English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English Persian
catenulate دارای شکل زنجیری زنجیروار
Other Matches
catenary زنجیروار
catenary قوس زنجیروار
catenarian زنجیری
concatenation هم زنجیری
bandog سگ زنجیری
cyclic زنجیری
chain bridge پل زنجیری
andromeda زن زنجیری
andromedae زن زنجیری
chains شبکه زنجیری
cascade converter تبدیلگر زنجیری
motor converter تبدیلگر زنجیری
chain شبکه زنجیری
cascade control تنظیم زنجیری
chain banking بانکداری زنجیری
catenation زنجیری شدن
synthetic polymer بسپار زنجیری
sprocket hole سوراخ زنجیری
chain reaction واکنش زنجیری
Lunatic. Raving mad. دیوانه زنجیری
chain stitch بافت زنجیری
chain polymerization بسپارش زنجیری
chain growth polymerization بسپارش زنجیری
addition polymerization بسپارش زنجیری
cumulative ionization یونش زنجیری
chain letter نامهی زنجیری
chain saws اره زنجیری
chain saw اره زنجیری
lockstitch کوک زنجیری
chain mail زره زنجیری
chain reactions واکنش زنجیری
chain clamp گیره زنجیری
chain rule قانون زنجیری
chain stopper خفت زنجیری
series turn دورهای زنجیری
chained files فایلهای زنجیری
chain letters نامهی زنجیری
series generator مولد زنجیری
series field میدان زنجیری
cyclic item اقلام زنجیری
series coil پیچک زنجیری
series conductor رسانای زنجیری
chain splice پیوند زنجیری
series connection اتصال زنجیری
sprocket دندانهء زنجیری
chain effects اثرات زنجیری
linkage effects اثرات زنجیری
chain guage اشل زنجیری
chained list لیست زنجیری
tape gauge اشل زنجیری
chain printer چاپگر زنجیری
series circuits مدارهای زنجیری
sleeve link دکمه زنجیری
streptobacillus باسیلهای زنجیری وپیوسته
lockstitch کوک زنجیری زدن
series resonant circuit مدار همنوای زنجیری
crawler loader لودر چرخ زنجیری
series parallel connection اتصال زنجیری- موازی
free radical chain reaction واکنش زنجیری رادیکالی
skirmisher صورت بندی زنجیری
chain reactions واکنش زنجیری یاهستهای
chain shortening کوتاه کردن زنجیری
chain survey نقشه برداری زنجیری
caterpillar gate دریچه چرخ زنجیری
chain winding سیم پیچ زنجیری
track layting tractor تراکتور چرخ زنجیری
chain rule قاعده زنجیری [ریاضی]
chatelain کمربند زنجیری زنانه
chain reaction واکنش زنجیری یاهستهای
record رکورد داده در یک فایل زنجیری
chains رکود داده در یک فایل زنجیری
chain رکود داده در یک فایل زنجیری
parallel series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
series wound motor موتور با سیم پیچ زنجیری
concatenation motor control تنظیم زنجیری سرعت موتور
multiple series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
series parallel dimming اتصال زنجیری- موازی لامپها
countermining distance فاصله ضد انفجار زنجیری مین
branched chain structure ساختار زنجیری شاخه دار
countermining زنجیری کردن ترتیب انفجار مینها
chain react تحت واکنشهای زنجیری واقع شدن
searchingly جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searched جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
caterpillar تراکتور زنجیری بشکل کرم صد پا حرکت کردن
searches جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
caterpillars تراکتور زنجیری بشکل کرم صد پا حرکت کردن
chain stores فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
catena 1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
pusher tractor تراکتور چرخ زنجیری که اسکریپر را هنگام خاکبرداری به حرکت درمی اورد
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear دارای سه خط
glochidiate دارای مو
three-legged دارای سه پا
iodic دارای ید
bilabiate دارای دو لب
odoriferous دارای بو
fraught with دارای
three legged دارای سه پا
footy دارای پا
pelliculate دارای پوسته
dichotomous دارای دو بخش
diandrous دارای دوپرچم
deadbeat دارای سکون
deadbeats دارای سکون
papillose دارای برامدگی
pinnular دارای برگچه
pileate دارای کلاهک
weighted دارای وزن
portentous دارای فال بد
petiolate دارای دمگل
palmy دارای نخل
petiolated دارای دمگل
capitated دارای سرمجزا
salaried دارای حقوق
dimply دارای فرورفتگی
calcic دارای اهک
multilineal دارای چندین خط
multiflorous دارای بیش از سه گل
multifid دارای چندشکاف
melodious دارای ملودی
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
myrrhic دارای بوی مر
myrrhy دارای بوی مر
synonymous دارای تشابه
overbusy دارای کارزیاد
of that ilk دارای همان جا
nucleate دارای هسته
energetic دارای انرژی
melodic دارای ملودی
dimorphic دارای دو شکل
stilted دارای چوب پا
nitrous دارای شوره
synonymous دارای ترادف
muciferous دارای مخاط
pinnular دارای بالچه
cirrous دارای اویز
backed دارای پشت
shoaly دارای جاهای کم اب
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
shelterer دارای حفاظ
sexagenary دارای سن 06 تا96
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
crepitant دارای صدای خش خش
cretaceous دارای گچ فراوان
rifled دارای خان
binucleated دارای دو هسته
equivocal دارای دومعنی
silicifoeous دارای در کوهی
copperbottomed دارای ته مسی
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
flabby دارای عضلات شل
splashy دارای ترشح
spirituous دارای الکل
spiriferous دارای عضومارپیچی
sonant دارای اهنگ
social minded دارای افکاراجتماعی
cingulate دارای کمربند
chymiferous دارای کیموس
quartziferous دارای در کوهی
pulsatile دارای تپش
pulsant دارای تپش
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
prerogatived دارای حق ویژه
preemptor دارای حق شفعه
pre emptive دارای حق شفعه
polygamous دارای چند زن
plumose دارای دسته پر
rarely beautiful دارای زیبائی
rattly دارای صدای تق تق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com