English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
racy دارای صفات اصلی و نژادی
Other Matches
cacogenesis فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
epithetical دارای صفات یا القال
whorish دارای صفات هرزگی وفاحشه گی
well conditioned نیکو خصال دارای صفات حسنه
recombinant موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
autosexing دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
echinoid دارای صفات خوارپوست دریایی یاتوتیاء البحر
polymeric دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
gametophyte گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
racy دارای طعم اصلی
orthotropic دارای محور اصلی عمودی
polyploid دارای کروموسومهایی چندبرابر تعداد اصلی
haploid دارای نیمی ازکروموزومهای اصلی مانندکروموسوم سلولهای جنسی
balanced control surfaces سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
choke bore روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
compound complex دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
lenz' law جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
makings صفات یا
ethnicity نژادی
ethnic نژادی
eugenics به نژادی
phyletic نژادی
ethnical نژادی
racial نژادی
racially نژادی
paternity صفات پدری
sportmanlike صفات ورزشکارانه
womanliness صفات زنانه
secondary qualities صفات ثانوی
color line مانع نژادی
phylogeny تکامل نژادی
racial segregation تفکیک نژادی
racial memory حافظه نژادی
racial prejudice پیشداوری نژادی
racialism تبعیضات نژادی
racial discrimination تبعیض نژادی
abyssinian نژادی از گربه
racialism خصوصیات نژادی
interrace بین نژادی
ethnocentric طرفداربرتری نژادی
interracial بین نژادی
multiracial چند نژادی
eugenic وابسته به به نژادی
segregation تبعیض نژادی
gerontomorphosis پیر نژادی
racism تبعیض نژادی
racial prejudice تعصب نژادی
racial unconscious ناهشیار نژادی
animalization واجد صفات حیوانی
qualities inhering in a person صفات جبلی شخص
pattern الگو صفات فردی
admirable qualitics صفات پسندیده یاستوده
patterns الگو صفات فردی
ethos صفات وشخصیت انسان
osculation تماس اشتراک صفات
osculate صفات مشترک داشتن
attributes of god صفات یا اسامی خدا
interosculate صفات مشترک داشتن
germanity صفات ویژه المانی
homozygote واجد صفات پدرومادر
characterization توصیف صفات اختصاصی
phylogenic وابسته به تکامل نژادی
linebreed اصلاح نژادی کردن
immunogenetics مبحث مصونیت نژادی
phylogenetic وابسته به تکامل نژادی
miscegenation زناشویی میان نژادی
dehumanization از دست دادن صفات انسانی
quantitatively بیان شده بر حسب صفات
quantitative بیان شده بر حسب صفات
lineament خطوط چهره صفات مشخصه
lineaments خطوط چهره صفات مشخصه
to p any one's good qualities صفات نیک کسی راستودن
strain صفت موروثی خصوصیت نژادی
strains صفت موروثی خصوصیت نژادی
phylogeny تاریخ نژادی جانور یا گیاه
segregating تبعیض نژادی قائل شدن
teutonism عقیده برتری نژادی المان
desegregating تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregates تفکیک نژادی را فسخ کردن
segregate تبعیض نژادی قائل شدن
desegregated تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregate تفکیک نژادی را فسخ کردن
white supremacist طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
segregates تبعیض نژادی قائل شدن
shropshire نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
disfeature صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
dysgenic مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
manifest destiny لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
eugenic از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
africander اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
sclav ect عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
character صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
recapitulated صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulate صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
These qualities are esteemed by managers. مدیران این [نوع] صفات را ارجمند می شمارند.
recapitulating صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
characters صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
recapitulates صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
gene عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
genes عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
incross اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
dysgenics مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
inviable عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
Racial prejudice prevails in some countries. دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
acciaccatura نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
telegony انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
pelasgic نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
lore فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
prototypal وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
staple جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapled جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
stapling جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
karakul کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
mainstay مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit یکای اصلی واحد اصلی
master file فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
mattering بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
DIMM سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
racism اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
androgen هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
incrossbreed تولید شده در اثر امیزش نژاد امیزش نژادی کردن
humanizing انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
professionalism صفات وعادات مخصوص اهل حرفه حرفه یی
humanises انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanized انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanising انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizes انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanised انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
FEP پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
intergeneric بین انواع نژادی بین طبقهای
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
pilot tunnel تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
quantize با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
body 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
source 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
primal اصلی
masters اصلی
immanent اصلی
master اصلی
text اصلی
fundametal اصلی
firsthand اصلی
texts اصلی
elementary اصلی
initial اصلی
functional اصلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com