English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
gerundial دارای شکل مصدرفعلی یا اسم مصدر
gerundive دارای شکل مصدرفعلی یا اسم مصدر
Other Matches
infinitive مصدر
infinitives مصدر
orderlies مصدر
orderly مصدر
the infinitive mood مصدر اگاهی
action noun اسم مصدر
go to رفتن ,اسم مصدر
be مصدر فعل بودن
gerunds باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
gerund باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
fraught with دارای
three-legged دارای سه پا
glochidiate دارای مو
trilinear دارای سه خط
three legged دارای سه پا
footy دارای پا
iodic دارای ید
odoriferous دارای بو
bilabiate دارای دو لب
petiolate دارای دمگل
polygamous دارای چند زن
of that ilk دارای همان جا
overbusy دارای کارزیاد
plumose دارای دسته پر
pelliculate دارای پوسته
pinnular دارای بالچه
pinnular دارای برگچه
pileate دارای کلاهک
petiolated دارای دمگل
palmy دارای نخل
papillose دارای برامدگی
weighted دارای وزن
monometallic دارای یک فلز
monoclinal دارای یک شیب
monatomic دارای یک جوهرفرد
monandrous دارای یک شوهر
miasmatic دارای دمه بد بو
miasmal دارای دمه بد بو
melodious دارای ملودی
melodic دارای ملودی
mammilate دارای پستان
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
magneto دارای مغناطیس
salaried دارای حقوق
formal دارای فکر
synonymous دارای تشابه
synonymous دارای ترادف
nucleate دارای هسته
deadbeat دارای سکون
deadbeats دارای سکون
portentous دارای فال بد
nitrous دارای شوره
myrrhic دارای بوی مر
multilineal دارای چندین خط
multiflorous دارای بیش از سه گل
multifid دارای چندشکاف
muciferous دارای مخاط
energetic دارای انرژی
stilted دارای چوب پا
monopetalous دارای یک گلبرگ
splash دارای ترشح
legitimated دارای حق مشروع
syntonic دارای بسامدمشابه
stannic دارای قلع
staminate دارای جرثومه نر
low spirited دارای روحیه بد
low-spirited دارای روحیه بد
splashy دارای ترشح
spirituous دارای الکل
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
spiriferous دارای عضومارپیچی
sonant دارای اهنگ
legitimate دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
stannous دارای قلع
squibs دارای صدای فش فش
preferable دارای رجحان
swell butted دارای ته گنده
alcoholic دارای الکل
alcoholics دارای الکل
sulfureous دارای گوگرد
monogamous دارای یک همسر
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
strontic دارای استرونیوم
straight line دارای خط مستقیم
squib دارای صدای فش فش
legitimating دارای حق مشروع
social minded دارای افکاراجتماعی
rectilinear دارای مسیرمستقیم
reversioner دارای حق رجوع
reboant دارای واکنش
rattly دارای صدای تق تق
rarely beautiful دارای زیبائی
quartziferous دارای در کوهی
pulsatile دارای تپش
pulsant دارای تپش
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
prerogatived دارای حق ویژه
preemptor دارای حق شفعه
rugose دارای رکه
sabulous دارای شن ریزه
flabby دارای عضلات شل
silicifoeous دارای در کوهی
shoaly دارای جاهای کم اب
shelterer دارای حفاظ
sexagenary دارای سن 06 تا96
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
handy <adj.> دارای مزیت
self abnegating دارای کف نفس
rifled دارای خان
pre emptive دارای حق شفعه
floaty دارای اب نشین کم
double tongued دارای دوقول
azotic دارای ازت
dolose دارای قصدجرم
basined دارای ابگیر
dipteran دارای دو بال
dipolar دارای دو قطب
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
diplopodous دارای هزار پا
dipetalous دارای دوگلبرگ
dimply دارای فرورفتگی
dimorphic دارای دو شکل
dichotomous دارای دو بخش
aulait دارای شیر
dyslogistic دارای خاطرات بد
fibrinous دارای مودلیفی
feldspathic دارای فلدسپار
febile دارای حالت تب
far reaching دارای اثرزیاد
adamantean دارای تلئلو
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
entitative دارای وجودخارجی
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
artiodactyl دارای سم شکافته
artiodactylous دارای سم شکافته
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
cretaceous دارای گچ فراوان
buckish دارای خوی بز
bumpiness دارای برامدگی
crepitant دارای صدای خش خش
calcareous دارای کلسیم
calcic دارای اهک
capitated دارای سرمجزا
copperbottomed دارای ته مسی
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
cephalous دارای کله
cirrous دارای اویز
myrrhy دارای بوی مر
chinned دارای چانه
cuspidal دارای برامدگی
dartrous دارای تبخال
binaural دارای دو گوش
binocular دارای دو چشم
binuclear دارای دو هسته
binucleate دارای دو هسته
binucleated دارای دو هسته
bipartite دارای دوقسمت
biradial دارای دوشعاع
biramous دارای دو شاخه
diandrous دارای دوپرچم
bisulcate دارای دوشکاف
bizonal دارای دومنطقه
bodied دارای بدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com