Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
steep
دارای شیب عمیق
steepest
دارای شیب عمیق
Other Matches
deep
عمیق
deep rooted
عمیق
profound
عمیق
fathomless
عمیق
deeper
عمیق
deepest
عمیق
abysses
بسیار عمیق
channel
قسمت عمیق اب
channelled
قسمت عمیق اب
heartstrings
احساسات عمیق
canyon
دره عمیق
canyons
دره عمیق
channeled
قسمت عمیق اب
channeling
قسمت عمیق اب
channels
قسمت عمیق اب
soaking pit
کوره عمیق
recondite
عمیق پیچیده
willie waught
جرعه عمیق
inhalation
نفس عمیق
sopor
خواب عمیق
midnight
دل شب تاریکی عمیق
profoundly
بطور عمیق
pit type furnace
کوره عمیق
in-depth
دقیق و عمیق
depth charge
خرج عمیق
deep fording
عبور از اب عمیق
crevasses
شکاف عمیق
deep drawing
کشش عمیق
abysm
بسیار عمیق
deep percolation
نفوذ عمیق
deep hole boring
سوراخ عمیق
deep targets
هدفهای عمیق
advance cracking
ترکهای عمیق
crevasse
شکاف عمیق
suspiration
نفس عمیق
depth charges
خرج عمیق
grand opera
اپرای عمیق
abyss
بسیار عمیق
depth adjustment
تنظیم عمیق
deep well
چاه عمیق
deep hole drilling
سوراخ عمیق
reconditely
بطور پوشیده یا عمیق
in a world of one's own
<idiom>
مشکل عمیق داشتن
To take a deep breath .
نفس عمیق کشیدن
pit type furnace
کوره نوع عمیق
clunk
صدای عمیق و تو خالی
to be dead asleep
در خواب عمیق بودن
slow-wave sleep
[SWS]
خواب عمیق
[روانشناسی]
psychognosis
مطالعه عمیق روانی
psychognosy
مطالعه عمیق روانی
deep sleep
خواب عمیق
[روانشناسی]
heartstring
عمیق ترین احساسات دل
ravines
دره تنگ و عمیق
ravine
دره تنگ و عمیق
pit furnace crane
جراثقال کوره عمیق
bathyal
مربوط به دریای عمیق
clunks
صدای عمیق و تو خالی
deep fording
عبوراز پایاب عمیق
canon
دره عمیق وباریک
ebb tide
جریان جذر عمیق
suspire
نفس عمیق کشیدن
diving well
قسمت عمیق استخر
deep charge
خرج عمیق دریایی
subsoil ploughing
شخم گود یا عمیق
subsoil
شخم عمیق زدن
canons
دره عمیق وباریک
deep supporting fire
اتش پشتیبانی عمیق
tarn
دریاچه عمیق وکوچک کوهستانی
deep minefield
میدان مین عمیق زیرابی
depth-adjustment mechanism
طرز کار تنظیم عمیق
deep hole drilling machine
دستگاه مته سوراخ عمیق
plunged
گودال عمیق سرازیری تند
total discharge
تخلیه الکتریکی عمیق
[در باتری]
deep hole boring machine
دستگاه مته سوراخ عمیق
plunge
گودال عمیق سرازیری تند
plunges
گودال عمیق سرازیری تند
bore hole pump
تلمبه توربینی چاه عمیق
ruts
جای چرخ عمیق روی شوسه
heart strings
عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
subcutis
عمیق ترین قسمت زیر پوست
rut
جای چرخ عمیق روی شوسه
hungry
[تورفتگی طاقچه مانند در دیوار عمیق]
deep discharge
تخلیه الکتریکی عمیق
[مهندسی برق یا الکترونیک]
I have thought long and hard about it.
خیلی عمیق و دراز مدت درباره اش فکر کردم.
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
straddle trench
خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
Sophrosyne
وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
glochidiate
دارای مو
footy
دارای پا
trilinear
دارای سه خط
three legged
دارای سه پا
odoriferous
دارای بو
iodic
دارای ید
bilabiate
دارای دو لب
three-legged
دارای سه پا
fraught with
دارای
formal
دارای فکر
myrrhy
دارای بوی مر
nitrous
دارای شوره
rarely beautiful
دارای زیبائی
prerogatives
دارای حق ویژه
myrrhic
دارای بوی مر
prerogative
دارای حق ویژه
nucleate
دارای هسته
spirituous
دارای الکل
synonymous
دارای تشابه
of that ilk
دارای همان جا
splashy
دارای ترشح
short-range
دارای برد کم
short range
دارای برد کم
melodious
دارای ملودی
melodic
دارای ملودی
backed
دارای پشت
equivocal
دارای دومعنی
staminate
دارای جرثومه نر
multiflorous
دارای بیش از سه گل
legitimates
دارای حق مشروع
multifid
دارای چندشکاف
muciferous
دارای مخاط
monopetalous
دارای یک گلبرگ
monometallic
دارای یک فلز
monoclinal
دارای یک شیب
monatomic
دارای یک جوهرفرد
legitimating
دارای حق مشروع
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
multilineal
دارای چندین خط
stannic
دارای قلع
stannous
دارای قلع
straight line
دارای خط مستقیم
strontic
دارای استرونیوم
flabby
دارای عضلات شل
splash
دارای ترشح
splashes
دارای ترشح
splashing
دارای ترشح
salaried
دارای حقوق
synonymous
دارای ترادف
pre emptive
دارای حق شفعه
pseudonymous
دارای تخلص
pulsant
دارای تپش
pulsatile
دارای تپش
quartziferous
دارای در کوهی
rattly
دارای صدای تق تق
reboant
دارای واکنش
pinnular
دارای بالچه
reversioner
دارای حق رجوع
primiparous
دارای یک اولاد
primipara
دارای یک اولاد
prerogatived
دارای حق ویژه
weighted
دارای وزن
twofold
دارای دو چیز
polygamous
دارای چند زن
plumose
دارای دسته پر
deadbeat
دارای سکون
deadbeats
دارای سکون
preemptor
دارای حق شفعه
portentous
دارای فال بد
rugose
دارای رکه
sabulous
دارای شن ریزه
social minded
دارای افکاراجتماعی
papillose
دارای برامدگی
energetic
دارای انرژی
palmy
دارای نخل
sonant
دارای اهنگ
stilted
دارای چوب پا
petiolate
دارای دمگل
overbusy
دارای کارزیاد
pelliculate
دارای پوسته
rifled
دارای خان
silicifoeous
دارای در کوهی
self abnegating
دارای کف نفس
sexagenary
دارای سن 06 تا96
handy
<adj.>
دارای مزیت
pinnular
دارای برگچه
shelterer
دارای حفاظ
pileate
دارای کلاهک
petiolated
دارای دمگل
shoaly
دارای جاهای کم اب
spiriferous
دارای عضومارپیچی
monandrous
دارای یک شوهر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com