Total search result: 255 (17 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
whizzer |
دارای صدای غژ |
|
|
Search result with all words |
|
walloping |
قوی دارای صدای ضربت |
wallopings |
قوی دارای صدای ضربت |
squeaky |
جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش |
rustler |
دارای صدای خش خش |
rustlers |
دارای صدای خش خش |
stertorous |
دارای صدای خرخر وخس خس |
piccolo |
فلوت دارای صدای زیر |
piccolos |
فلوت دارای صدای زیر |
squib |
دارای صدای فش فش |
squibs |
دارای صدای فش فش |
strident |
دارای صدای مزاحم |
stridently |
دارای صدای مزاحم |
soft spoken |
دارای صدای نرم وملایم |
soft-spoken |
دارای صدای نرم وملایم |
throatier |
دارای صدای گرفته وخشن |
throatiest |
دارای صدای گرفته وخشن |
throaty |
دارای صدای گرفته وخشن |
sonic boom |
صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت |
sonic booms |
صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت |
low key |
دارای صدای گرفته |
low-key |
دارای صدای گرفته |
splash |
دارای صدای چلب چلوب |
splashes |
دارای صدای چلب چلوب |
splashing |
دارای صدای چلب چلوب |
wheezier |
دارای صدای خرخر |
wheeziest |
دارای صدای خرخر |
wheezy |
دارای صدای خرخر |
basset horn |
قره نی دارای صدای تنور |
clear voiced |
دارای صدای صاف |
crepitant |
دارای صدای خش خش |
deep mouthed |
دارای صدای درشت و کلفت |
high toned |
دارای صدای زیر |
jingly |
دارای صدای جرنگ جرنگ |
loudmouthed |
وراج دارای صدای بلند |
osteal |
دارای صدای استخوان |
raspy |
دارای صدای گوش خراش |
stridulous or lant |
دارای صدای گوش خراش |
rattletrap |
دارای صدای تق تق لغزنده |
rattly |
دارای صدای تق تق |
saxtuba |
شیپور برنجی دارای صدای بم |
screaky |
دارای صدای گوشخراش |
screecher |
دارای صدای گوشخراش |
silvern |
دارای صدای نقره سیمین |
splashy |
دارای صدای چلپ چلوپ |
squeaker |
دارای صدای شبیه جغد یا موش |
squishy |
دارای صدای ترق وتروق |
stentorophonic |
دارای صدای بلند |
stentorophonic |
دارای صدای رسا |
stridulatory |
دارای صدای گوشخراش |
stridulous |
دارای صدای گوشخراش |
ticker |
دارای صدای تیک تیک تلگراف |
twangy |
دارای صدای دنگ دنگ تودماغی |
tweeter |
بلندگوی دارای صدای ناهنجاروگوشخراش |
woofer |
دارای صدای کوتاه و گرفته |
Other Matches |
|
honk |
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان |
honked |
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان |
honks |
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان |
honking |
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان |
acrophony |
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف |
voices |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
synthesizer |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
voicing |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
voice |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
synthesisers |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
ping |
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار |
pinged |
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار |
pinging |
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار |
pings |
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار |
synthesizers |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
contraltos |
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه |
contralto |
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه |
chortle |
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن |
chortling |
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن |
chortled |
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن |
chortles |
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن |
phut |
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله |
monophthong |
صدای ساده وتنها صدای بسیط |
skirl |
صدای زیر صدای نی انبان |
twangs |
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن |
twanged |
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن |
Susurrus |
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد |
twang |
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن |
twanging |
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن |
isobare |
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی |
isobars |
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی |
isobar |
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی |
soft shelled |
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم |
cementitious |
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان |
ringent |
دارای دهن باز دارای لبان برگشته |
tu-whit tu-whoo |
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد |
tu whit tu whoo |
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد |
virile |
دارای نیروی مردی دارای رجولیت |
gravel blind |
دارای چشم تار دارای دید کم |
acinaseous |
دارای تخم و بذر دارای تخمدان |
galleried |
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی |
low tension |
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم |
tinkled |
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن |
tinkle |
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن |
tinkles |
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن |
tinkling |
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن |
thump |
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن |
thumped |
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن |
thumping |
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن |
thumps |
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن |
outrigged |
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی |
idiomorphic |
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود |
end stopped |
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی |
isotropic solutions |
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص |
Indo-persian rug |
قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.] |
monadelphous |
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه |
off colored |
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر |
polyisotopic |
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ |
winey |
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب |
winy |
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب |
rale |
صدای خس خس |
knoit |
صدای در |
whiz |
صدای غژ |
there is a knock at the door |
صدای در |
pads |
صدای پا |
crepitation |
صدای خش خش |
pad |
صدای پا |
burbles |
صدای قل قل |
fizzes |
صدای فش فش |
fizzing |
صدای فش فش |
pinging |
صدای غژ |
hisses |
صدای خش خش |
tramps |
صدای پا |
burble |
صدای قل قل |
burbled |
صدای قل قل |
pinged |
صدای غژ |
tramped |
صدای پا |
tramp |
صدای پا |
hissing |
صدای خش خش |
ping |
صدای غژ |
stepping |
صدای پا |
knocks |
صدای تغ تغ |
grave accent |
صدای بم |
pings |
صدای غژ |
hiss |
صدای خش خش |
hissed |
صدای خش خش |
burbling |
صدای قل قل |
fizz |
صدای فش فش |
knock |
صدای تغ تغ |
knocked |
صدای تغ تغ |
fizzed |
صدای فش فش |
step |
صدای پا |
pentadactyl |
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه |
diphthong |
صدای ترکیبی |
scuff |
صدای خراش |
splash |
صدای ریزش |
splash |
صدای ترشح |
claps |
صدای ناگهانی |
dripping |
صدای چکیده |
scuffed |
صدای خراش |
low |
صدای گاو |
clapping |
صدای ناگهانی |
POWs |
صدای ضربه |
clapped |
صدای ناگهانی |
clap |
صدای ناگهانی |
thunderclaps |
صدای تندر |
splashes |
صدای ترشح |
hoot |
صدای جغد |
clings |
صدای جرنگ |
laugh |
صدای خنده |
splashing |
صدای ریزش |
cling |
صدای جرنگ |
splashing |
صدای ترشح |
laughs |
صدای خنده |
laughed |
صدای خنده |
splashes |
صدای ریزش |
hooting |
صدای جغد |
clanging |
صدای فلز |
diphthongs |
صدای ترکیبی |
hooted |
صدای جغد |
overtones |
صدای فرعی |
poop |
صدای قلپ |
moos |
صدای گاوکردن |
mooing |
صدای گاو |
mooing |
صدای گاوکردن |
mooed |
صدای گاو |
flaps |
صدای چلپ |
flapped |
صدای چلپ |
flap |
صدای چلپ |
clang |
صدای شیپور |
moos |
صدای گاو |
accompanying sound |
صدای همراه |
birdcall |
صدای پرنده |
crackled |
صدای انفجار پی در پی |
crackles |
صدای انفجار پی در پی |
background noise |
صدای پس زمینه |
ambient noise |
صدای اطراف |
allophone |
صدای دورگه |
aduacent sound |
صدای مجاور |
associated sound |
صدای همراه |
mooed |
صدای گاوکردن |
falsettos |
صدای تیز |
poops |
صدای کوتاه |
clangs |
صدای شیپور |
moo |
صدای گاوکردن |
poops |
صدای قلپ |
clangs |
صدای فلز |
poop |
صدای کوتاه |
overtone |
صدای فرعی |
shrilly |
با صدای تیز |
pealing |
صدای پیوسته |
moo |
صدای گاو |
clang |
صدای فلز |
falsetto |
صدای تیز |
clanged |
صدای شیپور |
audible |
صدای رسا |
clanged |
صدای فلز |
trumps |
صدای شیپور |
clanging |
صدای شیپور |
trump |
صدای شیپور |
birr |
صدای چرخیدن |
scuffing |
صدای خراش |
whooshing |
صدای صفیر |
rap |
صدای دق الباب |
peals |
صدای پیوسته |
hisses |
صدای هیس |
pealed |
صدای پیوسته |
peal |
صدای پیوسته |
hissing |
صدای هیس |
rote |
صدای موج |
dictate |
با صدای بلندخواندن |
raps |
صدای دق الباب |
quack |
صدای اردک |
quacked |
صدای اردک |
hiss |
صدای هیس |
purls |
صدای شرشر |
purling |
صدای شرشر |
purled |
صدای شرشر |
purl |
صدای شرشر |
quacks |
صدای اردک |
hissed |
صدای هیس |
quacking |
صدای اردک |
bumbles |
صدای زنبورکردن |
treble |
صدای زیر |
dictated |
با صدای بلندخواندن |
whack |
صدای اصطکاک |
whacks |
صدای اصطکاک |
wham |
صدای تصادم |
croak |
صدای کلاغ |
croaks |
صدای کلاغ |
croaking |
صدای کلاغ |
croaked |
صدای کلاغ |
trebling |
صدای زیر |
smacking |
صدای ماچ |
dictates |
با صدای بلندخواندن |
bumbled |
صدای زنبورکردن |
trebled |
صدای زیر |
bumble |
صدای زنبورکردن |
dictating |
با صدای بلندخواندن |
trebles |
صدای زیر |