تب
redundant دارای اطناب
low spirited دارای روحیه بد
artiodactyl دارای سم شکافته
straight line دارای خط مستقیم
arbitrative دارای اختیارحکمیت
antithetical دارای ضد ونقیض
artiodactylous دارای سم شکافته
antithetic دارای ضد ونقیض
deficient دارای کمبود
feldspathic دارای فلدسپار
rectilinear دارای مسیرمستقیم
amphibolic دارای دو معنی
cingulate دارای کمربند
aluminous دارای زاج
legitimated دارای حق مشروع
social minded دارای افکاراجتماعی
floaty دارای اب نشین کم
silicifoeous دارای در کوهی
equivocal دارای دومعنی
sonant دارای اهنگ
spiriferous دارای عضومارپیچی
flabby دارای عضلات شل
monatomic دارای یک جوهرفرد
squib دارای صدای فش فش
trichotomous دارای سه قسمت
squibs دارای صدای فش فش
fibrinous دارای مودلیفی
splashy دارای ترشح
spirituous دارای الکل
low-spirited دارای روحیه بد
reversioner دارای حق رجوع
intercommunicate دارای مراوده
myrrhic دارای بوی مر
multilineal دارای چندین خط
keeled دارای تبر ته
multiflorous دارای بیش از سه گل
multifid دارای چندشکاف
overlapping دارای اشتراک
hook-nosed دارای بینی کج
muciferous دارای مخاط
hook nosed دارای بینی کج
keratinous دارای موادشاخی
melodious دارای ملودی
synonymous دارای تشابه
synonymous دارای ترادف
myrrhy دارای بوی مر
invested with power دارای اختیار
of that ilk دارای همان جا
divans دارای دوفرفیت
divan دارای دوفرفیت
iodous دارای یود
bodily دارای بدن
nucleate دارای هسته
energetic دارای انرژی
isogenous دارای یک منبع
stilted دارای چوب پا
keyed دارای جاانگشتی
melodic دارای ملودی
kibed دارای شکاف
splashing دارای ترشح
electives دارای حق انتخاب
elective دارای حق انتخاب
mammilate دارای پستان
magneto دارای مغناطیس
lean to دارای چارطاقی
ledgy دارای طاقچه
twofold دارای دو چیز
lippy پر رو دارای لب اویزان
longheaded دارای سردراز
lobate دارای نرمه
splashes دارای ترشح
splash دارای ترشح
miasmal دارای دمه بد بو
monopetalous دارای یک گلبرگ
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
knarred دارای برامدگی
monometallic دارای یک فلز
knock kneed دارای زانوی کج
salaried دارای حقوق
monoclinal دارای یک شیب
monandrous دارای یک شوهر
formal دارای فکر
miasmatic دارای دمه بد بو
lobated دارای نرمه
haired دارای موی ...
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com